صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش اطلاعات داخلی

تاریخ سند: 15 شهریور 1357


گزارش اطلاعات داخلی


متن سند:

شماره: 75081 ...
بولتن: نوبه ای از 1 /1 /1357 تا 30 /6 /1357 درباره: حزب زحمتکشان ملت ایران فهرست مندرجات ردیف شرح 1 ـ سازمان 2 ـ قدرت و امکانات 3 ـ فعالیت 4 ـ تبلیغات و انتشارات 5 ـ روابط با احزاب و دستجات دیگر دولت و مجلسین 6 ـ میزان نفوذ 7 ـ اقدامات انجام شده 8 ـ مقایسه و نظریه 1ـ سازمان: از سال 1356 (2536 شاهنشاهی) به تدریج تحولاتی در حزب زحمتکشان ملت ایران بوقع پیوست و مظفر بقائی و فعالین این حزب ضمن کوشش برای جلب نظر اعضا سابق این حزب، تلاش هائی را در جهت متمرکز کردن و سازمان دادن به فعالیت های حزب مذکور معمول داشتند و در نتیجه با پولی که از اعضا این حزب جمع آوری شده بود، منزلی در خیابان ژاله تهران خریداری گردید که به عنوان محل تجمع اعضا حزب مذکور در آمده است.
مظفر بقائی همچنین تعدادی از اعضا مورد اعتماد حزب مذکور را به عنوان اعضا هیأت اجرائیه حزب زحمتشکان انتخاب کرده و این افراد با عنوان مذکور فعالیت دارند.
2ـ قدرت و امکانات: فعالیت های جدیدی که از طرف حزب زحمتکشان ملت ایران دنبال گردیده، ضمن آن که تعدادی از اعضا سابق این حزب را وارد فعالیت های حزب مذکور نموده، نظر گروه هائی از طبقات مردم را نیز نسبت به آن جلب کرده است.
قدرت مالی این حزب بیشتر متکی به وجوهی است که اعضا و طرفداران متمکن حزب مذکور تأمین می کنند و غیر از آن در شرایط فعلی امکانات دیگری برای تامین هزینه های مالی حزب مذکور در اختیار آن نیست.
در مجموع قدرت نفری و مالی حزب مورد بحث چندان قابل توجه به نظر نمیرسد.
3ـ فعالیت: فعالیت اعضا و گردانندگان حزب زحمتشکان ملت ایران در مدت تحت بررسی محدودتر از شش ماه گذشته بوده و با وجود آن که زمینه و امکاناتی برای تعقیب فعالیت های گذشته برای مسوولین حزب مزبور وجود داشته، مع هذا حزب مذکور در موارد مختلفی فقط به سکوت اکتفا کرده است.
این امر تا حدودی ناشی از عقاید مظفر بقائی در زمینه عدم تأیید توسل به روش های خشونت آمیز و ایجاد اخلال و اغتشاش (یا حداقل در این شرایط که نیروهای مخالف یکپارچه نیستند) بوده، به همین لحاظ یاد شده و فعالین حزب مذکور که متاثر از نظریات او هستند، نقش نظاره گر، و ندادهنده، سرانجام چنین فعالیت هائی با عدم رهبری صحیح و هماهنگی و ارشاد نیروها و به نتیجه نرسیدن در نهایت امر، داشته اند و این موضوع در اعلامیه هائی که از طرف حزب مذکور انتشار یافته تصریح شده است.
مجموع فعالیت های حزب زحمتشکان ملت ایران که در برگیرنده نقطه نظرهای فوق و روشن کننده دیگر ابعاد و فعالیت ها و نظریات مسوولین حزب مذکور می باشد، به شرح زیر بوده است: الف ـ مظفر بقائی رهبر حزب زحمتکشان ملت ایران در اوایل سال جاری در یکی از مذاکرات خصوصی خود مطالبی به شرح زیر پیرامون حوادث اخلالگرانه و مسائل مختلف مملکتی اظهار داشته است: وقایعی که اخیرا در مملکت رخ داده از آنارشیسم سرچشمه گرفته است.
همانطوریکه بارها گفته ام، باز هم می گویم، اگر رژیم مشروطه سلطنتی در این کشور از بین برود، سازمان های ملی و میهن پرست، به علت نداشتن تشکیلات صحیح، عهده دار کشور نخواهند بود.
