تاریخ سند: 19 آذر 1357
موضوع: تشکیل جلسه در محل کار حبیبالله عسگراولادی
متن سند:
به: به عرض میرسد تاریخ: 19 /9 /1357
از: 322
موضوع: تشکیل جلسه در محل کار حبیبالله عسگراولادی
در تاریخ 15 /9 /57 جلسهای با حضور نامبرده، دو نفر ناشناس و یکی از اساتید دانشگاه در محل کار شخص فوقالذکر به منظور کسب نظر در مورد راهپیمائی روزهای عاشورا و تاسوعا و اثرات سیاسی این اقدام و خطرات احتمالی که ممکن است پدید آید و همچنین بررسی در زمینه عکسالعمل مأمورین دولت تشکیل گردید.
در این جلسه ابتدا یکی از حضار شروع به شرح مختصر برنامه راهپیمائی نمود و توضیح داد که راهپیمائی از دو منطقه تهران آغاز میشود و هر منطقه از نظر تشکیلات، آماده کردن و انتظامات از دیگری جدا میباشد و همه افراد بالاخره به خیابان شاهرضا آمده و به طرف شهیاد حرکت خواهند نمود و تمام پلاکاردها و شعارها تنظیم شده و علاوه بر شعارهای حکومت عدل اسلامی، و شعارهایی شبیه شعارهای دیگری در مخالفت با شاه و سلطنت پهلوی ارائه خواهد شد. ناطق سپس در مورد این که قصد اجراکنندگان، برقراری تظاهرات آرام میباشد، ادامه داد که اصولاً برنامه تظاهرات به طور قطعی پیریزی شده و قابل برگشت نمیباشد و منظور از این مذاکره اصلاح بعضی از امور اجرائی میباشد.1سپس یکی از اساتید دانشگاه که در جلسه حضور داشت عنوان نمود که با در نظر گرفتن این که در هفته جاری تمام روزنامههای مهم اروپائی و آمریکائی در صفحات اوّل خود به مسائل ایران و کشتار شب و روز اول محرم و وقایع جاری اشاره کردهاند2 و با در نظر گرفتن تفسیرهائی که در هفتههایی گذشته مجلات مهّمی چون Time و News week و دیگر مجلات درباره اهمیت فوقالعاده محرم درباره مشکلات اخیر کردهاند مسلم است که نظر افکار عمومی جهان در این روزها به ایران معطوف شده و خبرنگاران زیادی چه رسمی و چه غیررسمی در ایران به سر میبرند و حتی احتمالاً نمایندگان سازمانهای جاسوسی کشورهای بزرگ اروپائی و آمریکا در این ایّام ناظر وقایع ایران میباشند. از طرف دیگر دولت نظامی در اجراء مسائل اصلی که به خاطر آن حکومت را به دست گرفته دچار شکستهایی فاحش شده و فریادهای تهدیدآمیز اخیر دولت فقط میتواند نقطه ضعف باشد به خصوص گسترش اعتصابات و مسائل مربوط به فرار نظامیان روحیه دولت را درهم شکسته و این ناراحتی برای دولت موقعی افزایش مییابد که هیچ نشانهای از پایان اعتصابات و کم کارهای همه جانبه اصلاً دیده نمیشود. نتیجتاً دولت در این لحظات مابین دو مسئله بررسی میکند. اوّل: این که آیا سرکوبی شدید تظاهرات تاسوعا و عاشورا و کشتار احتمالاً بیش از 10 یا 20 هزار نفر و متفرق کردن جمعیت بیشتر صدمه میزند یا تحمّل یک تظاهرات تودهای وسیع در سطح 800 هزار نفر و بالاخره ممکن است مسئله طولانی کردن منع رفت و آمد را در این دو روز مورد مطالعه قرار دهد. ناطق سپس ادامه داد که با دلائل ارائه شده و با در نظر گرفتن این که روش دولت از روز اوّل محرم به بعد در مقابل تظاهرکنندگان شبانه رو به ملایمت گذاشته، احتمال نمیرود که دولت دست به کشتار مردم بزند چون این عمل مسلماً انتحار سیاسی دولت و سرآغاز جنگ مسلّحانه و جنگ داخلی بین گروههای نظامی و احتمال برقراری حکومت نظامی (منبع عبور و مرور) 48 ساعته نیز از نظر بینالمللی و انزجار عمومی برای دولت قابل اجرا نمیباشد لذا احتمالاً دولت با در نظر گرفتن تدابیر شدید امنیتی برای مناطق مشخص و به خصوص کاخها به ویژه کاخ نیاوران، ساختمان رادیو تلویزیون، شرکت ملی نفت، نخستوزیری و مناطق مشابه، تظاهرات مردم را تحمل میکند و کوشش مینماید با تبلیغات وسیع و ایجاد رعب و وحشت در روزهای قبل از یکشنبه از رفتن تعداد زیادی به راهپیمائی جلوگیری کند. ناطق سپس تأکید و هشدار داد که دولت و حکومت تا زمانی پرنسیبهای [اصول و رفتار] بینالمللی و افکار عمومی را رعایت میکند که موجودیت و بقاء خود را در این روزها در معرض خطر نابودی قطعی ببیند و اگر در ضمن راهپیمائی هدف حرکت عرض شود و جمعیت به طرف کاخها روان شوند، بدون شک نظامیان از کشتن بیش از یکصد هزار نفر هم ترسی به خود راه نمیدهند چون در غیر این صورت همه چیز را از دست میدهند و سران گروه باید در این مورد بینش خاصی داشته باشند و خود را به خطر نیاندازند. هرگز نباید فکر کرد نظامیان ممکن است تحت تأثیر جمعیت قرار گرفته و از کشتن خودداری ورزند، بالعکس سران نظامی موجودیت خود را در موجودیت سلطنت میدانند و حرکت به طرف
کاخها و یا اقدام به قیام مسلحانه در این روزها باعث میشود آنها به خاطر بقاء خود و سلطنت دست به هرکاری بزنند.
