تاریخ سند: 5 آذر 1350
ساعت 1330 پیروزجو1 به منزل قوامنژاد رفته بود
متن سند:
از: زرباف تاریخ:5 /9 /1350
به: آقای روانبخش 315 شماره: 3727
24 نوامبر 1971
ساعت 1330 پیروزجو1 به منزل قوامنژاد رفته بود در ضمن صحبت پیروزجو دنباله سخنان چند روز قبل خود را گرفته اظهار نمود که ناصر تکمیل همایون آدم مطمئنی نیست از یک طرف با نراقی ارتباط دارد و یکی از وردستهای اوست از طرف دیگر با یهودیها ارتباط دارد و بالاخره کارهای او مشکوک است. قوامنژاد سئوال نمود چنانچه این اظهارات صحیح است چرا بعضی از سردمداران جبهه ملی امثال بنیصدر و حسین ملک2 به منزل ناصر تکمیل همایون میروند. پیروزجو گفت آنها هم به تکمیل همایون مشکوکند.
ضمناً اظهار داشت که در جریان ملاقاتهای علی جودی3 با ناصر تکمیل همایون است و میداند که علی جودی چندین بار به هتل تکمیل همایون رفته است. بهتر است که جودی با تکمیل همایون تماس نگیرد و چنانچه میخواهد حسین ملک را که شخص شرافتمندی است ببیند با او در خارج از هتل قرار بگذارد. قوامنژاد اظهار داشت که ما و عدهای از کادرما و افسران حزب توده ایران در کشورهای سوسیالیستی مایلیم فعالیتهائی در پاریس بنمائیم بخصوص سازمانی صحیح و سالم برای جوانانی که در اروپا سرگردان هستند و نه به حزب توده ایران و نه به جبهه ملی و یا مائوئیستها امیدوارند آنها را در سازمانی متشکل نمائیم. پیروزجو در جواب گفت چنین سازمانی وجود دارد و اشخاص هم ردیف مهندس بازرگان4 در پاریس هستند چنانچه مایل به فعالیت هستید بفرمائید.
قرار شد پیروزجو در اواخر این هفته به منزل قوامنژاد برود و در زمینه نوع فعالیت و تشکیل چنین سازمانی بحث نمایند.
در پرونده احسان نراقی به کلاسه 47374 بایگانی فرمائید.
توضیحات سند:
1. حسین پیروزجو: در سال 1305 ش در تهران به دنیا آمد. پس از تشکیل حزب توده به آن پیوست. پس از جریان فرقه دموکرات و مسئله آذربایجان و در جریان اختلافات درونی حزب، با کروژکها که به «کروژوکیستها» معروف شدند و رهبری آن را باقر امامی به عهده داشت، همراه شد. تشکیل این محفل به میزانی در مسائل درون حزبی تأثیرگذار بود که روزنامهی مردم، ارگان رسمی حزب توده، در 14 خرداد ماه سال 1326ش، دربارهی آن نوشت: « در ایام جنگ اخیر که تمایل بسیار شدیدی بین جوانان پرشور ایرانی و بخصوص کارگران راجع به مطالعات کتب مارکسیستی پیدا شده بود، عدهای که در رأس آنها یک جاسوس امپریالیسم قرار داشت، دست به یک توطئه خائنانهای زدندکه به زودی دچار شکست شد. آنها یک حزب کمونیست تشکیل دادند. در کروژوکهای آنها، صحبت از این قرار بود که حزب توده خیانت میکند. حزب توده به راست میرود، حزب توده مبارزه طبقاتی را به طور کامل انجام نمیدهد، باید یک حزب کمونیست تشکیل بدهیم و انقلاب کنیم... جریانی که هنوز هم ادامه دارد، کروژوکهای مارکسیستی است که از مدتها قبل شروع به توسعه کرده و اکنون هم مأمورینش، دنبال عدهای از جوانان حزبی و اتحادیهای را گرفتهاند و میخواهند تزهای به ظاهر چپ و در باطن راست و انحرافی خود را به اینها تحمیل کنند... افراد این کروژوکها برخی عامل و برخی فریب خوردگان یک دستگاه پرووکاسیون در خارج از حزبند که ماهیت پلیسی و امپریالیستی آن در این اواخر روشن شده و به ثبوت رسیده است. »
پیروزجو از جمله کسانی بود که به همراه تقی امامی مدتی دستگیر و زندانی گردید و پس از خودکشی او در سال 1346ش، با دیگر رفقای خود تشکیلات مارکسیستی دیگری را که گفته میشود با پلیس ارتباط داشت، راه اندازی نمود.
