تاریخ سند: 18 اسفند 1343
موضوع : مجلس شورای ملی
متن سند:
شماره : 1838 /322
صبح روز جاری لایحه بودجه سال 1344 در جلسه علنی مجلس شورای
ملی مطرح گردید.
تعداد 20 نفر از نمایندگان به عنوان مخالف و 16 نفر به عنوان
موافق با تصویب لایحه نام نویسی کرده اند.
به طوری که گفته می شود به دستور
مهندس ریاضی1 رئیس مجلس شب گذشته جلسه ای با شرکت اعضاء
فراکسیونهای مختلف مجلس تشکیل و توافق شده که از هر گروه و فراکسیون
بیش از 4 نفر صحبت نکنند «بدین ترتیب که از حزب مردم 4 نفر.
از حزب ایران
نوین2 4 ـ از فراکسیون مستقل 4 و از ـ منفردین نیز 4 نفر صحبت کنند.
» تا زودتر
مجلس وارد شور شود و به تبصره های الحاقی بودجه رسیدگی و درباره آن
مذاکره شود.
اسامی 20 نفر نمایندگانی که به عنوان مخالف با لایحه بودجه روز
جاری در تابلو مربوطه ثبت نام کرده اند به شرح زیر است.
صادق احمدی3.
معتمدی.
دکتر حسینی.
طباطبائی.
4 شیخ الاسلامی.
مصطفوی.
دیهیم.
5 سرتیپ پور.
زهتاب فرد.
کیهان یغمائی6.
جاوید7.
پاینده8
دکتر بهبودی.
9 بختیار بختیاری ها.
دکتر حنیفه رمضانی10.
هلاکو رامبد.
11
اسفندیاری.
دکتر مبین.
مهندس والا.
صفی پور.
اسامی 16 نفر نمایندگانی که
موافق با لایحه ثبت نام کرده اند.
صدری کیوان.
12 ارفع.
معتمد وزیری.
پروین.
مرتضوی.
دکتر مهذب.
سعید وزیری.
مهندس آصفی.
13 کسرائی.
14 بانو پارسا.
15 بانو
تربیت.
16 دکتر خطیبی.
17 دکتر مرتضی قلی کیان.
ریگی18 و دکتر صالحی
چادکانی.
ـ
بررسی گردید و خبر تهیه شد لیکن مورد تصویب قرار نگرفت یک نسخه به بخش 321 ارسال
گردیده و در پرونده های مربوطه بایگانی شد اقدام دیگری ندارد این اطلاعیه در پرونده صفی پور
بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ عبداللّه ریاضی فرزند سیف
هاشم در سال 1285 ه.
ش در
اصفهان متولد شد.
نامبرده دوره
ابتدایی را در اصفهان و مقطع
متوسطه را در تهران به پایان
رساند.
وی پس از دریافت
لیسانس علوم اداری در سال
1307 جهت ادامه تحصیلات به
فرانسه رفت و فوق لیسانس
برق و هیدرولیک دریافت کرد.
عبداللّه ریاضی در سال 1303
به عنوان معلم در وزارت
فرهنگ استخدام شد و در سال
1314 با سمت دانشیاری در
دانشکده فنی دانشگاه تهران به
تدریس پرداخت و در سال
1320 درجه استادیاری را
دریافت کرد.
نامبرده در سال 1324 مدیر
عامل کوی دانشگاه تهران بود و
در سال 1333 معاون دانشکده
فنی و در سال 1334 به ریاست
آن دانشکده انتخاب شد و طی
دوره های 21، 22، 23 و 24
نماینده مجلس شورای ملی بود.
و مدت پانزده سال ریاست آنرا
بر عهده داشت.
عبداللّه ریاضی از افراد مطرح
فراماسونری در ایران بود و
بنیانگزار چندین لژ از جمله
دانش، ایران، امیرکبیر، رازی،
شمس تبریزی و ژاندارک بود.
نامبرده در زمان اوج گیری
انقلاب به اروپا رفت و در بهمن
57 به کشور بازگشت و پس از
پیروزی انقلاب اسلامی
دستگیر، محاکمه و اعدام گردید.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
2ـ حزب ایران نوین : پیدایش
حزب ایران نوین را باید در
حقیقت از سال 1340 که کانون
ترقی تأسیس شد دانست.
حزب
ایران نوین رسما در سال 1342
فعالیت خود را آغاز نمود که
بیشتر اعضای هیأت مرکزی
حزب از گروه موسوم به کانون
ترقی بود و سران آن حسنعلی
منصور، امیر عباس هویدا و
جمشید آموزگار بودند.
و در
اسفند 42 که منصور به
نخست وزیر رسید اعضای
کابینه وی بجز وزیر جنگ و
امور خارجه که از اعضای این
حزب بودند.
تا اینکه در دیماه
1343 منصور ترور شد و هویدا
جانشین وی گردید.
