صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : جمع آوری پول برای مسلمانان جنگ زده لبنان

تاریخ سند: 30 دی 1355


درباره : جمع آوری پول برای مسلمانان جنگ زده لبنان


متن سند:

از : 312 محترما به استحضار می رساند : 1ـ یداللّه سحابی1 از اعضاء مؤسس جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی، ابوالفضل موسوی زنجانی روحانی طرفدار جمعیت مذکور و شیخ محمد مفتح2 روحانی افراطی طرفدار خمینی به وزارت اطلاعات و جهانگردی مراجعه و تقاضا نموده بودند که اطلاعیه ای به منظور جمع آوری پول برای مسلمانان جنگ زده لبنان چاپ و توزیع نمایند3.
موضوع همراه با مشروح سوابق یادشدگان و این که در وراء فعالیتهای نامبردگان برای جمع آوری پول جهت مسلمانان جنگ زده لبنان ارتباط برخی جناحهای مخالف حکومت ایران با موسی صدر رییس مجلس عالی شیعیان لبنان قابل مشاهده است، به استحضار رسید و اضافه گردید که اخیرا نیز یکی از متعصبین مذهبی که سابقه فعالیت در جبهه به اصطلاح ملی را دارد مبلغ 30 میلیون ریال را که جمع آوری شده برای یکی از عناصر جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی در لبنان ارسال داشته که اقداماتی در مورد وضعیت او در جریان است.
تیمسار ریاست ساواک مقرر فرمودند : «بهتر است شماره حسابی در بانک باز نمایند و تحت نظر چند نفر از روحانیون درجه یک و سرپرست اوقاف این پول جمع آوری و یک جا در لبنان مصرف شود.
» به استحضار عالی می رساند از مدتی قبل کمیته ای تحت نظارت سید محمدباقر آشتیانی که یکی از روحانیون طراز اول تهران است تشکیل شده و برای جمع آوری پول جهت مسلمانان جنگ زده لبنان تلاش می کند و سید عبدالرضا حجازی واعظ نیز مسئولیت گویندگی و رسیدگی به امور کمیته مذکور را به عهده دارد و نحوه مصرف وجوه جمع آوری شده نیز با صلاحدید و نظرخواهی ساواک عملی می گردد.
2ـ طبق گزارش اداره کل دوم رادیو و مطبوعات لبنان اظهارات سید عبدالرضا حجازی را در مورد کمکهای شیعیان ایران برای شیعیان جنگ زده لبنان نقل نموده و تصریح کرده اند که مبلغ 30 میلیون ریال جمع آوری شده وسیله سید عبدالرضا حجازی با هیئت نمایندگی موسی صدر که به ایران آمده بودند همکاری داشته است.
موضوع از طریق اداره کل دوم به عرض تیمسار ریاست ساواک رسیده، مقرر شده : اداره کل سوم، حجازی را توجیه نماید که بدبختی شیعیان از روزی شروع شد که موسی صدر با کمونیستها و دست چپیها همکاری نمود و دیگر بین شیعیان لبنان وجهه ای ندارد.
آن چه جمع می شود تحت نظر خود خرج نمایید بدون آن که به موسی صدر مراجعه نمایید.
موسی صدر جنبه روحانیت خود را از دست داده است و مرد سیاسی منفور شده است.
» خاطر عالی را مستحضر می سازد: اوامر عالی به عبدالرضا حجازی واعظ ابلاغ گردید نامبرده اظهار داشته از موضوع مطلع است و در سال جاری که به مکه معظمه سفر نموده با موسی صدر رییس مجلس عالی شیعیان لبنان ملاقات نموده است.
موسی صدر در مذاکراتی که با او داشته اظهار داشته که شخصا همواره در جهت نیات عالیه شاهنشاه آریامهر و مصالح ملی ایران تلاش داشته ولی برخی سوءتفاهمات سبب گردیده که مورد بی مهری قرار گیرد.
وی در مذاکره با حجازی اضافه نموده که در نظر دارد مسافرتی به کشورهای هندوستان، پاکستان، اندونزی و افغانستان بکند و چنان چه مطمئن باشد در صورت مسافرت به ایران به او اجازه شرفیابی مرحمت خواهد شد درصدد است به ایران هم بیاید و حضورا موارد سوءتفاهم را روشن سازد.
در غیر این صورت به مصلحت خودش خواهد بود که اصولاً از این سفر صرفنظر کند.
حجازی اضافه کرد که این موضوع را قبلاً به استحضار مقامات عالیه ساواک رسانیده لیکن تاکنون اوامر برای پاسخ به درخواست موسی صدر به او ابلاغ نشده است.
حجازی آن گاه اضافه کرد که در اجرای امر مسئله صدر به نحو مقتضی در میان روحانیون شایع خواهد شد.
مراتب جهت استحضار از عرض می گذرد.
به حجازی گفته شود شرفیابی صدر به پیشگاه مبارک ملوکانه به مصلحت نیست.
در مورد تضعیف موقعیت صدر اقدام و وجوه را نیز زیر نظر خود به مصرف برساند و در اختیار صدر نگذارد 30 /10 /35 در اجرای اوامر صادره ابلاغ گردید 30 /10 /35