ناطق همچنین ادامه داد که از نظر سیاسی این راهپیمائیها چه مسالمتآمیز و چه به طور خشونت با جلوگیری دولت از آن، قدم مهمی برای مخالفین رژیم خواهد بود. در صورتی که این تظاهرات عملی شود، در واقع رژیم نظامی فعلی فوراً باید عوض شود و این عمل حتماً تحت فشار دول خارجی خواهد بود و سبب خواهد شد که خارجیان به خصوص دولت آمریکا و دول اروپای غربی که خود به خود از حالا چندان رویخوشی به ادامه حکومت شاه نشان نمیدهند به یک تجدیدنظر درباره آینده ایران پرداخته و مسئله ثبات بدون شاه [را] در ایران بررسی کنند و در این مورد البته از فشار اعتصاب شرکت ملی نفت و دیگر اعتصابات و به خصوص امکان تزلزل در ارتش را نباید دست کم گرفت.
حبیب عسگراولادیی در مورد ارزیابی کار در صورت سرکوبی مردم سئوال نمود که استاد دانشگاه مورد بحث جواب داد:
سرکوبی مردم اگر عملی شود چهره «قانونی بودن» دولت نظامی را به کلی از میان برده و قیافه خشن و دست نشاندۀ سلطنت بودن و دیکتاتوری محض در ایران را به خارجیان نمایش میدهد و چون هر گونه ارزیابی با عقل سلیم امکان موفقیت یک سیستم دیکتاتوری در ایران را نمیبیند و به خصوص این سیستم با عدم ثباتی که به همراه خواهد داشت در ردیف منافع کشورهای اروپای غربی و آمریکا نبوده و از نظر استراتژیک نظامی منطقه نیز خطرات بسیاری را در بر خواهد داشت لذا به همین دلیل افشاء شدن ماهیت دیکتاتوری رژیم و مجبور کردن رژیم به انتخاب روش دیکتاتوری باز هم قدمی در راه سرنگونی رژیم حاکم خواهد بود و در هر دو حال چه این تظاهرات آرام انجام گیرد و دولت مداخله نکند و چه سرکوب شود، بازنده اصلی رژیم است ولی رژیم در صورت عدم مداخله و ایجاد شرایط اجراء راهپیمائی آرام صورت ظاهر خود را حفظ کرده و دوام بیشتری برای خود میبیند و به همین دلیل به احتمال زیاد از دست زدن به خشونت خودداری خواهد ورزید.
در خاتمه جلسه حبیباله عسگراولادی عنوان نمود که پس از پایان روزهای اخیر باید بهطور جامع درباره برنامههای آینده حکومت اسلامی و انتخاب اعضاء 15 نفری شورایی حکومتی بحث شود. ضمناً مطالب مطرح شده در جلسه به وسیله کلی از حاضرین یادداشت میگردید.
نظریه بخش 322: طرح مطالب بالا صحت دارد و رعایت حفاظت منبع با در نظر گرفتن شرایط مذاکره ضروری خواهد بود. ضمناً اهم تصمیمات متخذه در زمینه راهپیمائی روزهای مذکور قبلاً به استحضار رسیده است.