حسین پیروزجو بعدها در فرانسه ادامه تحصیل داد و از دانشگاه پاریس، دکترای تاریخ گرفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1360ش، به فرانسه رفت.
2. حسین ملک: فرزند محسن، در سال 1299ش در اراک به دنیا آمد. در سال 1320ش به همراه برادرش خلیل ملکی به حزب توده پیوست. او از اعضاى کمیته ایالتى حزب توده در تهران و مسئول برنامههاى حزب بود و به عنوان یکى از آوانگاردیستها (همراه با آل احمد و ناصحى) نخستین اقدامات عملى در حزب را در جهت انشعاب سازمان داد و همراه با 11 تن از اعضاى این حزب، در شمار نخستین انشعابیون، از حزب توده جدا شد. در انتشار نشریات اندیشه نو و حجار با انورخامهاى و برخى دیگر از انشعابیون همکارى داشت. به همراهى برادرش و غالب انشعابیون به حزب زحمتکشان ملت ایران پیوست و پس از شکلگیرى نیروى سوم، در زمره فعالان آن درآمد.
پس از کودتای 28 مرداد سال 1332ش، عضو هیأت اجرائیه نیروى سوم بود و به عنوان رابط حزب با کمیته مرکزى نهضت مقاومت ملى و نیز نماینده نیروى سوم در جلسه بینالاحزاب نهضت مقاومت برگزیده شد. در مهرماه سال 1332 دستگیر شد و حدود 35 روز در زندان بود.
حسین ملک، که دارای لیسانس مهندسی کشاورزی و کارمند وزارت کشاورزی و منابع طبیعی بود، در این سالها با نشریه نبرد زندگى همکارى داشت و از مدافعان رژیم صهیونیستى اسرائیل بود و به همین علت، در مورد مشقتهاى آنان مقالاتى مىنوشت که مورد اعتراض محافل سیاسى مذهبى قرار گرفت. او پس از تشکیل جامعه سوسیالیستهاى نهضت ملى ایران، به عضویت کمیته مرکزى این جامعه درآمد.
حسین ملک که برای ادامه تحصیلات به فرانسه رفته بود، در سال 1341 نیز برای تکمیل پایان نامهی خود در رشته اقتصاد کشاورزی به هند رفت و در سال 1343 از سوى جامعه سوسیالیستها، همراه با آلاحمد و امیر پیشداد در کنگره انترناسیونال سوسیالیست در بروکسل شرکت کرد.
حسین ملک که مورد عنایت ساواک نیز قرار داشت و در دههی 1340ش، با فرح پهلوی نیز ملاقات کرده بود، پس از اخذ مدرک دکترا، از سال 1346 به بعد به عنوان کارشناس سازمان جهانی خواروبار، در کشورهای زیر مأموریت داشت: ماداگاسکار 2 سال. مراکش 1 سال. هائیتی 5 ماه.
مشارالیه پس از پایان این مأموریتها به ایران بازگشت و در سال 1355ش، با مساعدت نخستوزیر وقت، به وزارت تعاون و امور روستاها منتقل شد. نظریه ساواک درخصوص این انتقال، به این شرح است: « با توجه به همکاری که مشارالیه به طور غیرمستقیم با ساواک انجام میدهد و همچنین طرز تفکر فعلی که قصد خدمتگزاری داشته با ارجاع شغل مربوط با وی موافقت میکند.»
در جریان اوج گیری انقلاب اسلامی، حسین ملک نیز در صدور بیانیههایى علیه رژیم پهلوی، همراه با جمعى از دیگر روشنفکران، مانند اعضای کانون نویسندگان مشارکت داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرانسه رفت و در پاریس، نشریه سهند را به هوادارى از نهضت مقاومت ملى (شاهپور بختیار) انتشار داد و در اواسط دهه 60 خاطرات خود را در کیهان لندن انتشار داد، که به علت اعتراض ایرانیان غربنشین آنرا نیمه تمام رها کرد.
محسن مدیر شانهچى، احزاب سیاسى ایران، ص 215
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک. ص 65
3. على جودى: فرزند محمد، در سال 1298ش در لنگرود متولد شد. وى افسر سابق توپخانه و از اعضاى حزب توده بود که به دستور کامبخش، به همراه ستوان یکم خلبان مرتضى زربخت، در روز پرواز آزمایشى 25 فروردین ماه سال 1325 با هواپیما متوارى و به تبریز رفتند تا هواپیماى آنان مورد استفاده ارتش فرقه دمکرات آذربایجان قرار گیرد. علی جودی، پس از شکست فرقه دمکرات و دستگیری مرتضی زربخت، به شوروى گریخت؛ در آنجا ادامه تحصیل داد و ضمن اخد دکترای فلسفه، در دانشگاه مسکو به عنوان کارمند علمى کار کرد و زمانى هم مترجم رادیو بود.
