تاریخ سند: 10 مهر 1357
درباره: شیخ حسین نوری فرزند ابراهیم و شیخ محمد مهدی قاضی
متن سند:
از: 312 تاریخ: 10 /7 /1357
گزارش
درباره: شیخ حسین نوری فرزند ابراهیم و شیخ محمد مهدی قاضی
محترماً استحضار میرساند:
منظور:
سابقه و عرض وضعیت نامبردگان بالا.
سابقه:
1. شیخ حسین نوری فرزند ابراهیم
نامبرده بالا از روحانیون افراطی مقیم قم و از طرفداران خمینی میباشد که در سال 1345 به اتهام تهیه و توزیع اعلامیه مضره دستگیر و سرانجام به علت فقد دلیل، جهت وی قرار منع پیگرد صادر و از زندان آزاد گردیده است. یادشده در سال 51 به علت ایراد مطالب غیرواقع، ممنوعالمنبر گردید و در مورخه 2 /5 /52 به ساواک احضار و تذکرات لازم پیرامون اظهارات و مطالب خلاف به وی داده شده و ضمن اخذ تعهد از مشارالیه رفع ممنوعیت از منبر به عمل آمده، لیکن طبق گزارش منابع اطلاعاتی ساواک یادشده با مطالب تحریکآمیز و ایجاد زمینههای اخلال در نظم و آرامش عمومی اقدام به یک سلسله اقدامات ضدمیهنی نموده و از طرف نامبرده تلگراف تسلیتی به مناسبت فوت مصطفی خمینی (پسر روحاله خمینی) از قم به نجف اشرف به عنوان خمینی مخابره شده است.
هنگامی که عدهای از طلاب برای دیدار وی رفته بودند اظهار نموده، امسال عید نداریم و در مورخه 19 /10 /56 ضمن تحریک مردم چند نفر شروع به شکستن شیشههای بانک صادرات و حمله به محل حزب رستاخیز و شکستن شیشههای اتومبیلهای متوقف شده در مقابل حزب مذکور نمودهاند. به همین مناسبت نامبرده به سه سال اقامت اجباری در خلخال محکوم و سپس محل تبعید وی به شهرستان سقز تغییر داده شده است.
روحانی فوق از بدو ورود به سقز به اتفاق سایر همکاران تبعیدی خود همیشه در صدد بوده با روحانیون و طبقات مختلف مردم سقز ملاقات و با ایجاد سخنرانی، ذهن آنان را علیه دولت و قوانین مملکت مشوش و آنان را وادار به قیام و اقدامات خرابکارانه بنماید.
شخص مورد بحث از هیچگونه اقدامی در جهت نفوذ بین روحانیون و طلاب دینی سقز فروگذار نکرده و به هیچ وجه به تذکراتی که از ناحیه شهربانی و ساواک به نامبرده بالا داده میشود وقعی نمینهد و کماکان به ایراد مطالب تحریکآمیز میپردازد.
2. شیخ محمد مهدی قاضی
اطلاع واصله حاکی بود که عدهای در شهرستان خرمآباد از جمله نامبرده بالا در کسوت روحانیت از سال 1342 با ایده و افکار انقلابی در پیشبرد امیال و طرحهای روحاله خمینی فعالیتهای حادی داشته و پس از تبعید خمینی به خارج از کشور، وجوهی به عنوان سهم امام جمعآوری و از طریق رابطین برای خمینی ارسال و به هنگام مسافرت به خارج از کشور با وی ملاقاتهایی پنهانی انجام داده است و هنگام عبور یکی از روحانیون تبعیدی که از بوشهر به مهاباد انتقال یافته بود، در شهرستان خرمآباد وی را به منزل خود برده و ترتیبی داده که روحانی مزبور همزمان با برگزاری مجلس ترحیم آخوند ملاعلی همدانی که تظاهراتی را در همدان به دنبال داشت، در آن شهرستان حضور و در مجلس مذکور شرکت نماید.
