تاریخ سند: 15 آذر 1349
متن سند:
از: 302 به: عرض میرساند شب جمعه 12 /9 /49 ملیحه با تیمسار خسروانی نزاعی کرده و فردای آنروز (13 /9 /49) ملیحه با تیمسار ارتشبد اویسی تماس و اظهار میدارد خیلی شما را اذیت کردم.اویسی گفت دیشب از ناراحتی نخوابیدم و ملیحه گفت میخواستم بیایم حضورتان و معذرت خواهی کنم.
ارتشبد اویسی گفت شما خواهر محترم من هستی و سپس ملیحه با خانم تیمسار اویسی صحبت کرد و پس از احوالپرسی خانم اویسی گفت من بقرآن همه اش بفکر شما بودم.
ملیحه گفت من رویم سیاه است خانم اویسی اظهار داشت من به اویسی هم گفتم که ملیحه تقصیری ندارد و چون تیمسار و بچه هایش را دوست دارد نمی خواهد ناراحتی بکشند و غصه میخورد و حتی از این غصه جلوی شوهرش حرفی نزد و خسروانی ناراحت شد و اینکارها را کرد.
خانم اویسی سپس گفت ملیحه ما از تو پشتیبانی کردیم ولی چاره نیست باید صبر کنی ملیحه گفت میخواهم شما را ببینم یک فکر خوبی کرده ام.
خانم اویسی گفت شما بیا منزل ما بنشینیم یک نقشه ای بکشیم.
ملیحه گفت اینکار را خواهم کرد (خودکشی) خانم اویسی گفت اینکار رانباید بکنی چون خسروانی منتظر است که تو آتو بدستش بدهی و با اقدام به این عمل آتو بدستش میدهی ملیحه تو نهایت نجابت را داری و جلوی شما صلاح بود که اویسی بگوید خانم شما تقصیر دارد و بخاطر خودکشی تو بود که خسروانی گفت طلاق می دهم و الا همه میدانند که تو حرفی نزدی شما که نگفتی خدا نکرده میخواهم به ناحیه 10 بروم بلکه گفتی مرد حسابی اینکار را نکن گناه دارد مریضی و بیخوابی میکشی.
تو که حرف بدی نزدی.
ملیحه بخانم تیمسار اویسی گفت دیدی گفتم که نمی شود جلوی این را گرفت و در خاتمه سخنان قرار شد در ساعت 1200 در منزل تیمسار اویسی یکدیگر را ملاقات کنند و در ساعت 1300 جهت صرف ناهار به هتل هیلتون بروند که در آنجا آهنچیان و تیمسار خسروانی را نیز ببینند.
ملاحظات: بطوریکه از مکالمات استنباط گردید جلال آهنچیان در شب نزاع در منزل تیمسار خسروانی بوده و شب را نیز در آنجا خوابیده و خانم تیمسار اویسی از ملیحه خسروانی سئوال نمود آهنچیان آنشب خوب خوابید.
ضمنا ملیحه با هیلتون هتل تماس و اظهار نمود که یک میز پانزده نفری برای نهار آماده نمائید.
بعرض رسید 17 /9