توضیحات سند:

1ـ یداللّه سحابی در سال 1284 ه ش در تهران به دنیا آمد.
پس از طی دوران مقدماتی آموزش و ورود به دانشگاه در رشته علوم طبیعی فارغ التحصیل شد و به تدریس در برخی از دبیرستانهای تهران مشغول شد.
یداللّه سحابی در سال 1311 برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت و در رشته زمین شناسی تا درجه دکترا ادامه تحصیل داد.
دکتر سحابی اولین اعلامیه سیاسی خود را پس از سقوط دولت دکتر مصدق در سال 1332 منتشر کرد و پس از آن، در نهضت مقاومت ملی، فعالیتهای سیاسی خود را دنبال کرد.
وی پس از غیرقانونی اعلام شدن نهضت آزادی ایران به همراه یارانش به زندان افتاد.
دکتر سحابی نماینده تهران در اولین دوره مجلس شورای ملی بود.
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 1، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، صص 9 ـ 8 2ـ شهید آیت الله دکتر محمد مفتح، عالم اندیشمند، مبارز ژرف اندیش، استاد دانشگاه، نویسنده و مترجم معاصر، در سال 1307 در همدان متولد شد.
پدرش، از مدرسین حوزه علمیه همدان بود.
وی دروس اولیه را در زادگاه خواند محضر آیت الله آخوند همدانی را درک کرد و در پانزده سالگی راهی حوزه علمیه قم شد.
محضر حضرات امام خمینی، آیت الله بروجردی ـ علامه طباطبایی ـ آیت الله محقق داماد ...
را درک کرد و به اجتهاد رسید.
و در کنار آن، دکترای فلسفه را نیز از دانشکده الهیات دریافت کرد.
شهید مفتح، مبارزه علمی و فرهنگی خود را علیه استبداد و استعمار آغاز کرد و در منبر و درس علیه استعمار فرهنگی به مبارزه پرداخت.
در سالهای 1340 ـ 1342 جزء مبارزان نهضت امام بود و پس از آن سالها در خط امام حرکت می کرد.
بارها دستگیر، تبعید و ممنوع المنبر گردید.
در سال 1352، مسجد جاوید، را احیاء و یا تشکیل کلاسها، حرکت فرهنگی خود را آغاز کرد و پس از تعطیل شدن آن مسجد قبا را تأسیس نمود.
در سال 1356، نماز عید فطر را با عظمت برگزار کرد و در دوران انقلاب، عضو جامعه روحانیت مبارز بود.
پس از پیروزی انقلاب، ریاست دانشکده الهیات را به عهده گرفت.
در 27 آذر 1358، در حالی که وارد دانشکده می شد، به دست مزدوران آمریکا به شهادت رسید.
از آثار وی: حاشیه بر منظومه، ترجمه تفسیر مجمع البیان، روش اندیشه، ...
(دانشمندان اسلامی ـ محمد شریف رازی) 3ـ متن نامه آقای یداللّه سحابی بسمه تعالی تهران ـ سوم تیر ماه 1356 جناب آقای صدر مدتی است که بر خود فرض دارم تا مستقیما سلامی عرض کردم استفساری از سلامت احوالتان بنمایم.
در مراجعت آقای دکتر مفتح از مسافرت ایام نوروز به لبنان و مصر، کمتر ملاقاتی است که با ایشان و دوستان دیگر دست دهد و موجبی برای ذکر و خیر از جنابعالی نباشد و چون ممکن است جناب دکتر مسافرت مجددی به آن دیار داشته باشند و امکان دیدارتان را بیابند، تمنای تقدیم حضوری این نامه را از ایشان نمودم.
نمی دانم وضع عمومی مسلمانان ستمدیده و خصوصا برادران شیعه لبنان چگونه است؟ آیا زخمهای جسمی بازماندگان جنگ زده آن جا التیام یافته و آیا اقدام روحی آنان تسکین یافته است؟ در این جا آن چه مقدور بود کمکهای مالی شده است ولی آیا نتیجه این معاضدت ها به موقع و یا تماما به لبنان رسیده است؟ و آیا به جا مصرف شده؟ و آیا نتیجه مطلوبی را که رضاء آسودگی باطنی امثال شما را در آن جا فراهم ساخته باشد، حاصل کرده است؟ از قرار مسموع هر یک از آقایان مراجع قم و عتبات و یا نیکوکاران دیگر، رفع هر دسته از نقایص و کسریهای زندگی مصیبت زدگان را جداگانه به عهده گرفته اند.