شیخ محمدمهدی قاضی با وصول اعلامیههای آیات قم و روحاله خمینی و نوار سخنرانی وی، مجالس ختم وقایع قم، تبریز، اهواز، جهرم و یزد را منعقد و تحریکات و تبلیغات سوئی را در این زمینه انجام میداده تا اینکه پس از تبعید سید فخرالدین رحیمی، امام جماعت مسجد علوی خرمآباد با همکاری و همفکری سید نبی شاهرخی و با تهیه طرحی زمینه اعزام محمد آلاسحاق (دو نفر مذکور در بازداشت به سر میبرند) را به خرمآباد فراهم و پس از اسکان او در خرمآباد به دستور قاضی از اول ماه مبارک رمضان در مسجد فوقالذکر منبر رفته و طی سه مرحله سخنرانی حاد و تحریکآمیز مردم را به انقلاب و اغتشاش تحریک که نتیجتاً حدود 1000 نفر از عناصر اخلالگر با دادن شعارهای ضدملی و میهنی و اهانت به رئیس مملکت از مسجد مذکور خارج و پس از مقابله و مقاومت با مأمورین انتظامی در سطح شهر پراکنده و به تخریب و شکستن شیشههای بانکها و ادارات دولتی پرداختهاند که در نتیجه آلاسحاق دستگیر و به تهران اعزام و سپس شیخ محمدمهدی قاضی . شیخ عباسعلی صادقی1 . نورالدین رحیمی2 . سید محمد جعفری معروف به ورامینی3 و سید مجید سیف و سادات[سیف السادات]4 ( نامبردگان در بازداشت به سر میبرند) به منظور ادامه رویه فوق جلسهای تشکیل و طی آن از روحانیون دعوت تا در مسجد علوی متحصن و تحت پوشش آزادی آلاسحاق و تعقیب رئیس شهربانی استان، مردم را تحریک به ایجاد اغتشاش و آشوب نمایند، تا اینکه در شب 20 /5 /57 افراد فوقالذکر و عدهای حدود 2000 نفر در مسجد مزبور اجتماع و سید محمد جعفری با سخنرانی حاد و تحریکآمیز مردم را به مقابله با مأمورین و مبارزه دعوت مینماید. بر همین اساس مشارالیه دستگیر و در بازرسی از منزل وی مدارکی کشف میگردد. ضمناً پس از دستگیری نامبردگان عدهای از عناصر اخلالگر که تحت تأثیر تحریکات و تبلیغات سوء وی و همفکرانش قرار گرفته بودند، با اهانت به رئیس مملکت و دادن شعارهایی به نفع خمینی خواستار آزادی عناصر دستگیرشده گردیدهاند و پس از مقابله با مأمورین و درگیری با آنان سه نفر از اخلالگران کشته و چند نفر از مأمورین از جمله یک افسر مجروح و بستری گردیدهاند.
نظریه:
با عرض اینکه محمدتقی فلسفی واعظ از حضور تیمسار ریاست ساواک استدعای بذل توجه درباره دو نفر فوق را داشته و موسوی واعظ هم در مورد سید مهدی قاضی تقاضای آزادشدن او را دارد، مستدعی است اوامر عالی را ابلاغ فرمایند.
اقدامکننده. امینزاده
رئیس دایره عملیات. کارآموز
رئیس بخش 312. دبیری
رئیس اداره، عملیات و بررسی. فریدی
مدیر کل اداره سوم . ثابتی
به عرض میرسد. ثابتی 10 /7 /57
با توجه به اوامر تیمسار ریاست اقدامی ندارد. بایگانی شود. امینزاده 11 /7 /57
توضیحات سند:
1. آیتالله شیخ عباسعلی صادقی در سال 1304 ش در روستای «کیسار» استان اصفهان به دنیا آمد. در سن هفت سالگی به مکتب رفت و سپس به دروس حوزوی روی آورد و در حوزههای علمیه اصفهان و قم آن را پی گرفت. ایشان در خصوص علت حضور و ماندگاری خود در خرمآباد میگوید: « بعد از تأسیس حوزه علمیه خرمآباد توسط مرحوم آیتالله کمالوند، ایشان از من به عنوان مدرس دعوت کردند و من نیز پذیرفتم و اکنون که 55 سال از آن روز میگذرد، همچنان در این حوزه مشغول به فعالیت هستم و به این کار عشق میورزم و در حد توان آن را ادامه خواهم داد.»