تنها سازمانی که تشکل تقریبی دارد و بعضا در داخل و خارج از کشور ابراز وجود می کند، سازمان توده ای ها است.
تظاهراتی که در مراکز عالی آموزشی انجام می گیرد از ناحیه فریب خوردگان این منطق می باشد و این افراد در راه خواست های این عوامل که بی وطنی و خیانتشان در پوشش منطق تجلی می کند، به اقتضای سن و سال خود دست به بلوا و آشوب می زنند.
همه این حوادث در نتیجه اداره غیراصولی کشور است.
دولت های اخیر از نظر تبلیغ و ظاهر امر، تصمیم به استقرار دموکراسی گرفته اند، ولی ثروت و ملیت کشور را برباد می دهند.
مظفر بقائی در ادامه اظهارات خود، گفته: سازمانی که مردم را رهبری نماید وجود ندارد و مردم نیز به حزب دولتی اعتمادی ندارند و تنها اقدام مثبتی که دولت انجام داده، محکومیت آیت الله سید محمود علائی طالقانی (از اعضا مؤسس جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی) بوده، زیرا وی موافق توده ای ها بود و بدستور او عده ای از طلاب علوم دینی بسمت مرام کمونیزم رفته و با آنها ائتلاف نمودند و عنوان مارکسیسم اسلامی گرفته اند، در حالی که اسلام با مارکسیسم فاصله زیادی با هم دارند.
نظریات مارکس در زمان خود یک تئوری اصیل بود، ولی بصورت نامطلوبی از آن استفاده نمودند.
آیا در اتحاد جماهیر شوروی مارکسیسم اجراء می شود؟ در صورتی که در طول تاریخ شاهد اجرای نظریات رهبران شوروی زیر پرچم کمونیسم بوده ایم.
اخیرا بین طرفداران مرام کمونیسم و مارکسیست های اسلامی دوگانگی بوجود آمده است، کمونیست ها با وجود ائتلاف عملی، باز هم نماز گزاردن مسلمانان را نوعی تبلیغ می دانند، کشور ما یک کشور اسلامی و دارای قانون اساسی که خونبهای انقلاب مقدس مشروطیت است، می باشد و باید سازمانی واقعی بر این مبنا حاکم و بر اداره امور سیاسی و اقتصادی کشور بوجود آید.
ب ـ روز 4 /2 /57 جلسه ای با شرکت حدود 20 نفر از اعضا حزب زحمتکشان ملت ایران در ساختمان حزب مذکور در خیابان ژاله تهران تشکیل گردیده است.
در ابتدای این جلسه یکی از حاضرین در مورد حوادث و تظاهرات اخلالگرانه شهر قم مطالبی عنوان و گفته: مردم دیگر از روحانیون حرف شنوی ندارند، روحانیون اکنون متوجه شده اند، چنانچه رژیم ایران تغییر کند، اولین گروهی که در خطر قرار خواهد گرفت، خود آنها خواهند بود، علما طراز اول اعتقاد دارند، چنانچه خمینی توفیق پیدا کند، مملکت را در بست تحویل کمونیست ها خواهد داد و راه برگشتی نیز نخواهد بود.
سپس یکی دیگر از افراد خطاب به مظفر بقائی گفته: مردم دارند از بین می روند، چه کسی باید برای آنها دلسوزی کند؟ بقائی اظهار داشته: دلسوزی کردن برای دیوانه اثر ندارد.
مردم باید بروند قانون اساسی را بخوانند.
اگر سواد ندارند کسی را وادار کنند که اینکار را برای آنها انجام دهند، نه این که از آتش سوزی، شکستن شیشه، کشتن پلیسی و چپاول مال دیگران لذت ببرند.
یکی دیگر از اعضا از بقائی سئوال کرده، کشورهایی که انقلاب کردند و آزاد شدند، چه ضرری کردند؟ بقائی جواب داده: در اینگونه انقلابات هزاران نفر از مردم بیگناه کشته شدند و اکنون هم باید از دیگران دستور بگیرند.
پ ـ روز 6 /2 /57 مظفر بقائی رهبر حزب زحمتکشان ملت ایران در یک مذاکره خصوصی مطالبی پیرامون فعالیت های اخلالگرانه قشریون مذهبی و دیدگاه های خود نسبت به تحولات سیاسی ایران عنوان نموده است.