پس از او به
ترتیب عطاءاللّه خسروانی و
منوچهر کلالی به ترتیب دبیران
کل حزب شدند تا اینکه در سال
1353 با تأسیس حزب واحد
«رستاخیز»، «ایران نوین» به
همراه احزاب دیگر در آن ادغام
شدند که البته این امر
ناخرسندی عده ای را به دنبال
داشت اما به هر حال به حیات
سیاسی خود در حزب رستاخیز
ادامه داد.
(احزاب دولتی و نقش آنها در
تاریخ معاصر ایران، ص 135)
3ـ صادق احمدی وزیر
دادگستری در 3 /2 /1345
بود که در تاریخ 21 مهر 1343
ماده واحده منضم به قرارداد وین
در یک جلسه پرسروصدای
مجلس شورای ملی با نطق
موافقین و مخالفین سرانجام
تصویب شد.
با تصویب این
قانون مستشاران نظامی آمریکا
در ایران از مصونیت ها و
معافیت های قرارداد وین استفاده
خواهند کرد.
در این جلسه که تا
نیمه های شب طول کشید، هلاکو
رامبد، زهتاب فرد، صادق
احمدی و پور سرتیپ ضمن
مخالفت با تصویب ماده واحده
سخنان تندی ایراد کردند.
منوچهر پرتو وزیر تازه
دادگستری دست به تغییرات
دامنه داری در سطوح مختلف
دادگستری در تاریخ 20 آذرماه
1347 زد.
اهم تغییرات به این
شرح است : صادق احمدی به
معاونت پارلمانی، یوسف رئیس
سمیعی به معاونت طرح و برنامه
ریزی، ناصر دولت آبادی به
ریاست شعبه /9 دیوان کشور و
در 22 شهریور 1350 نیز هویدا
نخست وزیر در کادر وزیران
تغییراتی داد و صادق احمدی را
وزیر دادگستری معرفی کرد.
و در
تاریخ 24 مهر ماه 1353 صادق
احمدی وزیر دادگستری دو
معاون تازه معرفی کرد.
در تاریخ 11 بهمن ماه 1354
برای رسیدگی به جرائم و تخلفات
وزیران و معاونین آنها،
استاندارها، شهرداران و رؤسای
سازمانهای دولتی یک کمیسیون
خاص تعیین گردید.
این کمیسیون
وظیفه داشت موارد اتهامی را
رسیدگی کند.
چنانچه قابل تعقیب
بود به مراجع قانونی پرونده امر
را احاله کند.
از جمله اعضای
کمیسیون صادق احمدی بود.
در تاریخ 18 آبان ماه 1355
امیرعباس هویدا کابینه خود را
ترمیم کرد و در این ترمیم دکتر
غلامرضا کیان پور، به جای
صادق احمدی وزیر دادگستری
گردید و صادق احمدی از کابینه
خارج شد.
(ر.ک : عاقلی باقر، روزشمار
تاریخ ایران از مشروطه تا
انقلاب اسلامی، ج 2، نشر گفتار،
چاپ پنجم، تهران تابستان
1376، صص 179، 223، 255،
290، 304، 304، 303)
4ـ عبدالحسین طباطبائی فرزند
ضیاءالدین در سال 1299 ه ش
در کازرون به دنیا آمد.
نامبرده
پس از تحصیلات مقدماتی و
دریافت دیپلم از دانشگاه
لیسانس حقوق گرفت.
وی قبل از
1325 عضو حزب توده بود در
سال 1325 به عنوان قاضی در
دادگستری وی در دادگستری در
مشاغل دیگری از جمله، رئیس
دادگاه کازرون، دادستان لرستان،
رئیس دادگستری فسا، دادستان
بیرجند، معاون اداره دادسرای
شیراز و بازرس اداره کل
بازرسی کشور به کار پرداخت.
عبدالحسین طباطبائی از مالکین
کازرون بود و با شروع کار دولتی
در مناصب و مسئولیت های
مختلفی مشغول خدمت به دستگاه
پهلوی گردید.
نامبرده سه دوره نماینده مجلس
شورای ملی از شهرستان کازرون
بود و در احزاب مردم و ایران
نوین باشگاه ورزشی شاهنشاهی
و جمعیت شیر و خورشید
عضویت داشت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
5ـ محمد دیهیم فرزند باقر در
سال 1286 ه ش در تبریز متولد
شد، تحصیلات نامبرده قدیمه و
در حد دیپلم ذکر شده و در سال
1316 در اداره فرهنگ تبریز
استخدام و به عنوان مربی
پیشاهنگی، آموزگار و مدیر
دبستان ملی و ناظم دبیرستان
پرورش در تبریز به کار پرداخت.
