تاریخ سند: 29 تیر 1342
تلگرام
متن سند:
از : مشهد
شماره : 5120
ساواک سوم گزارش اوضاع مشهد تا این ساعت 1045 شنبه به شرح زیر به
استحضار می رسد :
1ـ تا این لحظه کاملاً اوضاع آرام و کوچکترین نشانه بی نظمی مشهود نگردیده و
از هنگام طلوع آفتاب تا این ساعت که شخصا در محافل مذهبی حضور یافته ام
همه در نهایت نظم به کار عزاداری مشغول می باشند.
2ـ در خانه آقای میلانی مراسم روضه خوانی برقرار است و جمعیت بیش از
اندازه به آنجا روی آورده و ازدحام کرده اند اما نظم کامل برقرار است.
3ـ از رشت آیت الله ضیابری1 و برادر حاجی آقا رفیع وارد مشهد شده اند ولی به
جز امور زیارتی و مذهبی در کار دیگری هنوز دخالت نکرده اند.
4ـ هیئت های مذهبی با نظم و تحت مراقبت کامل تشرف حاصل می کنند و هنوز
نیت سوء از سران آنها مشهود نگردیده.
5 ـ گمان می رود از هرگونه عمل خلاف نظم پیش از موقع مطلع گردیم و لذا تصور
اتفاق سوء در روز جاری و فردا پیش بینی نمی شود.
6ـ فقط در صورت وقوع اتفاق قابل عرض گزارش تقدیم خواهد شد و لذا عدم
تقدیم گزارش ما را حمل بر آرامش منطقه فرمایید.
جناب
به سابقه ضمیمه گردد.
30 /4 /42
در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانی شود.
آقای شهابی
توضیحات سند:
1ـ سید محمود ضیابری فرزند
آقا سید مهدی موسوی در سال
1307 ق در روستای ضیاء براز
توابع رشت متولد شد و در 7
سالگی به مکتب خانه رفته قرآن
را فراگرفت و پس از آن
مقداری صرف و نحو را فرا
گرفت و برای ادامه تحصیل به
رشت رفت و در مدارس حاج
سمیع و مستوفی به تحصیل
پرداخت.
در سال 1338 ق به
نجف اشرف رفته و از محضر
آیات عظام نائینی، اصفهانی،
عراقی و شریعت اصفهانی
بهره مند گردید سپس در سال
1313 ش برای زیارت امام
رضا علیه السلام به ایران آمد و
پس از زیارت راهی رشت شد و
چند ماهی در قریه ضیاءبر توقف
نمود سپس به نجف بازگشت.
در
سال 1320 مجددا به ایران آمد
و راهی همدان شد و چون مقارن
جنگ جهانی دوم بود ناگزیر
رحل اقامت را در رشت افکند و
در مساجد خمیران، چهل تن و
مسجد مرحوم حاج محمدکریم
به اقامه جماعت و تبلیغ
پرداخت.
در سال 1328 با فوت
آیت الله حاج سید مهدی
رودباری برای اداره حوزه
علمیه رشت به مسجد جامع
کاسه فروشان و مدرسه مهدویه
منتقل گردید و به اقامه جماعت
و تدریس پرداخت و در این
سالها به تأسیس مساجد، تعمیر
مدارس و ایجاد کتابخانه و ابنیه
خیر همت گماشت.
(گنجینه دانشمندان، ج 5)
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 7 صفحه 170