یاد شده با ادعای این که شکستن شیشه های شعب بانک ها و تأسیسات دیگر جزئی از سیاست دولت برای نگران کردن غرب از اوضاع داخلی ایران می باشد، اظهار داشته: قبل از مسافرت جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا، اطلاع پیدا کردم که دولت ایران دستور داده تظاهراتی علیه آمریکا بر پا شود، لذا نامه ای به سفیر ایالت متحده آمریکا در تهران نوشتم و این توطئه را شرح دادم.
نظر دولت ایران از این برنامه این بود که جامعه ایران را متشنج نشان دهد و بدین ترتیب آمریکا را بترساند، در حالی که آمریکائی ها اطلاعات بسیار وسیعی از ریشه این وقایع دارند.
آمریکائی ها از آن می ترسند که حادثه غیر مترقبه ای برای شاهنشاه پیش آید، در این صورت جان ده ها هزار آمریکائی که مشاغل مختلفی در ایران دارند، مطرح است و از طرفی وضعیت بهائی ها وکلیمی ها نیز مورد توجه آمریکا می باشد، به همین علت خطر فوق از مدت ها قبل در مطبوعات عنوان شده و در مصاحبه ایکه شاهنشاه انجام داده اند، روی این مطلب تاکید شده است.
برای جلوگیری از بروز چنین حادثه ای در مطبوعات غربی عنوان شده، در شرایط حاضر بهترین وسیله برای حفظ موقعیت ایران، انتقال سلطنت به والاحضرت ولایتعهد ایران می باشد که تا سن قانونی ولایتعهد، علیاحضرت شهبانو نیابت سلطنت را بعهده خواهند داشت، لیکن تاکنون کوچکترین پذیرشی در این زمینه از طرف شاهنشاه مشاهده نشده و هیچ کس حاضر نیست کوچکترین قدمی در این راه بردارد، زیرا هر کس می کوشد مقام خود را حفظ کند و روزش را بدون دردسر بگذراند.
ت ـ مظفر بقائی طبق معمول همه ساله روز 18 /4 /57 به کرمان وارد شده است.
یاد شده در مسیر حرکت خود به کرمان چند روز نیز در شهر اصفهان توقف و با تعدادی از طرفداران حزب مذکور در اصفهان ملاقات کرده است.
نامبرده تا تاریخ 21 /5 /57 در کرمان اقامت داشته و یاد شده در این مدت افرادی را که با او ملاقات کرده اند، به حفظ نظم و آرامش دعوت نموده و در مذاکراتی که با آیت الله علی اصغر صالحی کرمانی داشته، اقدامات عناصر افراطی مذهبی را به زیان مملکت و به نفع مارکسیست ها دانسته است.
ث ـ متعاقب روی کار آمدن دولت جدید اعلامیه ای به امضای هیأت اجرائیه حزب زحمتکشان ملت ایران انتشار یافت و طی آن اعلام شد، چون دولت جدید در رویدادهای گذشته دخالت داشته، لذا از نظر حزب زحمتکشان صلاحیت حکومت را ندارد و متعاقب آن از سوی مسوول تبلیغات کل حزب زحمتکشان در یکی از روزنامه ها اعلام شد که حزب مذکور در انتخابات آینده در مجلس شرکت نخواهد کرد، لیکن مظفر بقائی در مصاحبه ای که از وی با خبرنگار روزنامه آیندگان در روزنامه مورد بحث چاپ شده، از قول مظفر بقائی در مورد آزاد بودن انتخابات و چگونگی آن نوشته شده: «برای انتخابات باید یک انجمن نظارتی بی طرف تشکیل شود و با تبلیغ به مردم اعلام شود که رای آنها در انتخابات تأثیر دارد».
ج ـ روز 22 /6 /57 جلسه ای با شرکت حدود 15 نفر از هواداران حزب زحمتکشان ملت ایران از جمله مظفر بقائی در محل حزب مذکور در تهران تشکیل گردیده است.
در این جلسه یکی از اعضا اظهار داشته از بستگان کشته شدگان تهران برای تحویل جسد درخواست پول فشنگ مصرف شده را می کنند.
مظفر بقائی اظهار نموده: آنکس را که می گوید از من پول گرفته شده و یا می خواهند بگیرند، اینجا بیاورید تا جلوی من به قرآن سوگند بخورد، آن وقت من پول آن را می دهم.
این حرف های بی اساس را بازگو نکنید.
آنگاه یکی دیگر از افراد حاضر در جلسه عنوان کرده: پنج هزار سرباز اسرائیلی را به ایران آورده اند و این کشتار به دست آنها صورت گرفته است.
