صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : وضع احزاب ایران

تاریخ سند: 16 تیر 1345


موضوع : وضع احزاب ایران


متن سند:

از : 300 / الف به : بخش 321 شماره : 381 ـ الف 300 ساعت 218 روز سه شنبه گذشته جلسه فراکسیون پارلمانی حزب مردم در مجلس شورای ملی تشکیل گردید در این جلسه محسن موقر1 به اعضاء فراکسیون گزارش داد (منبع آنرا ذکر نکرد) مبنی بر اینکه در نظر بوده در حزب ایران نوین انشعابی بوجود آید و فراکسیون اکثریت نیز از اکثریت خارج گردد و دکتر زاهدی رئیس بانک کشاورزی نیز مأمور اجرای این عمل بوده ولیکن چون به دوره پایان مجلس فعلی مدت زیادی باقی نمانده لذا برنامه عوض شده و قرار است دو حزب دیگر تشکیل گردد که عبارتند از حزب پان ایرانیسم2 (یعنی تقویت حزب پان ایرانیست فعلی) با برنامه ناسیونالیستی کامل (مانند فاشیسم) و حزب دیگر به رهبری معینیان وزیر سابق اطلاعات تشکیل می شود و بطور کلی در انتخابات آینده 4 حزب ایران نوین ـ مردم3 ـ پان ایرانیسم و یکی دیگر فعالیت و دخالت خواهند داشت.
موقر افزوده چون آقای هویدا متوجه این جریان شده لذا حالیه در صدد فعالیت برآمده و قرار شده تعدادی از نمایندگان عضو حزب ایران [نوین] که از خوزستان انتخاب گردیده اند جهت تأسیس شعبات جدید حزب به خوزستان بروند ولیکن مهندس انصاری استاندار با این امر مخالفت کرده و گفته منطقه حساس و صلاح نیست در آن حزب بازی شود و آقای هویدا نیز نسبت به تصمیم خود تجدید نظر نکرده و بعد از تعطیلات تابستانی مجلس از طرف حزب ایران نوین فعالیتهای تازه ای در خوزستان شروع خواهد شد.
در خاتمه جلسه اعضاء فراکسیون حزب مردم تصمیم گرفته اند پس از کسب اجازه از پروفسور عدل4 رهبر حزب به نمایندگان عضو حزب که از منطقه خوزستان انتخاب گردیده اند دستور دهد به موازات حزب ایران نوین در خوزستان شروع به فعالیتهای تازه و تأسیس شعب جدید حزب مبادرت نمایند.
(شش نسخه برابر اصل تکثیر شد) و اصل در پرونده 211512 (اوضاع داخلی حزب ایران نوین بایگانی است.
روی پرونده معینیان بایگانی شود سامعی 21 /4 م ـ ع ـ467ـ احزاب 321

توضیحات سند:

1ـ محسن موقر فرزند جلال در سال 1303 ش، در خرمشهر به دنیا آمد.
با نام مستعار م.
م، قسمتی از مقالات خود را امضاء می کرد.
تحصیلات خود را در رشته اقتصاد و روزنامه نگاری در دانشگاه های سوئیس و آلمان انجام داد و در رشته روزنامه نگاری فوق لیسانس گرفت.
خدمت مطبوعاتی را از سال 1326، با نویسندگی در روزنامه «مهر ایران» آغاز کرد.
و در سال 1333، مدیر مسئول و سردبیر این روزنامه شد.
4 دوره به نمایندگی مجلس انتخاب شد و نشان های همایون، اصلاحات ارضی، تربیت بدنی، تاجگذاری و جشن شاهنشاهی را از رژیم پهلوی دریافت کرد.
2ـ پان ایرانیسم، عقیده ای سیاسی مبنی بر اتحاد کلیه اقوام و نژادهای ایرانی است.
پیشوند «پان» در زبان لاتین به معنای «همه» یا «عموم» است.
ابتدا در قرن نوزدهم و بیستم در اروپا و سپس در آسیا و آفریقا، نهضت هایی سیاسی پیدا شد، که این پیشوند (پان) را در ابتدای نام کشور یا نژاد یا دین خود می آوردند و معنای آن این بود که برای افراد دارای نژاد، زبان، ملیت، یا دین مشترک، خواستار وحدت ملی و سیاسی اند.
«پان ایرانیسم» بطور اخص یعنی فلات ایران در زیر یک پرچم.
«پان ایرانیسم» و «پان عربیسم» و «پان ترکیسم» چیزی جز جدائی انداختن میان مسلمانان یا دامن زدن به آن نبود.
حزب پان ایرانیسم در اواسط دهه ی 1320 تشکیل گردید و رهبران آن: محسن پزشکپور، محمدرضا عاملی تهرانی و داریوش فروهر بودند که با انشعاب از حزب ملت ایران، آن را تأسیس کردند.
حزب پان ایرانیسم، به رهبری محسن پزشکپور، پس از قیام سی ام تیر1331 به طور علنی جانب شاه را گرفت و پس از کودتای 28 مرداد 1332،با انتشار روزنامه «خاک و خون» همکاری با رژیم کودتا را گسترش داد.
در آستانه انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1357، تظاهرات به ظاهر آزادی خواهانه ای به عمل آورد که هدف اصلی آن انحراف در نهضت بود به همین دلیل مورد توجه هیچ یک از جناحهای مذهبی قرار نگرفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پزشکپور به اروپا پناهنده شد ولی در اواخر دهه ی 1360 با اعلام وفاداری به انقلاب و نقد عملکرد جریانات ضد انقلاب به ایران بازگشت.
3ـ پس از کودتای 28 مرداد 1332 و گسترش دامنه های استبداد همه جانبه محمدرضا پهلوی، نمایش دموکراسی در قالب ایجاد نظام حزبی، در همسوئی با سیاست امریکا، یکی از حرکت های به ظاهر اصلاح گرایانه ساختار سیاسی کشور بود که می بایست صورت پذیرد.
بر همین اساس محمدرضا پهلوی در سوم اردیبهشت 1336، تمایل خود را مبنی بر برخورداری از دموکراسی کامل! با ایجاد نظام دو حزبی، به سبک کشورهای موفق غربی، اعلام کرد و اسداله علم که از دوستان نزدیک شاه بود، 23 روز بعد از این اظهارات، با مشارکت عده ای از روشنفکران و دانشگاهیان مانند: یحیی عدل، علی معارفی، پرویز ناتل خانلری و...
، تشکیل حزب مردم را اعلام کرد و در سوم خرداد همان سال تابلوی حزب به نام «کلوپ مرکزی حزب مردم» بر سر در محلی که برای این منظور در نظر گرفته شده بود، نصب شد.
این حزب که بازیگر نقش اقلیت بود، در مقابل حزب ملیون که توسط منوچهر اقبال ـ نخست وزیر وقت ـ در 28 بهمن 1336 تشکیل و در نقش اکثریت ظاهر شده بود، به مخالفت های دستوری مشغول شد.
با کنار گذاشتن اقبال از صحنه سیاست، بازیگری، نقش اکثریت به کانون مترقی که به حزب ایران نوین تغییر نام داده بود، محول شد و حزب مردم همچنان، در نقش خویش انجام وظیفه می کرد تا زمانی که با تشکیل حزب رستاخیز، مأموریت احزاب اقلیت و اکثریت پایان پذیرفت.
4ـ پرفسور یحیی عدل، فرزند یوسف (مکرم الملک) در 1287 ش در تهران متولد شد.
پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه تحصیل عازم فرانسه شد.
دوره متوسطه را در دو رشته فلسفه و ریاضی به پایان رساند سپس وارد دانشگاه شد و در رشته پزشکی به تحصیل پرداخت.
در 1318 به ایران مراجعت و در دانشکده پزشکی به عنوان استاد به تدریس پرداخت و ریاست بخش جراحی بیمارستان سینا را به عهده گرفت.
مشاغل وی عبارتند از : سناتور انتصابی و رئیس هیئت مدیره باشگاه ورزشی شاهنشاهی و همچنین دبیر کل و سپس رئیس کل و رئیس دفتر سیاسی حزب مردم، مؤسس و ریاست سازمان مالکین آپارتمانها و واحدهای ساختمانی سامان، او دارای تألیفات پزشکی بوده و همسرش فرانسوی است.
او از سهامداران عمده کارخانه سیمان تهران بوده و در بانکهای پاریس و داخل کشور وجه نقد بسیاری داشته است.
طبق گزارش ساواک در سال 39 یاد شده تمایل انگلیسی داشته ولی در عین حال با آمریکائی ها هم مربوط بوده است.
او دوست و هم بازی قمار شاه بود.
عدل که دکتر جراح بود، جز بازی رفت و آمد زیادی در دربار نداشت.
او برای ایفای نقش رهبری حزب اقلیت یعنی حزب مردم در مواقع لازم استفاده می شد.
او معمولا سناتوری آلت دست شاه بود و شاه پروفسور عدل را برای خالی نبودن عریضه به جای علم به دبیر کلی حزب مردم انتخاب کرد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی

منبع:

کتاب نصرت‌الله معینیان به روایت اسناد ساواک صفحه 172


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.