تاریخ سند: 20 اسفند 1356
موضوع: ناصر مکارم شیرازی
متن سند:
از: 4/ ﻫ 1 تاریخ: 20 /12 /2536[1356] 13561220
به: 312 شماره: 29760/ ﻫ
موضوع: ناصر مکارم شیرازی
نامبرده شب شنبه مورخه 19 /12 /36 در منزل محمد فوزی بوده و فوزی ضمن تماس تلفنی با عدهای از جمله قریشی،1 جوانمرد، رضوی، طسوجی آمدن ناصر مکارم شیرازی را به آنها اطلاع و دعوت نمود که به منزل وی بیایند که همگی قبول کردند.2
نظریه شنبه. خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه. نظریه شنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه. مفاد فوق و اجتماع عدهای در منزل فوزی که اکثراً از روحانیون رضاییه بودهاند به منظور دیدار مکارم شیرازی صحت دارد لیکن مذاکرات انجام شده بین این افراد مشخص نمیباشد که در زمینه آن تحقیقات لازم معمول و در صورت حصول نتیجه مراتب به موقع اعلام خواهد شد.
نظریه جمعه. نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
________
1. آیتالله سیدعلی اکبر قریشی، در سال 1307 ﻫ ش در شهرستان بناب متولد شد. دروس فارسی و مقدمات را در مدارس ملی زادگاه و در نزد مرحوم والد ارجمندش فرا گرفت و در سال 1324 برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد. سطح عالیه و خارج فقه و اصول را از محضر آیات عظام: سلطانی، فاضل لنکرانی، مجاهدی، قاضی طباطبائی و آیتالله العظمی بروجردی(ره) فرا گرفت و در سال 1332 به ارومیه مسافرت نمود و در این شهرستان ساکن گردید. در سال 1342 به دنبال نهضت 15 خرداد و به پیروی از حضرت امام خمینی(ره) به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت. رژیم بارها او را ممنوعالمنبر کرد و در سال 1357 به مدت یک سال به بافت کرمان تبعید نمود. با پیروزی انقلاب اسلامی به ارومیه بازگشت و به مبارزات خود علیه رژیم پهلوی ادامه داد. در سال 1361 از سوی مردم آذربایجان غربی برای مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد. از تألیفات ایشان می توان به: تفسیر احسنالحدیث در 12 جلد، قاموس قرآن در 7 جلد، مفردات نهجالبلاغه در دو جلد، خاندان وحی شرح حال 14 معصوم علیهمالسلام اشاره کرد.
2. ساواک رضاییه در گزارش دیگری که دارای شماره 29763/ ﻫ - 20 /12 /36 میباشد، به اداره کل سوم نوشته است: «ناصر مکارم شیرازی ساعت 1700 مورخه 19 /12 /36 به رضائیه وارد و شب را در منزل محمد فوزی نماینده آیتالله شریعتمداری در رضاییه به سر برده و ساعت 0700 روز 20 /12 /36 با یک دستگاه پژو شماره ترانزیت به صوب مهاباد حرکت نموده است.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب دوم صفحه 445