بقائی اظهار نموده: این حرف هم از آن حرف ها است.
تمام اعراب ،اسرائیلی ها را زیر نظر دارند، مگر ممکن است که از این کراها با خبر نشوند.
این حرف ها دیگر تکرار نشود.
دراین موقع یکی دیگر از افراد حاضر در جلسه گفته: فرمانداری نظامی در شهرستان ها بیشتر سخت گیری می کنند و شلاق می زنند بقائی گفته: «دیکتاتوری این مزایا را دارد».
4ـ تبلیغات و انتشارات: فعالیت تبلیغاتی و انتشاراتی حزب زحمتکشان ملت ایران در مدت تحت بررسی به نسبت گذشته، محدودتر بوده است.
اعلامیه های منتشره از طرف حزب مذکور در این مدت به شرح زیر بوده است: الف ـ روز 21 /1 /57 رحیم صفاری یکی از طرفداران حزب زحمتکشان ملت ایران و از دوستان بقائی نامه ای در مورد انفجار بمب در منزل چند تن از فعالین جبهه به اصطلاح ملی به عنوان آقای جمشید آموزگار نخست وزیر سابق نوشته که این نامه بعدا تکثیر و توزیع شده است.
رحیم صفاری در نامه خود ضمن اشاره به انفجار بمب در منازل مهدی بازرگان، کریم سنجابی و رحمت اللّه مقدم مراغه ای و مضروب شدن دکتر حبیب اللّه پیمان توسط افراد ناشناس، عنوان نموده شخص ناشناسی تلفنی او (صفاری) را تهدید و جاسوس خطاب کرده است.
صفاری سپس در جوابگوئی به تهدید تلفنی فوق مطالبی نوشته و افزوده در شأن او نبوده که به تلفن کننده جواب بدهد زیرا او افراد تهدید کننده را وابسته به مکتب های کمونیسم و فاشیسم می داند که اکنون بخدمت حکومت ایران درآمده اند.
یاد شده در خاتمه نامه نوشته: بدینوسیله تجدید حیات قوای اس ـ اس هیتلری را در دوران رستاخیز به جنابعالی و عموم همکاران تبریک می گوئیم.
ب ـ روز 28 /2 /57 اعلامیه ای در 15 صفحه تحت عنوان «ما برای راستی و آزادی قیام کرده ایم، دیروز ـ امروز فردا» و بامضاء هیأت اجرائیه حزب زحمتکشان ملت ایران مبناسبت بیست و هفتمین سالگرد حزب مذکور، توزیع گردیده است.
در این اعلامیه مروری به رویدادهای گذشته از سال 1350 تا تاریخ انتشار اعلامیه شده و خلاصه تعدادی از اعلامیه های حزب مذکور که بمناسبت های مختلف انتشار یافته، به چاپ رسیده و نتیجه گیری شده:...
هموطنان عزیز، اکنون با گذشت یک سال و ارزیابی و تجزیه و تحلیل مسائل و حوادث و وقایع و فجایع، هر منصفی صحت و درستی و حقانیت راهی را که برای نیل به حکومت قانون و تحصیل آزادی ها و حقوقی که بر مردم به موجب قانون اساسی شناخته شده، نشان داده ایم، تایید و تصدیق می کند.
وقتی فاجعه مورخ 19 /10 /56 قم اتفاق افتاد، دیدیم که با گرم شدن بازار مبارزه و مانند گذشته ها که ما همیشه راهگشای مبارزه بودیم این بار نیز هر کسی و با هر نقابی از گوشه ای وارد شده و بدون احساس مسوولیت نسبت به عواقبی که ببار خواهد آمد و علی رغم دعوت ما به مقاومت منفی و مبارزه قانونی برای استقرار حکومت قانون و نیل به آزادی ها و حقوق انسانی، مع الوصف مبارزه خشونت آمیز را تشویق و دانسته و ندانسته و آگاه و ناآگاه و مستقیم و غیرمستقیم آن را دامن می زنند و بجای آن که در ایجاد وحدت و اتفاق که مورد حکم آیات عظام و مراجع محترم تقلید است، اهمال و مسامحه و حتی کارشکنی می کنند.
ما امروز درست در نقطه ای هستیم که یک سال پیش بودیم و شاید عقب تر.