مشارالیه بعد از شهریور 1320
عضو حزب توده بود و قبل از
تسلط فرقه دموکرات بر
آذربایجان از طرفداران آن فرقه
و از اعضاء 59 نفری مجمع ملی
دموکرات ها بود و بعد از مدتی از
آنها کناره گیری و از آذربایجان
خارج شد و سپس به آنجا
مراجعت و مقارن عملیات دولت
در شهر تبریز به همراه تعدادی
دیگر از اهالی بر علیه فرقه
دموکرات فعالیت نمود و کلانتری
یک تبریز را از فرقه ای ها پس
گرفتند و بعد از آن تحت رهبری
خودش جمعیتی به نام میهن
پرستان تشکیل داد که بعدا به
جمعیت فداکاران آذربایجان
معروف شد و به دلیل اقداماتش
بر علیه پیشه وری از شاه نشان
شجاعت گرفت.
محمد دیهیم
مدیر مجله آذرآبادگان بود و
چندین دوره از تبریز نماینده
مجلس شورای ملی بود و در سال
1356 کاندیداتوری مجلس سنا
گردید.
وی در احزاب درباری
ملیون، ایران نوین و رستاخیز
عضویت داشت ساواک در سال
48 با تأسیس چاپخانه
آذرآبادگان توسط نامبرده در
تبریز و با استخدام فرزندش به
نام حمید در ضد اطلاعات ارتش
و در سال 49 با عضویتش در
طرح سپنتا موافقت نمود.
ساواک
در یک ارزیابی درباره وی
می نویسد : شخصی است
زرنگ، باهوش، کار چاق کن،
طرفدار مقام و قدرت و دولتهای
وقت و غیر قابل اعتماد و
مشکوک به تریاکی که از وضع
مادی خوبی برخوردار است.
مشارالیه از دوستان دکتراقبال و
سرلشکر سمیعی بود و از محمد
رضا پهلوی نشانه های درجه
یک رستاخیز و همایون و
تاجگذاری را دریافت نمود.
محمد دیهیم در انجمن دانشوران
عضو بود و در تشکیلات
فراماسونری عضو لژ شمس بود و
ریاست لاینزال تهران و لاینز
بابک را بر عهده داشت.
اسناد
ساواک ـ پرونده انفرادی
6ـ کیهان یغمایی، احمد نماینده
دوره 20 و 21 مشهد به سال
1292 ش متولد شد.
تحصیلات
را در دامغان و و سمنان به پایان
رساند و سپس وارد اداره ثبت
کل اسناد و املاک شد و پس از
مدتی به کشاورزی پرداخت.
مدتها در شورای کشاورزی،
اتاق بازرگانی، شیر و خورشید
سرخ، سازمان اردوی کار و
انجمن شهر مشهد عضویت
داشت.
(روزنامه اطلاعات،
شماره 11230، 1342 ش)
7ـ هاشم جاوید وکیل دادگستری
فرزند شیرعلی در سال 1305 ش
در شیراز به دنیا آمد.
تحصیلات
مقدماتی را سپری کرد و سپس به
تهران آمد در سال 1328 از
دانشکده حقوق تهران درجه
دکترا گرفت.
در وزارت فرهنگ
استخدام شد و مدتی زبان و
ادبیات فارسی را در
دبیرستانهای شیراز تدریس کرد.
بعد به شغل وکالت پرداخت تا
اینکه در دوره بیست و یکم
مجلس شورای ملی (1342 ش)
از شیراز به نمایندگی انتخاب
شد.
منابع: آقای هاشم جاوید نماینده
شیراز...
اطلاعات، ش 11220
(25 مهر 1342) ص 10،
فهرست اسامی و مشخصات
نمایندگان 24 دوره مجلس
شورای ملی، وزارت کشور،
نشریه شماره 5، زمستان 68
8ـ ابوالقاسم پاینده فرزند محمد
رضا در سال 1285 ه ش در نجف
آباد اصفهان متولد شد.
نامبرده
در اصفهان تحصیلات قدیمه را
در حد متوسطه به پایان رساند و
در سال 1310 در وزارت
دارایی استخدام شد.
مشارالیه در مشاغل دیگری از
جمله، رئیس مطبوعات آموزش
و پرورش، اداره کل تبلیغات
وزارت پست و تلگراف،مدیر
دفتر وزارت دارایی، بازرسی
وزارت آموزش و پرورش،
مترجم وزارت اطلاعات،
حسابدار اداره انتشارات و
تبلیغات، کارمند اداره راهنمایی
نامه نگاری اداره انتشارات،
بازرسی شرکت سهامی بازرگانی
خارجی، بازرسی کل وزارت
دارایی، بازرسی کل وزارتی،
معاون نخست وزیر ـ قوام
السلطنه ـ بازرس شاهنشاهی و
مشاور مطبوعاتی و تبلیغاتی
وزارتین فرهنگ و کار به رژیم
پهلوی خدمت نمود و در دوران
مصدق یکی از مخالفین جدی او
به حساب می آمد.
نامبرده
همچنین با بنیاد فرهنگ ایران
همکاری داشت و در سال 54
ساواک عضویتش در کمیته
مؤسس انجمن مترجمان وزارت
فرهنگ و هنر موافقت کرد.