ایشان که یکی از فرزندانش به نام احمد، که دانشجوی ترم آخر رشته پزشکی بوده و در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به شهادت رسیده است، در مدت اقامت در خرمآباد منشأ خدمات فراوانی بوده است.
2. شهید حجتالاسلام سید نورالدین رحیمى، فرزند سید علىاکبر در سال 1314 ﻫ ش در خرم آباد به دنیا آمد. از دوازده سالگى تحصیلات مقدماتى را در حوزه علمیه قم آغاز کرد و در محضر بزرگانى چون حضرت امام(ره)، آیتالله العظمی بروجردى، آیتالله داماد و آیتالله صدر حاضر شد. سپس به خرم آباد مراجعت نمود و به عنوان ممتازترین شاگرد آیتالله کمالوند در حوزه علمیه کمالیه مشغول تدریس و تبلیغ گردید. وی در غیاب آیتالله کمالوند امور مدرسه کمالیه را اداره مىکرد و پس از فوت آن مرحوم رسماً به عنوان جانشین آیتالله کمالوند به سرپرستى حوزه علمیه کمالیه و به عنوان امام جمعه خرمآباد برگزیده شد. وى در جریان سالهاى مبارزه با حکومت پهلوى، همگام و همراه با شهید آیتالله سید اسداللّه مدنى بود و به سبب فعالیتهاى سیاسى سالهاى 1343، 1344 و 1357 به زندان افتاد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى در حوزه علمیه کمالیه و کمیته انقلاب اسلامى خرمآباد به خدمتش ادامه داد و بعد از شهادت برادرش فخرالدین رحیمى در حادثه هفتم تیر 1360، از سوى مردم ملاوى به نمایندگى مجلس شوراى اسلامى انتخاب شد. وى در دوره دوم مجلس شوراى اسلامى هم نماینده مردم ملاوى بود. در اسفند 1364 هنگامى که وی همراه با عدهاى از شخصیتها و مسئولان کشورى با یک هواپیماى غیر نظامى عازم جبهههاى جنوب بود، در نزدیکى اهواز با حمله هواپیماى متجاوز عراق به شهادت رسید. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب بیست و سوم، شهیدان حجج الاسلام سید نورالدین و سید فخرالدین رحیمی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1381
3. حجتالاسلام سید محمد جعفری معروف به ورامینى، فرزند سیدابراهیم در سال 1301 ﻫ ش در ورامین متولد شد. تحصلات حوزوى خود را در شهر قم شروع کرد و به اتمام رساند. در سال 1325 از طرف مرحوم آیتالله بروجردى به حومه نورآباد و بالاخص قبایل علىاللهى مامور تبلیغات اسلامى شد. در سال 1342 در جریانات حوزه علمیه قم حضور فعال داشت. پس از تبعید امام به عراق سه مرتبه در خرم آباد دستگیر و بازداشت شد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى در مقاطع مختلف به خصوص جنگ تحمیلى، نقش فعالى را به عهده داشت.
4. حجتالاسلام سید مجید سیفالسادات، فرزند سید مرتضی در سال 1307 ﻫ ش در خرمآباد متولد شد. به جهت ایراد سخنان انتقادی مدتی ممنوعالمنبر بود و ساواک در سال 1346 با صدور گذرنامه برای سفر حج وی مخالفت کرد. حجتالاسلام سیفالسادات در سال 1357 به اتهام ایراد سخنان به اصطلاح خلاف مصالح مملکتی و تحریک و تشویق مردم به برپایی تظاهرات دستگیر و روانه زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری شد و در آنجا تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. با حکم اداره دادرسی ارتش در مورخه 26 /7 /57 قرار بازداشت وی به قرار التزام به عدم خروج از حوزه قضایی تهران تبدیل و وی آزاد شد. حجتالاسلام سید مجید سیفالسادات در مهر 1392 در خرمآباد درگذشت.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 478