علی جودی که هیچوقت مسئولیت حزبى نداشت، در زمان حضور در شوروی، در سال 1350ش، اطلاعاتی از تشکیلات حزب توده و مهاجرین شوروی را در اختیار ساواک قرار داد.
گماشتگیهاى بدفرجام، حسن نظرى، مؤسسه خدمات فرهنگى رسا، تهران، ص 76.
کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک، ج 2، ص 260.
4. مهندس مهدى بازرگان: فرزند عباسقلی، در سال 1278 ش در تبریز به دنیا آمد. وى جزو اولین کسانى است که پس از اتمام دوران متوسطه در تبریز و تهران، براى ادامه تحصیلات عالى به فرانسه عزیمت کرد و در رشته مهندسى ترمودینامیک تحصیلات خود را به پایان برد. مهندس بازرگان پس از بازگشت به ایران، به عضویت کادر علمى دانشگاه تهران نایل گردید. وى فعالیت سیاسى خود را از جبهه ملى آغاز نمود. در دوران نخست وزیرى دکتر محمد مصدق ریاست شرکت ملى نفت ایران و بعد سازمان آب تهران را عهدهدار گردید. پس از تعطیلى و توقف کار جبهه ملى اول با سقوط دکتر مصدق بر اثر کودتاى 28 مرداد 1332، از جمله کسانى بود که جبهه ملى دوم را تأسیس کرد و در سال 1334 به دلیل فعالیتهاى سیاسى دستگیر و زندانى گردید. به دنبال ایجاد اختلاف در جبهه ملى دوم، به دلیل عدم عکسالعمل مناسب این جبهه در قبال ارتحال آیتالله العظمى بروجردى(ره) در سال 1340ش، وى به همراه آیتالله طالقانى(ره)، دکتر یدالله سحابى، رحیم عطایى، منصور عطایى، عباس سمیعى و حسن نزیه از جبهه ملى دوم کناره گرفته و نهضت آزادى ایران را تأسیس نمودند. در سال 1342 سران نهضت آزادى دستگیر و مهندس بازرگان و آیتالله طالقانى به 10 سال زندان محکوم شدند؛ لیکن پس از سپرى شدن 6 سال، مهندس بازرگان آزاد گردید. مهندس بازرگان در سال 1356 به اتفاق جمعى از سیاسیون و حقوقدانان، نظیر کریم سنجابى، ناصر میناچى، حسن نزیه و... جمعیت دفاع از آزادى و حقوق بشر را تأسیس کرد که از طرف گروه انتقام، که ساخته و پرداخته رژیم شاه بود، در تاریخ 11 /2 /1356 یک بمب در مقابل درب منزل وى منفجر شد. قبل از پیروزى انقلاب اسلامی، از طرف امام خمینی(ره)، در رأس هیئتى به آبادان رفت تا جریان اعتصاب کارگران نفت را بر علیه رژیم شاهنشاهی، که کمر آن را در بعد اقتصادى شکسته بود، سامان بهتر و بیشترى دهد و به مسائل آنان رسیدگى کند. وى همچنین سفرى به پاریس نمود تا حضرت امام(ره) را از طرح شعار «شاه باید برود» منصرف کند، چه به اعتقاد او، طرح شعار رفتن شاه با برخوردارى از ارتش و ساواک و پشتیبانى آمریکا را شعارى مناسب و راهکارى عملى نمىدانست. آقاى بازرگان پس از پیروزى انقلاب اسلامى از سوى امام (ره) به عضویت شوراى انقلاب درآمد و با پیشنهاد اعضاى شورا به امام(ره) از طرف ایشان مسئولیت تشکیل دولت موقت که اولین دولت اسلامى پس از پیروزى انقلاب بود را بر عهده گرفت. دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل اتخاذ روشهاى غیر انقلابى، به خصوص اتخاذ مواضع مخالف با تسخیر لانه جاسوسى آمریکا و نیز اصرار بر انحلال مجلس خبرگان و ردّ این پیشنهاد از سوى امام(ره)، از کار استعفا داد که بلافاصله مورد پذیرش امام واقع گردید. او در نخستین دوره مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم تهران به مجلس راه یافت.
مهندس بازرگان در سال 1373 در تهران درگذشت. از جمله آثار قلمى مهندس بازرگان عبارتند از: «مطهرات در اسلام، راه طى شده و عشق و پرستش یا ترمودینامیک انسان».
منبع:
کتاب
احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 340