ابوالقاسم پاینده در زمینه تاریخ
دارای آثاری بود که در اکثر این
تألیفات در جهت تقویت حاکمیت
ظلم و جور پهلوی تلاش زیادی
نمود و عمدتا دنبال القاء حق
حکومت الهی خاندان پهلوی بر
ایران بود و آنها را اُلوالامر
معرفی و خواستار پیروی مردم از
این خاندان بود و تعریف و
تمجیدهای زیادی از برنامه به
اصطلاح انقلاب سفید شاه و ملت
داشت و همیشه دنبال زدودن
مظاهر اسلامی از جمله حجاب از
جامعه مسلمان ایران بود.
ساواک در یک ارزیابی درباره
وی می آورد : نامبرده فردی
شراب خوار، عصبانی، کینه توز،
لجوج، ریاست طلب، نفاق افکن،
متظاهر، متلون، کلاش،
سازشکار، در فکر تأمین منافع
شخصی، بیش از حد مادی،
طرفدار سیاست انگلیس و رژیم
مشروطه سلطنتی.
مشارالیه در
پست های مختلف دارای اختلاس
بود به طوری که در سال 47
زمانی که عضو هیئت مدیره
شرکت واحد بود به دلیل اختلاس
در آن شرکت از وی سلب
مصونیت گردید و در نجف آباد با
همدستی مسئولین شهر از
بودجه های عمرانی اختلاس
می کرد و با زور زمینهای مردم را
تصاحب می نمود.
علیرغم تمام
این غارتگریها، نامبرده در سال
51 و 52 برای تحصیل
فرزندانش در فرانسه از بنیاد
پهلوی در خواست بورسیه
تحصیلی برای آنها نمود که شاه
معدوم با آن موافقت کرد.
ابوالقاسم پاینده طی دوره های
21 و 22 نماینده نجف آباد در
مجلس شورای ملی بود و در
احزاب ایران نوین و رستاخیز
عضویت داشت و به عنوان منبع و
مقرری ماهیانه 8000 ریال با
ساواک همکاری داشت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
9ـ ناصر بهبودی فرزند سلیمان
در سال 1301 ه ش در تهران
متولد شد.
نامبرده پس از سپری
نمودن دوره ابتدایی از دبیرستان
دارالفنون تهران دیپلم گرفت و به
دانشگاه راه یافت و از دانشکده
فنی لیسانس مکانیک دریافت
نمود.
وی سپس از دانشکده فنی
بروکسل در رشته مهندسی
هواپیما گرفت.
مشارالیه ابتدا مدتی در وزارت
کار مشغول به کار گردید و در
سال 1326 به وزارت راه منتقل
گردید و در این وزارتخانه در
پست های متفاوتی از جمله :
کارمند اداره کل هواپیمائی
کشوری، مدیر کل اداری
وزارتخانه، عضو شورای عالی
فنی، بازرسی وزارتی، عضو
هیئت نظارت راه آهن به کار
پرداخت.
سلیمان بهبودی پدر
ناصر بهبودی رئیس تشریفات
دربار بود و به خاطر همین با
وساطت پدرش مسئولیت های
زیاد دیگری، از جمله، مدیر
عامل شرکت فیدیکو، مدیر امور
حفاظت شرکت معاون مس
وابسته به سازمان گسترش، مدیر
عامل شرکت تونل را به عهده
داشت و در پست های مختلف با
تبانی و زدوبند اختلاس زیادی
نمود واز این راه ثروت های
کلانی اندوخت.
به طوری که در
سال 1346 با تأسیس شرکتی به
نام گلیم و فرش بدون این که
فعالیتی نماید پول تمام
سهامداران را دزدید.
ساواک در یک ارزیابی درباره
ناصر بهبودی می نویسد : فردی
پول پرست که اهل زدوبند
می باشد با گرفتن پول کارگشائی
می کند، اما وی فاقد سوابق سوء
امنیتی بوده و به رژیم مشروطه
سلطنتی اعلیحضرت محمد رضا
پهلوی نسلاً بعد نسل اعتقاد دارد.
شرکت تجارتی و فنی اش در
خیابان سوم اسفند مرکز زدوبند
است و شعور زیادی ندارد خیلی
کوته فکر و کم تجربه است،
کم لیاقت و بی استعداد هم
می باشد.
علی رغم ارزیابی بالا ساواک
طی دوره های 19، 20، 21،
صلاحیت وی را جهت
کاندیداتوری مجلس شورای
ملی از شهرستان ساوه تأیید
نمود.
نامبرده در احزاب درباری
مردم و رستاخیز عضویت داشت
و در حزب مردم عضو کمیته
مرکزی و در حزب معاون دبیر کل
بود و در مجلس شورای ملی نیز
دبیر فراکسیون حزب مردم بود.
ناصر بهبودی دارای مفاسد
اخلاقی زیادی از جمله شراب
خواری، قماربازی و روابط
نامشروع بود.
وی در زمینه
مطبوعاتی نیز فعالیت داشت و
مدیریت مجله عشایر را برعهده
داشت.