استفسار بنده در این است که این آقایان در انجام کارهایی که به عهده گرفته اند موفق شده اند؟ و چون خود این آقایان ساکن لبنان نمی باشند و به ناچار خدمات معهود توسط نمایندگان ایشان صورت می گیرد، آیا آقایان عاملین خود مستقلاً و بدون اطلاع جنابعالی به انجام خدمات مشغولند و یا با نظر و راهنمایی و نظارت شما ادای وظیفه می نمایند؟ آن چه محق است اگر این قبیل اقدامات متمرکز نباشد و درباره آنها مطالعات قبلی صورت نگرفته و تهیه طرحهای اجرایی با در نظر گرفتن امکانات موجود و رعایت الاهم فالاهم و تحت نظارت واحد و با رسیدگی های پی گیر و مثمر انجام نشود کمتر امید وصول به نتیجه مطلوب و سریع را از آن اقدامات می توان داشت.
در وضع فعلی با موفقیت و حیثیت و موقعیتی که به فضل الهی برای شما و از اثر وجود شما برای شیعیان لبنان فراهم گردیده هیچ مدیر و ناظر شایسته ای غیر از شما برای اداره و نظارت در عملیات نوسازی خرابیها و یا اصلاح نابسامانیها مسلمانان شیعه لبنان نمی توان سراغ کرد و توفیق در چنین خدمات بزرگ هم جز با بررسی های دقیق و آشنایی با واقعیت های موجود و کوشش در جلب همکاری همفکران با ایمان و فداکار و بالاخره استمداد خالصانه از برکات و فیوضات الهی فراهم نمی شود و یقینا باهوش و درایت و ایمانی که دارید توجه به این مبانی و اصول از نظرتان به دور نمی باشد.
در این جا شنیده ام که مقادیر عمده وقت شبانه روزی شما صرف تقاضاهای شفاهی افراد و مراجعین متعدد و مختلفی می شود که شخصا به مقصود و منظور آنان رسیدگی می فرمایید.
آیا چنین برنامه از فرصت برای تفکر و مطالعه و بررسی مسائل اصولی و مشورتها و رسیدگی به عملیات اجرایی و اقدامات اصلاحی و بس مسائل دیگر که در شأن کادر رهبری است چیزی نمی کاهد.
و باز شنیده ام که همکاران مخلص و کارگزاران همفکرتان که به تناسب استعدادشان جداگانه هر یک می توانند عهده دار اداره و تمشیت قسمتی امور ابوابجمع دستگاه اجرایی و با اختیارات لازم باشند و جنابعالی هم در سطح عالیتر به کارهای آنان رسیدگی نموده و به نظریاتشان توجه داشته و عملیات آنان را در جهت واحد سوق دهید، کم می باشند و یا فرصت آماده ساختن چنین کادر لازم را هنوز نیافته اید.
ترمیم خرابیها و اعاده وضع سابق زندگی بازماندگان جنگهای خانمانسوز اخیر لبنان با هر کوشش و مجاهدتی که حقا باید درباره آن بشود، امری است که به هر تقدیر صورت خواهد گرفت و انشاءاللّه به زودی آلام روحی تخفیف خواهد یافت اما امید و آرزوی ما بیشتر در جهت توفیق دستگاه رهبری شیعیان لبنان در تربیت فکری جوانان شیعه اش و ایجاد تحول در روحیات و خلقیات آنان برای نیل به رقاء کمال انسانی می باشد و این آرزو از این جا در ما ریشه دار شده است که با منتهای اسف، در مملکت خودتان هر چند که ظاهرا کشور شیعی است، ولی از گام برداری در این راه سخت محروم گردیده ایم شیعه با آزاری که در طول تاریخ اسلام کشیده است و با انزواهایی که به ناچار اختیار کرده است چنان روحیه اصیل خود را باخته است که اکثرا به یک زندگی بی صدا و بخور و نمیر قناعت نموده و با به تدنی ها؟ و پستی ها تن در داده و مظهر ـ آلودگی های به فساد و ظلم و تباهی های کم نظیر گردیده اند.
آرزوی ما بر این است که با تأییدات الهی شما موفق شدید تا برای تربیت جامعه لبنان در تمام سطوح اجتماعی و آموزشی آن جا از خانواده کودکستان و دبستان و دبیرستان و بعدا در سطوح دانشگاهی اقدام اساسی بفرمایید.
و از درگاه خداوندی متعال مسئلت داریم که ما را هم موفق بدارد تا اندازه ای که مقدورمان باشد یار و کمک کار شما باشیم.
جناب آقای مفتح که بحمدللّه فعلاً امکان رفت و آمد آسانتری را بین لبنان و ایران دارند، امید است که توفیق مشورت با جنابعالی را داشته باشند و انشاءاللّه در مراجعتشان حامل نظریات جنابعالی در زمینه عرایض فوق خواهند بود.
دوام سلامت و مزید توفیقتان را از درگاه پروردگار مسئلت دارم.
ارادتمند یداللّه سحابی 3 /4 /56 هجری شمسی

منبع:

کتاب امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 59


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.