مسوول این عدم توفیق مردم نیستند، زیرا آنها عزیزترین هستی خود را که جانشان باشد، در اختیار این مبارزه گذاشتند، بلکه این پیشقدمان مبارزه هستند که ضعف رهبری آنان و عدم برخورداری از شهامت و شجاعت اخلاقی که لازمه و شرط رهبری است، مانع از این شد که راه صحیح را به چنین فدائیانی نشان دهند.
ما نمی توانستیم در مسوولیت قتل و کشتار مردم بی گناه سهیم باشیم و آنگاه بر بالای سر آن ها نوحه خوانی کنیم.
از این رو ساکت ماندیم، تا چنین مبارزه عبثی را دامن نزده باشیم، با این امید که گذشت زمان و کنار ماندن ما از معرکه، غلط بودن شیوه مبارزه را ثابت کند و خوشبختانه مردم بآن جا رسیدند و تعطیل بازار تهران و شهرستان ها در روز 25 /2 /57 تجلی این طرز فکر بود.
خشونت آن هم در شرایط امروز یک دو راهی در پیش دارد، راهی به برگشت به 1353 و خفقان محض زمان اعلام خزب دولتی فراگیر و راهی دیگر به صورتی که خشونت شدیدتر شده و غیر قابل کنترل جلوه نماید و به حکومت نظامی که در هر دو حال آنچه که مورد توجه نخواهد بود آزادی و حقوق بشر و حکومت قانون است و بالعکس اگر راه مقاومت منفی و مبارزه قانونی برگزیده شود و یک رهبری واحد مبارزه بوجود آید، چنین رهبری واحدی مورد تایید جامعه روحانیت خواهد بود و در این شرایط است که آرزوی ملت ایران برآورده می شود بدون کشتار و خیلی سهل و آسان، زیرا عامل اساسی بقاء وضع موجود، خلاء رهبری سیاسی است و بس.
حال بر همه ما مردم، بر همه گروه ها و بر همه طبقات است که با توجه به نتایج نکبت بار تفرقه و برای هموار ساختن راه پیشرفت مبارزات حق طلبانه و آزادیخواهانه ملت ایران دور هم جمع شویم.
ما بنا به وظیفه وجدانی برای بار دیگر این امر مهم را متذکر شده و مخصوصا مسوولیت پیشگامان مبارزه را در تحقق این ضرورت یادآور می شویم و آرزو داریم روزی پیش نیاید که مردم چنین قضاوت کنند که کوتاه بینی ها، حسادت ها و کینه توزی ها و اغراض شخصی پیشگامان آینده ملتی و آزادی او رابه تباهی سوق دادند.
پ ـ روز 7 /6 /57 اعلامیه ای بامضاء هیأت اجرائیه حزب زحمتکشان ملت ایران به عنوان آقای جعفر شریف امامی ـ نخست وزیر توزیع گردیده است.
دراین اعلامیه نوشته شده: جناب آقای مهندس شریف امامی، هر چند حزب زحمتکشان ملت ایران از پیش داوری در اعمال هر دولتی خودداری کرده تا به آن فرصت دهد که کفایت خود را عرضه کند، مع هذا با توجه به گذشته تاریک سیاسی و اجتماعی جنابعالی، نمیتوانیم شما را به عنوان فردی علاقمند به استقلال وطن و تمامیت ارضی و صالح بر دفع خطرات مملکت در این موقع حساس، به حساب آوریم و ناگزیر از اظهار نظر می باشیم.
هر کس حق دارد مدعی دیانت ،انسانیت و شایستگی در رفع مشکلات باشد ،ولی آنچه می تواند، ادعایش را ثابت کند، این است که از پرستش بندگان خدا بپرهیزد، آیا به نظر جنابعالی کسی که خود از عمال اصلی فساد بوده، می تواند پرچمدار مبارزه با فساد باشد؟ جنابعالی تصور می کنید مردم فراموش کارند.
شمار در تصویب قانون تغییر مبدأ نقش اساسی داشتید.
البته به خاطر دارید که در اواخر اسفند 1354 اجلاس غیرقانونی مشترکی از به اصطلاح مجلسین مقننه برای آئین پنجاهمین سال شاهنشاهی تحت ریاست جنابعالی تشکیل شد و در آنجا فرمودید، بدین منظور جلسه مشترک مجلسین تشکیل یافته تا مراتب ستایش و سپاس خود را به روان پاک آن سردار تاریخ و همچنین پیشگاه و ارث خلف لایق و برومندش شاهنشاه آریامهر تقدیم داریم، وارث تا جدار هوشمندی که با اجرای انقلاب شاه و ملت و فرماندهی داهیانه، ملت خویش را در مسیر رسیدن به تمدنی بزرگ قرار داد.