مشارالیه به عنوان منبع با
ساواک در هدف حزب مردم و
فراماسونری همکاری داشت و
ساواک بارها با اشتغال وی در
نهادها و سازمانهای مختلفی از
جمله، کانون مهندسین ایران، و
طرح حفاظتی سپنتا موافقت نمود
و مستمرا با تأیید ساواک در
مراسم تشریفات دربار شرکت
می کرد.
نامبرده عضو باشگاه شاهنشاهی
بود و یکی از بنیانگذاران
فراماسونری در ایران بعد از
کودتای 28 مرداد سال 1332 به
حساب می آمد و در لژهای کاوه،
کورش، آریا و کسری عضویت
داشت و مؤسس و سرپرست لژ
تهران بود و به خاطر وابستگی به
دستگاه پهلوی نشانهای درجه 3
و 4 تاج دریافت نمود.
اسناد
ساواک ـ پرونده انفرادی
10ـ حنیفه رمضانی نماینده
دوره 21 بندر پهلوی در مجلس
شورای ملی به سال 1292 ش
متولد شد.
تحصیلات متوسطه و
عالی را در آلمان و در رشته
حقوق و علوم سیاسی به دریافت
درجه دکترا نایل آمد.
در اداره
مطالعات اقتصادی و مالی بانک
ملی مشغول به کار شد.
و سپس
وارد وزارت کشور شد.
مدتی
فرماندار بوشهر و سپس شهردار
آبادان و چندی بازرس وزارت
کشور بود.
(چهره های آشنا،
1344 ش، ص 252)
11ـ هلاکو رامبد فرزند
محمدحسن در سال 1298 ش در
هشتپر بدنیا آمد.
تحصیلات خود
را در مدرسه نظام تا درجه
افسری ادامه داد.
نامبرده از
متمولین و سرمایه داران منطقه
خودش بود و طبق گزارش
ساواک در سال های 31 و 32 به
لحاظ داشتن تمایلات چپی به
توده ای ها کمک مالی می کرده و
مدتی هم عضو جبهه ملی بوده
لیکن پس از کودتای 28 مرداد
32 به سمت رژیم شاه آمده و
جزء سرسپردگان و نوکران شاه
بوده است.
رامبد رئیس دفتر
هواپیمایی آلیتالیا و نماینده
مجلس شورای ملی بود و طبق
گزارش بیوگرافی ساواک : وی
فردی متین و موقر و ظاهرساز
بوده و نسبت به مقام و شهرت و
زن علاقه بسیار شدید داشته و از
اعضای جمعیت فراماسونری و
در سیاست طرفدار غرب و رژیم
شاهنشاهی معرفی شده است.
رامبد در طول مدت
نمایندگی اش با سوءاستفاده از
موقعیت خود به چپاول و کسب
منافع مالی از راه زور و تحمیل
فشار به مردم منطقه برآمد و لذا
طبق گزارش ساواک شکایات و
اعتراضات بسیاری از سوی
مردم منطقه به ساواک استان
ارسال شده که نمونه های آن در
پرونده وی موجود می باشد در
بین مردم شایعه ای در خصوص
دلالی زن توسط رامبد وجود
داشته که ساواک نیز این مسئله را
تأیید نموده است.
ـ اسناد ساواک پرونده های
انفرادی
12ـ کیوان صدری فرزند ابراهیم
در سال 1355 ه ش در شوشتر
متولد شد.
نامبرده در دبستان و
دبیرستان سپه شهرستان شوشتر
تحصیل کرد و دیپلم گرفت و از
دانشکده حقوق دانشگاه تهران
لیسانس علوم سیاسی و اقتصاد و
از دانشگاه ملی فوق لیسانس
حقوق جزا دریافت نمود.
مشارالیه در وزارت فرهنگ
استخدام شد و به عنوان آموزگار
مشغول به کار گردید.
وی
همچنین در مشاغل دیگری از
جمله : دبیر دبیرستان، رئیس
دبیرستان، معاونت فرهنگ،
ریاست آموزش و پرورش و
مشاور عالی وزارت آموزش و
پرورش مشغول به کار بود.
کیوان
صدری سه دوره نماینده مجلس
شورای ملی از دشت میشان
خوزستان بود و در جمعیت شیر و
خورشید، شورای عالی جمعیت
حمایت از مادر، هیأت امنای
مدرسه عالی دختران عضویت
داشت و عضو مؤسس حزب
ایران نوین بود.
مشارالیه در
تشکیلات فراماسونری نیز
عضویت داشت.
اسناد ساواک ـ
پرونده انفرادی
13ـ غلامرضا آصفی فرزند داود
در سال 1297 ه ش در تبریز
متولد گردید.
نامبرده دوره
ابتدایی را در دبستان رشدیه
تبریز و مقطع متوسطه را در
دبیرستانهای شمس تبریزی و
شاهپور سنندج به پایان رساند و
دیپلم گرفت.
وی سپس از
دانشکده کشاورزی کرج مهندس
و از دانشگاه بروکلی در رشته
مرتع و جنگل تخصص دریافت
نمود.
