تاریخ سند: 13 مرداد 1357
متن سند:
به : 312
از : اصفهان شماره : 9205
به موجب اخباری که از منبع موثق 1585 به دست آمده است:
1 ـ شخصی به نام صادقی به یکی از افراد مقیم در منزل آیت الله خادمی به نام مهدی
اظهار داشته: به آقا سلام برسانید و بگویید من اینجا منتظر دو سه نفر هستم وعده
کرده اند بیایند اینجا برای اعزام به تبلیغ به دهات بروند وقتی رفتند من خدمت می رسم.
2 ـ یک نفر از افراد مقیم در منزل آیت الله خادمی به آقای صدوقی در یزد اظهار
داشته: خواستم از مراحم شما در مورد تعطیل یزد تشکر نمایم.
1 صدوقی می گوید:
وظیفه بوده است.
اظهار می دارد: شما قرار بوده به اصفهان تشریف بیاورید.
آقای صدوقی اظهار می دارد، با وضع موجود نمی توانم ولی هر گونه اوامری داشته
باشید بفرمایید انجام دهم و اضافه می کند اگر آقایان سست نشوند و تا دو روز دیگر
ادامه داشته باشد به نتیجه خواهیم رسید.
2
اقدامات انجام شده:
1ـ سریعا بند یک به ژاندارمری و سایر مقامات منعکس که اعزام شدگان را که برای
تبلیغ اقدامات مضره به روستاها رفته یا می روند دستگیر و مراقبت لازم را به عمل
آورند.
2ـ به آیت الله خادمی شدیدا تذکر داده شد که شما می خواهید مردم و روستاییان و
حتی اهالی یزد را توسط آقای صدوقی به اغتشاش وادار نمایید این اقدامات قابل
تحمل نیست و اگر ادامه یابد منتظر عواقب آن باشید.
تقــوی
توضیحات سند:
1ـ از محتوای کلام و نوع
مکالمه به نظر می رسد فرد
تماس گیرنده آیت الله خادمی
بوده است.
2ـ در تاریخ 11 /5 /57
آیت الله محمد صدوقی در
نامه ای خطاب به آقایان
گلپایگانی، شریعتمداری و
نجفی مرعشی نسبت به حوادثی
که رژیم شاه در شهر اصفهان
پدید آورد ابراز انزجار کرد و
غیر مستقیم از آنان خواست که
این اعمال حکومت را محکوم
کنند.
«ریختن گارد مسلح نیمه
شب در منزل سید بزرگوار و
عالم فداکار حجت الاسلام حاج
سید جلال الدین طاهری در
اصفهان که تازه از سفر پر رنج
تبعید بازگشته بودند با کمال
توحش و بی رحمی با توهینات
بی حد، با سروپای برهنه، مانند
جد بزرگوارش حضرت
امیرالمؤمنین (ع) کشیده و
برده اند و معلوم نیست در کجا و
با چه شرایطی بسر می برند.
کاسه صبر مسلمانان خاصه
اهالی محترم و غیور اصفهان
لبریز، تعطیل عمومی در سراسر
اصفهان نموده، عموم مسلمانان
با شرایط موجود مرگ را
استقبال و زندگی را ننگین
می شمارند.
بعد از فاجعه ریختن
در منزل مراجع بزرگ و شکستن
درها و پنجره ها، زدن بی گناهان
تا سر حد مرگ، کشتار جوانان
اهل علم در بیت الشرف
آقایان،ملت مسلمان ایران
انتظار صدور فرمان مراجع
بزرگوار را داشت و روز
شماری می نمود.
در حال حاضر
برای جلوگیری از تجدید فجایع،
همگان گوش به فرمان و خواهان
اظهار انزجار و تنفر شدید از
سوی مراجع خود هستند و
برای امتثال اوامر آمادگی خود
را اعلام می دارند.
»
(اسناد انقلاب اسلامی، ج 2،
صص 327 و 328)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 3 صفحه 126