تاریخ سند: 8 تیر 1342
موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان
متن سند:
شماره: 1139/ بخش 312 اداره یکم عملیات
پیش از ظهر روز گذشته جلسه هفتگی در منزل اسداله رشیدیان تشکیل شد
و در حدود یکصد و پنجاه نفر از طبقات مختلف منجمله مهندس عبرت رئیس
سابق کارخانه چیت سازی تهران ـ واکف کارمند شرکت گدار ـ هاشمی مهندس
خوش خلق ـ مهندس انصاری ـ نمازی ـ طلان ـ لطفی عضو هیئت مدیره
سندیکای کارگران
بلورسازی ـ پاکدامن
حسین رمضان یخی به اتفاق
پنج نفر دیگر از اهالی
جنوب شهر ـ یک نفر ستوان
یکم شهربانی (افسر
کلانتری 15) دانشگر
کارمند راه اهن ـ روحی
شهربانویی مدیر مجله
فردوسی جزو مراجعین
بودند.
در این جلسه
مذاکرات رسمی سیاسی به
عمل نیامد و هر چند نفر با
یکدیگر مشغول صحبت
بودند و خود رشیدیان گاهی
با مراجعین صحبت می کرد
و گاهی نیز برای مذاکرات خصوصی با بعضی از مراجعین به اتاق دیگری
می رفت.
واکف جریان دستگیری و بازداشت اخیر خود را برای دو سه نفر تعریف کرد و
گفت من چند ماه است که در بندرعباس مشغول کار بودم و در حدود شانزده روز
پیش که از بندرعباس به تهران آمدم بیش از سه روز از اقامتم در تهران نگذشته
بود که پس از صرف ناهار در کافه نادری به وسیله دو نفر مأمور دستگیر و به
فرمانداری نظامی اعزام شدم و از من درباره رابطه ای با آقای خمینی بازجویی
کردند و اظهار داشتند که در وقایع 16 خرداد ماه تهران و عملیات تخریبی
ماجراجویان شرکت داشته ام و من پاسخ دادم که در روز وقایع در بندرعباس
بودم و فقط از طریق روزنامه ها آقای خمینی را می شناسم و به هیچ وجه دخالتی
نداشته و فقط سه روز است که از بندرعباس به عنوان مرخصی (از شرکت گدار)
به تهران آمده ام بالاخره یک روز پس از بازداشت به وسیله تلفن با سرکار
سرهنگ تاج بخش افسر پادگان جی مذاکره و درخواست اقدام برای آزادی
خودم کردم و او به مناسبت دوستی که با من دارد با سرهنگ صمدیانپور1 و سایر
افسران فرمانداری نظامی مذاکره و شدیدا فعالیت کرد و بالاخره پس از یازده
روز زندان آزاد گردیدم.
واکف افزود در یک نوبت دیگر که چند سال پیش زندانی شده بودم به شدت
مأمورین مرا شکنجه دادند و این مرتبه هم نگران بودم که مورد شکنجه مأمورین
واقع شوم ولی این مرتبه شکنجه ندادند.
به پرونده آقای اسداله رشیدیان ضمیمه شود.
10 /4 /42
گیرندگان: سه نسخه در بخش 312 ـ اداره سوم ـ اداره دوم.
تعداد نسخه: 5 نسخه
توضیحات سند:
1ـ سرهنگ صمد صمدیان پور
فرزند محمدجعفر در سال
1298 ه ش در تبریز به دنیا آمد.
دوران تحصیل خود را با اخذ
دیپلم علمی، گواهینامه دانشکده
افسری، گواهینامه دوره عالی
پیاده دانشگاه نظامی و
گواهینامه دوره کوتاه اطلاعات
پشت سر گذارد.
در سال 1317 خدمات دولتی
خود را در ارتش آغاز کرد.
در
فاصله سالهای 37 ـ 1336 طی
دوره ای در دانشگاه جنگ با
زبان فرانسه آشنا و در سال
1338 با سمت معاون یکم دفتر
ویژه اطلاعات گارد شاهنشاهی،
از ساواک به گارد منتقل شد.
او
از تاریخ 1 /12 /1339 به
آجودان کل نیروی زمینی رفت
و از همان تاریخ مأمور خدمت
در شهربانی کل کشور شد و
مدتی ریاست اداره اطلاعات را
به عهده گرفت.
طی سالهای
1341 و 1342 جانشین وقت
ریاست شهربانی بود.
در سال 1348 با درجه
سرلشکری به عنوان قائم مقام
شهربانی کل کشور تعیین و
سپس با درجه سپهبدی به
ریاست کل شهربانی منصوب
گردید و در این سمت تا پیروزی
انقلاب اسلامی به سرکوبی مردم
مشغول بود.
در جریان انقلاب اسلامی وی به
انگلستان گریخت و پس از
مدتی به علت بیماری
درگذشت.
ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی، ج 1
ـ اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی؛
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 35