مشارالیه در سال 1320 به
استخدام وزارت کشاورزی
درآمد و در مشاغلی از جمله :
سرپرست اداره کشاورزی
بروجن، متخصص اداره ابتدایی
را در دبستان رشدیه تبریز و
مقطع متوسطه را در دبیرستانهای
دبیرستانهای شمس تبریزی و
شاهپور سنندج به پایان رساند و
دیپلم گرفت.
وی سپس از
دانشکده کشاورزی کرج
مهندسی و از دانشگاه برکلی در
رشته مرتع و جنگل تخصص
دریافت نمود.
مشارالیه در سال
1320 به استخدام وزارت
کشاورزی کشاورزی خرم آباد،
اداره کل دفع آفات مرکز، اداره
کشاورزی استان ششم، رئیس
دایره دفع آفات نباتی استان
ششم، سربازرس اداره
کشاورزی استان آذربایجان،
رئیس اداره کشاورزی خرمشهر،
متصدی دفع آفات زراعی،
بازرس فنی در اداره کل دفع
آفات نباتی، همزمان عضو هیأت
آموزشگاه کشاورزی سربازان،
کارشناس اداره کل دفع آفات
نباتی، دعوت از طرف خوار و
بار سازمان ملل (فائو)، معاون
سرپرست کل خالصجات استان
ششم، رئیس اداره کشاورزی
استان دهم، مأمور بنگاه
خالصجات، رئیس اداره
کشاورزی گرگان، رئیس اداره
کل کشاورزی استان پنجم، رئیس
کل سازمان پنبه و دانه های
روغنی ایران و رئیس
رودخانه های کشور به کار
پرداخت و در سال 1353 ساواک
با اشتغال وی در مشاغل حساس
وزارت کشاورزی موافقت نمود.
نامبرده در مشاغل مختلف دارای
اختلاس و سوءاستفاده های مالی
زیادی بود از جمله با همدستی
حسابدار اداره کل کشاورزی
استان کرمانشاه از بودجه دفع
آفات مبلغ هنگفتی اختلاس نمود.
غلامرضا آصفی در دوره 21
مجلس شورای ملی از تربت جام
نماینده بود.
وی در تشکیلات
فراماسونری در باشگاه لاینز،
لاینز کرمان و همایون و لژ آریا
عضویت داشت و در احزاب
ایران نوین و رستاخیز عضو بود.
نامبرده در کانون مهندسین ایران
و باشگاه شیرمردان ایران
عضویت داشت و در سال 1356
از طرف شاه معدوم نشان
همایون دریافت کرد.
اسناد
ساواک ـ پرونده انفرادی
14ـ ابراهیم کسرائی فرزند تقی
در سال 1290 ه ش در سراب
متولد شد.
نامبرده دوره ابتدایی
و متوسطه را در دبستان و
دبیرستان مسعودی به پایان
رساند و پس از اخذ دیپلم در
دانشکده کشاورزی تهران به
تحصیل ادامه داد و پس از
دریافت لیسانس به خارج رفت و
از دانشگاه آمریکایی بیروت
دیپلم تحقیقی و از دانشگاه یوتا
در همان رشته تخصص گرفت.
مشارالیه در سال 1317 به
استخدام وزارت کشاورزی
درآمد و در مشاغلی از جمله :
کارمند فنی مشهد ـ رئیس املاک
پهلوی در فریمان ـ رئیس دفع
آفات تربت حیدریه ـ رئیس
اداره آمار کشاورزی خراسان ـ
معاون کشاورزی ـ مترجم اصل
چهار مشهد ـ رئیس بررسی
باغبانی و اصلاح بذر در خراسان
ـ رئیس اصلاحات ارضی تربت
حیدریه ـ رئیس اصلاحات
ارضی کاشمر ـ مدیر کل
اصلاحات ارضی لرستان ـ مدیر
کل اصلاحات ارضی و تعاون
روستایی اصفهان و مشاور
وزیر کشاورزی به کار پرداخت.
ابراهیم کسرائی دارای موارد
سوء اخلاقی از جمله شرابخواری
و قماربازی بود و در مشاغل
مختلف دارای سوءاستفاده های
مالی بود و در زمان مسئولیتش
در خرید تریاک از کشاورزان
مقداری نیز به عنوان رشوه از
آنها دریافت و به دلالان
می فروخت.
نامبرده چند دوره از شهرهای
نجف آباد و تربت حیدریه نماینده
مجلس شورای ملی بود و در
سازمان کوک و حزب رستاخیز
عضویت داشت و عضو مؤسس و
شورای مرکزی حزب ایران نوین
بود.
مشارالیه فردی بهائی بود و
در تشکیلات فراماسونری در
باشگاه لاینز و در انجمن
همکاری ایران و آمریکا
عضویت داشت.
ابراهیم کسرائی
از محمدرضا پهلوی نشان
اصلاحات ارضی، عمران و
آبادانی و نشان بیست و پنجمین
سال شاهنشاهی دریافت نمود.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی.