آقای شهنام اهم مطالب را که به موقع به عرض رساندهام بهرهبرداری شود. 23 /1
آقای پناهی 25 /9 /57 شهنام 19 /6 /57
______________________
1. اعلامیه جمعی از روحانیان تهران دربارۀ فراخوانی مردم برای شرکت در راهپیمایی روزهای تاسوعا و عاشورا: در تاریخ 16 آذر 57 جمع کثیری از روحانیان تهران با صدور اعلامیهای مردم را برای راهپیمایی در روزهای تاسوعا و عاشورا (19 و 20 آذر) دعوت کردند و هشت مسیر را برای راهپیمایی به سوی میدان آزادی تعیین نمودند. در این راهپیمایی میلیونها نفر از طبقات مختلف مردم در حالی که روحانیون و شخصیتهای سیاسی در پیشاپیش صفوف آنان حرکت میکردند به راه افتادند. اکثریت قریب به اتفاق مردم حامل پلاکارتهایی با شعارهای سیاسی بودند. پس از اجتماع بزرگ و سخنرانی در میدان آزادی؛ قطعنامه راهپیمایی در هفده ماده قرائت شد. در این قطعنامه که به تایید میلیونها نفر رسید، سقوط رژیم شاه، برقراری حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی، اجرای عدالت اجتماعی و تأمین حقوق مردم و جلوگیری از هرگونه دیکتاتوری و... خواسته شده بود. مراسم راهپیمایی تاسوعا و عاشورا در تمام شهرهای ایران با نظم و ترتیب برگزار شد و دهها خبرنگار خارجی و داخلی از این مراسم گزارش، عکس و فیلم تهیه کردند. (نک: اسناد انقلاب اسلامی، جلد سوم، صفحه 467 تا 470 و روز شمار تاریخ ایران، جلد دوم، صفحه 380 و 381. متن کامل قطعنامه در صفحه 138 تا 140 کتاب خاطرات حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری آمده است)
2. شهادت عدهای از مردم مسلمان از شب اول محرم تا روز عاشورا: دهۀ اول محرم سال 57 مصادف با 11 تا 20 آذر بود. در این دهه عدهای از مردم در تظاهرات خیابانی در شهرهای مختلف شهید و مجروح شدند. فرماندار نظامی تهران با محدود کردن تعداد مجالس عزای حسینی و منوط کردن آنها به گرفتن اجازه در ایام محرم و صفر، حرکت دستههای عزادار را در سطح کشور ممنوع اعلام کرد. مردم در این دهه بدون توجه به دستورالعمل صادره از طرف حکومت نظامی همچون سنوات قبلی بلکه پرشورتر به عزاداری عبادی، سیاسی خود ادامه دادند. رئیس ساواک تهران طی گزارشی به رئیس کل ساواک نوشت: «مردم بدون گرفتن اجازه اقدام به برپایی مجالس میکنند» در شب اول محرم (10 آذر) گروه زیادی از مردم تهران در تظاهرات شبانه و مراسم عزاداری در محلۀ سرچشمه تهران به شهادت رسیدند. تعداد شهدا و مجروحین چند صد تن تخمین زده شد. حضرت امام به مناسبت کشتار شب اول محرم، خطاب به مردم ایران پیامی صادر کردند و فرمودند: «اخبار طاقت فرسای ایران عزیز تا این ساعت که یک روز از محرم نگذشته است روح و جان اینجانب را معذب نموده است.....» طبق گزارشی رسمی وزارت کشور، طی چند روز گذشته در شهرهای مختلف کشور 25 نفر شهید و 161 نفر مجروح و 230 نفر از تظاهرکنندگان بازداشت شدهاند. در روز 12 آذر در شیراز، مهاباد، همدان و رضائیه تظاهرات خیابانی به اوج رسید و مردم شیراز در حالی که شهدای خود را روی دست حمل میکردند و آیتالله دستغیب در پیشاپیش آنها حرکت میکرد، خواستار برقراری حکومت اسلامی شدند. روز 13 آذر با آتش گشودن مأمورین حکومت نظامی بر روی مردم آباده، جهرم، بوشهر و تهران چندین نفر شهید و مجروح گردیدند. روز 14 آذر در تهران به روی کارمندان اعتصابی بانکها تیراندازی کردند و تظاهرات مردم در مقابل کاخ نیاوران با شلیک گلوله متلاشی شد. نیروهای نظامی به سوی بازاریان تظاهر کننده در تهران آتش گشودند و تظاهرات نیم میلیونی مردم مشهد چند مجروح بر جای گذاشت. در شهر آمل نیز چند نفر کشته و مجروح شدند. روز 15 آذر شهرهای قصر شیرین، اصفهان و همایون شهر شاهد کشتار مردم بود. روز 16 آذر تظاهرات در تمام شهرهای ایران برپا بود و در زنجان و خوانسار درگیری به قتل و جرح کشید. در تظاهرات مردم اهواز بیش از پنجاه نفر مجروح یا شهید شدند. روز 17 آذر در تبریز، اصفهان، همدان و کرمان، تظاهرات مردم علیه رژیم شاه چندین نفر کشته و مجروح داد. (نک: روز شمار تاریخ ایران، جلد دوم، صفحه 378 تا 380 و هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، جلد دوم، صفحه 1016 تا 1022)
منبع:
کتاب
حبیبالله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 563