و با این صحنه سازی مبدأ و تاریخ رسمی و قانونی کشور را تغییر دادید.
حال خود قضاوت کنید، آیا ملت ایران می تواند به کسی که در سی ماه پیش و بنا به مقتضیات زمان، بر خلاف قوانین اساسی، اجلاس مشترک غیرقانونی مجلیسن را تشکیل می دهد و بر آن ریاست می کند و برای پادشاه مشروطه که حقی جز سلطنت ندارند، مقام فرماندهی داهیانه کشور را تفویض می کند، اعتماد کرده و با موقوف الاجرا نمودن کار غلطی که باعث و بانی آن هستید، یا بازنشسته کردن چند افسر ارتش و یا انحلال سازمان زنان گول بخورد؟ شما به عنوان اساسی ترین مهره نظام حکومت فردی و با وابستگی های خاص و به عنوان مظهری از سیاست های امپریالیستی و غارتگرانه خارجی شناخته شده اید.
جنابعالی و هر مدعی مقامی که در ایجاد حزب رسوای واحد موثر بوده و یا آن را تأیید کرده باشد، از نظر حزب زحمتشکان ملت ایران مطرود است و صلاحیت حکومت کردن را ندارد.
به نظر حزب ما، تنها راه خروج از بن بستی که در مملکت بوجود آمده، این است که حکومت قانون بجای حکومت فردی مستقر گردد.
غلامان خانه زاد و چکمه لیس، توانائی چنین تحولی را ندارند.
برای به ثمر رسیدن مبارزات با حداقل ضایعات، راهی منطقی تر و مطمئن تر از ایجاد رهبری واحد برای ادامه مبارزه و ادامه قاطع و پیگیر آن وجود ندارد و حزب زحمتکشان ملت ایران از سال ها پیش، همیشه منادی لزوم اتحاد بوده است.
5ـ روابط با احزاب و دستجات دیگر، دولت و مجلسین: بعد از تحولاتی که در فعالیت های حزب زحمتشکان ملت ایران پدید آمد، ارتباطاتی نیز بین تعدادی از اعضاأ این حزب با بعضی دیگر از گروه های مخالف دولت و حکومت ایران برقرار گردید، لیکن در مدت تحت بررسی به جنبه های محدودتری از ارتباط اعضا و طرفداران این حزب با دیگر گروه ها برخورد گردیده است، با این وجود گفته شده که چند تن از اعضا حزب مذکور مذاکراتی با عناصر جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی انجام داده اند که در همان ابتدا به علت اختلاف نظر متوقف شده، مع هذا با توجه به هدف حزب مذکور در زمینه اتحاد و ایجاد رهبری واحد برای گروه های مخالف، برقراری ارتباط با دیگر گروه ها در شرایط مناسب می تواند از نقطه نظرهای اساسی این حزب به شمار آید.
6ـ میزان نفوذ: حوزه نفوذ حزب زحمتکشان ملت ایران تا قبل از آن که تحولات مذکور در فعالیت های آن رخ دهد، محدود بود، لیکن بعد از آن با تبلیغاتی که از طرف حزب مذکور انجام گرفته توجه افرادی از گروه های مختلف اجتماعی به آن جلب شده است.
7ـ اقدامات انجام شده: برای کسب اطلاعات از وضعیت و هدف ها و برنامه های حزب مورد بحث اقدامات اطلاعاتی به عمل آمده است.
8ـ مقایسه و نظریه: محدودیت نسبی که در فعالیت های حزب زحمتکشان ملت ایران در مدت تحت بررسی نسبت به گذشته بوجود آمد، همانطوری که در بالا اشاره شد، بیشتر معلول نقطه نظرهای مظفر بقائی و ملاحظات مورد نظر و فعالیت های اخلالگرانه گروه های تندرو بوده که علی الظاهر مورد تایید وی نبوده، لذا به نظر می رسد چنانچه موقعیت و شرایط از نظر نامبرده مساعد تشخیص داده شود، فعالیت های حزب مذکور و هواداران آن ابعاد گسترده تری نسبت به گذشته پیدا نماید.

منبع:

کتاب مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 530














صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.