15ـ فرخ رو پارسای فرزند
فرخ دین، در سال 1301 ش در
تهران به دنیا آمد.
تحصیلات خود
را تا درجه دکترای پزشکی ادامه
داد.
سمتهایی از جمله : دبیر
دبیرستانهای تهران، نماینده
مجلس شورای ملی، معاون
پارلمانی وزارت آموزش و
پرورش را عهده دار بود.
در سند
زندگی نامه ساواکِ وی چنین
آمده است : «نامبرده فاقد سابقه
مضره سیاسی بوده و طرفدار
سیاست غرب و رژیم مشروطه
سلطنتی و عضو حزب «ایران
نوین» و کانون مترقی و رئیس
جمعیت زنان دانشگاهی می باشد.
مشارالیها زنی محتاط، ترسو،
معرفی شده و همسر تیمسار
شیرین سخن است.
گزارش خبری
تاریخ 18 /11 /42 حاکی است
که در محل جامعه لیسانسیه های
وابسته به رضا معرفت، ناصر
هیدی مدیر دبیرستان ملی مدائن
اظهار داشته است : «خانم دکتر
پارسای، مبلغ ششصد هزار
تومان از وجوه دبیرستان رضاشاه
کبیر سوءاستفاده نموده منتهی
سعی می شود که سروصدای
موضوع بلند نشود.
لیکن در
بخش دو فرهنگی، کلیه کارمندان
از جریان باخبر شده اند و معرفت
گفته های وی را تأیید نموده
است».
طبق گزارش دیگری از ساواک
مشارالیه متهم به بهائیگری بوده
و به لحاظ ترس از نفوذ
روحانیت در آموزش و پرورش
و اوج گیری مخالفت با وی سعی
داشته تا قضیه برملا نشود.
در گزارش ساواک تاریخ
8 /9 /52 چنین آمده است :
«نامبرده بالا اظهار داشته وقتی
خانم پارسای وزیر آموزش و
پرورش از سفر خارج از کشور
برگشته، هفت چمدان پر از اجناس
مختلف با خود آورده و مأموران
گمرک با ترخیص آنها مخالفت
نمودند، لذا راننده مذکور با
مراجعه به رئیس گمرک چمدانها
را گرفته و تحویل خانم وزیر داده
و مشارالیها در مقابل این خدمت
به رئیس ناحیه 11 آموزش و
پرورش تلفن زده و از طریق
رئیس اداره مزبور یک
گواهینامه ششم ابتدایی با معدل
25 /13 به وی داده است.
ساواک تهران در گزارشهای
بعدی مدرک تحصیلی نامبرده
فوق و وضعیت روحی و
رفتاری اش را مورد بررسی و
تأیید قرار داده است.
ضمنا جامعه
زنان ایرانی در نامه ای به فرح،
خواستار برکناری و عدم شرکت
رسمی مشارالیها در مراسم
جمعیت جامعه زنان شده اند.
پارسا در دوران تصدی خود در
وزارت فرهنگ، مروج فساد و
بی دینی بود.
به دلیل مذهب
بهائیت و ضدیت با اسلام،
مدارس اسلامی، خصوصا
مدارس دخترانه را همواره تحت
فشار و محدودیت قرار می داد.
در چندین مورد با همکاری
ساواک و هجوم به مدارس
دخترانه، چادر و روسری دختران
را برداشته و هتک حرمت
نمودند.
وی پس از پیروزی انقلاب
اسلامی دستگیر و پس از محاکمه
توسط دادگاه انقلاب اسلامی به
مرگ محکوم شد.
و به سزای
جنایتهای خود رسید.
ـ پرونده انفرادی ساواک.
16ـ هاجر تربیت فرزند حسینقلی
در سال 1280 ه ش در تبریز
متولد گردید.
نامبرده از مدرسه
دولتی اناث استانبول دیپلم گرفت
و به استخدام وزارت فرهنگ
درآمد.
مشارالیها در وزارت
فرهنگ به عنوان مدیر مدرسه
متوسطه دوشیزگان تبریز، دبیر
دانشسرای دختران تبریز، مدیر
دبیرستان نوربخش، دبیر
دبیرستانهای پایتخت، رئیس
دبیرستانها و دانشسراهای
دختران به کار پرداخت.
هاجر
تربیت در دوران رضاشاه پهلوی
در جریان کشف حجاب، جهت
عملی شدن برنامه استعمارگران
خارجی تلاشهای زیادی نمود و
از شاه نشان تاجگذاری دریافت
کرد.
نامبرده همچنین به دلیل
تلاش در جهت برنامه های
حاکمیت در دستگاه پهلوی
جایگاه خاصی داشت و از طرف
آنان به مسئولیت های متعددی
از جمله : رئیس بنگاه حمایت
مادران، عضو هیأت عامل
سازمان زنان ایران، رئیس
انجمن زنان تهران، رئیس اداره
امور اجتماعی وزارت کشور،
نماینده مجلس شورای ملی،
بازرس امور اداری و بازرس
وزارتی رسید و در حزب ایران
نوین نیز عضویت داشت.
اسناد
ساواک ـ پرونده انفرادی.
17ـ حسین خطیبی فرزند
محمدعلی در 1303 در تهران
متولد شد تحصیلات مقدماتی
خود را در 1313 به پایان رساند
و در 1334 موفق به اخذ درجه
دکتری در زبان و ادبیات فارسی
شد مشاغل وی عبارت بود از
ریاست کتابخانه دانشکده حقوق
دانشیاری کرسی سبک شناسی و
استاد کرسی سبک شناسی، عضو
جمعیت شیر و خورشید سرخ
ایران، مدیر عامل جمعیت شیر و
خورشید سرخ ایران، نماینده
مجلس شورای ملی در بیست و
دومین دوره قانونگذاری از
شهرستان تهران، خطیبی به مدت
32 سال تا بهمن ماه 1357
مدیرعامل شیر و خورشید سرخ
ایران بود و او بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی در 29 بهمن
1357 بازداشت شد و در سال
جاری (1380) وفات یافت.
18ـ امان اللّه ریگی فرزند محمد
یعقوب در سال 1307 ه ش در
خانواده ای فئودال در لادیز خاش
متولد گردید.
وی دوره ابتدایی
را در دبستان 15 بهمن به پایان
رساند و از دبیرستان دارالفنون
دیپلم گرفت.
نامبرده سپس به
دانشگاه رفت و از دانشکده
حقوق لیسانس علوم سیاسی
گرفت.
مشارالیه در سال 1324
در شرکت نفت آبادان استخدام
شد و در مسئولیتهای متعددی از
جمله مدیر ساختمانهای شرکت
نفت آبادان، رئیس کل امور
اجتماعی شرکت ملی نفت، رئیس
اداره کل روابط عمومی شرکت
ملی نفت به کار پرداخت امان اللّه
ریگی در سال 38 از طرف
شرکت نفت جهت مطالعه امور
شهرداریها سه ماه به لندن رفت و
در سال 41 شهردار آبادان و در
سال 1357 شهردار خاش بود و با
توجه به حمایت خزیمه و اسداللّه
علم از وی، نامبرده همیشه مورد
حمایت دستگاه پهلوی بود و به
مسئولیتهای مهم دیگری از جمله
4 دوره نماینده زاهدان در
مجلس شورای ملی بود.
وی
همچنین عضو هیأت مدیره
سازمان ملی فولکلور ایران بود.
اسناد ساواک، علیرغم اینکه وی
را از طرفداران مصدق و دارای
سابقه توده ای که قبل از استخدام
با کمیته ایالتی حزب ارتباط
داشته، یاد کرده، مدیر کل سوم در
تأیید وی پی نوشت کرده، این
شخص را کاملاً می شناسم.
ساواک درباره امان اللّه ریگی
می آورد : نامبرده یکی از
خانواده های سرشناس ریگی و
ناروئی و از افراد تحصیلکرده
بوده و در انتخابات دوره بیستم
مجلس شورای ملی که دوبار
انجام شد در هر دو بار از زاهدان
انتخاب گردید، مشارالیه عضو
حزب مردم بوده هیچ گونه
سوءظنی نسبت به وی نیست و
چون در آینده نیز ممکن است این
موضوع را مخالفین وی دستاویز
قرار دهند که نباید به گفتار آنان
توجه کرد.
ساواک در ارزیابی
دیگری از وی می آورد، طرفدار
سیاست غرب و رژیم مشروطه
سلطنتی، عضو کانون مترقی و
مطیع اوامر دولت شاهنشاهی،
بسیار پرتوقع، جاه طلب، مادی،
قمارباز و شرابخوار می باشد.
نامبرده در احزاب ایران ـ مردم ـ
ایران نوین و رستاخیز عضویت
داشت و در شورای مرکزی
فراکسیون پارلمانی و شورای
کارگری و انجمن مطبوعات
حزب ایران نوین عضو بود و
ساواک در سال 50 با استخدام
همسرش در مشاغل حساس
درجه 2 شرکت نفت موافقت
نمود.
ساواک در سال 41 با صدور
امتیاز روزنامه ندای زاهدان به
صاحب امتیازی وی موافقت کرد
و نامبرده با وابسته مطبوعاتی
سفارت شوروی در تهران در
تماس بود و در روزنامه ندای
زاهدان به نفع روابط اقتصادی
ایران و شوروی مطلب می نوشت
و در عوض از طرف سفارت با
دادن مشروبات الکلی از وی
تشکر می شد.
امان اللّه ریگی در تشکیلات
فراماسونری در کلوپ روتاری و
لاینز شمال عضویت داشت و در
باشگاه ورزشی شاهنشاهی عضو
بود.
نامبرده به عنوان منبع در هدف
حزب ایران نوین با مقرری
ماهیانه 6000 ریال با ساواک
همکاری می نمود و از شرکت
نفت پان آمریکن ماهیانه
25000 ریال دریافت می کرد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله امید ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 278