صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

افسرها با خانمهای خودشان در ضمن این مهمانیها با همدیگر مراوده پیدا کنند

تاریخ سند: 30 دی 1314


افسرها با خانمهای خودشان در ضمن این مهمانیها با همدیگر مراوده پیدا کنند


متن سند:

13141030
نمره 6215
(ارکان حرب کل قشون)
مسوده تلگرافی/کتبی
مورخه– ماه ۱۳۱
نمره قبل –
تاریخ30 /10 /1314
کارتن دوسیۀ
متحدالمال
تعقیب نمره 6195---29 /10 /14 اعلام می‌دارد: چون حسب الامر مبارک مقرر است ترتیب مهمانیهای واحدهای قسمتها صورت مراوده داشته باشد که افسرها با خانمهای خودشان در ضمن این مهمانیها با همدیگر مراوده پیدا کنند، اگر فرض یک شب از عموم افسران دعوت شود، نظر به اینکه از فرماندهان واحد تا ستوان سیم [سوم] بایستی با خانواده خود حاضر شوند، منظور مراوده تأمین نمی‌شود. على هذا مقتضی است قدغن فرمایید تشکیل مهمانیها را به طور متناوب یعنی هر یک هنگ یا دو هنگ در یک شب قرار دهند که در ظرف چند شب ادامه داشته و در هر شب نیز یک عده‌ای از افسران با خانواده خود در مجلس مهمانی حاضر باشند.۱
سرلشگر ضرغامی

توضیحات سند:

۱- یکی از سیاستهایی که در تشکیل این گونه مجالس و محافل در نظر گرفته شده بود، تغییر و تحول خصلت حیا و عفاف در زنان و دختران بود که این امر بواسطه اختلاط غیر مشروع پی در پی بین زنان و مردان نامحرم به انجام می‌رسید و طبیعتا وقتی پدر و مادری به اختلاطهایی این چنینی خو گرفتند فرزندان دختر و پسر آنها نیز در سایه تربیت آنها، معاشرتهای آزاد و بی‌قید و بند را فرا گرفته، تجربه خواهند کرد و نهایتا یک روش فساد انگیز عمومی رواج خواهد یافت. چنانکه به همین گونه نیز شد و اماکن عمومی و تفریحی، خیابانها، کنار دریا و نقاط خوش آب و هوای کشور به مراکز فساد و فحشا تبدیل گشت و در دوران زمامداری دو پهلوی وضع آنچنان ناهنجار و زشت شده بود که حتی خود دولت مردان نیز شروع به انتقاد کرده بودند... وقتی دختران و پسران جوان یک کشور که اداره کنندگان آینده کشور هستند تمام فکر و ذکرشان و دقت و توجهشان، در پی خودآرایی و مدگرایی و رفاقت بازیهای نامشروع، خطرناک و فسادآور شد، نه تنها سنگری در مقابل دشمن استعمار کننده نیستند بلکه بواسطه خو و خصلتی که پیدا می‌کنند مبلغ استعمار کننده خویش می‌شوند و از زبان او سخن گفته و بر اراده او عمل می‌کنند و این [مسخ فرهنگی] و اخلاقی، تاراج اقتصادی و سیاسی را روان، بی‌دغدغه و تضمین شده خواهد کرد. به خاطر همین، قانون در کتاب خود زنان بی‌حجاب را شریک جرم اشغالگر می‌داند و می‌گوید: «دستگاه استعماری برای این مبارزه مسخ فرهنگی مبالغ هنگفتی را اختصاص داده است. و بعد از آن که تشخیص داد که زن، محور اصلی و نقش اساسی مبارزه است تمام کوشش وی مصروف به تسلط بر زنها و کنترل آنان شد. الجزایری مطمئن و استوار است و مادام که زنش هوای دل را تغییر نداده است، عوض نخواهد شد و با هر گونه اقدام اشغالگر - که به منظور تخریب فرهنگ ملی و تحلیل بردن و حل کردن اوست - مبارزه خواهد کرد. در برنامه استعمارگر این نقش تاریخی به عهده زن است که مرد الجزایری را به کارهایی وادار کند. مسخ کردن زنها، تصرف وی بوسیله ارزشهای بیگانه و بریدن او از موقعیت خاصی که دارد، متضمن تحصیل تسلطی واقعی بر مردان نیز می‌باشد و در عین حال متضمن تحصیل وسایل عملی و مؤثری است برای خراب و نابود کردن فرهنگ الجزایری» (سال پنجم انقلاب الجزایر، فرانتس فانون، صفحه ۳۸) و استاد مطهری در رابطه با نقش منحصر به فرد حیا و عفاف در زندگی زنان و تأثیر آن بر مردان و جامعه می‌نویسد: «زن نقش سازندگی غیر مستقیم تاریخی خود را مدیون اخلاق ویژه جنسی خویش، یعنی حیا و عفاف و تقوا و دورباش زنانه خویش است. آنجا که زن دورباش حیا و عفاف را حفظ نکرده و خود را به ابتذال کشانده این نقش تاریخی را از دست داده است. به حق در مورد حیا و عفاف زن گفته شده است: [گوینده ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه، صفحه ۱۳۳ است] حیا پاداشهای خود را پس‌انداز می‌کند و در نتیجه نیرو و شجاعت مرد را بالا می‌برد و او را به اقدامات مهم وامیدارد، قوایی را که در زیر سطح آرام حیات ما ذخیره شده است بیرون می‌ریزد.» پیرامون جمهوری اسلامی، استاد مطهری، صفحات ۴۵ و ۴۶).
خانم نعمت صرفی در همین باره خطاب به زن مسلمان می‌گوید: «ای خانم مسلمان! هنگامی که لباس حجاب را بیرون کشیدی، آبرو و حیا و احترامت را از دست داده‌ای و چون لباس هوی و هوس را به تن کردهای به چشم حقارت و خواری به سویت نگاه می‌شود[می‌خواهد بگوید حیا و عفاف مساوی شخصیت زنانه است و حد حیا و بی‌حیایی و شخصیت و بی‌شخصیتی حجاب و بی‌حجابی است] حجاب شعار اسلام و تقوی است و دلیل آبرو و حیا است و پرچین بزرگواری و احترام است، گرامی‌ترین تاجی است برای جمالت و بزرگترین دلیل است بر ادب و کمالت.» (حجاب یا زینت بانوان، بانو نعمت صرفی، مترجم مسعود قادر مرزی، صفحه ۳۵)
و دکتر نقوی در یک بررسی جامعه شناسانه از پیامدهای بی‌حجابی و غربگرایی در کشور، و تاثیر آن بر دختران و پسران چنین می‌نویسد: «یکی دیگر از پیامدهای ناگوار غربگرایی رواج معاشرتهای آزاد دختران و پسران بوده است. در شرق اسلامی زنان تنها در حد ضرورت از خانه خارج می‌شدند و از آمیزش، مصاحبت و رفافت با مردان نامحرم اجتناب می‌ورزیدند ولی با ورود الگوهای غربی در میان قشر غرب زده، آمیزش زن و مرد و شرکت فعال زنان در محافل مردان و حتی در مجالس رقص، پایکوبی، خوشگذرانی و به خصوص رفاقت دختران با پسران از نظر اجتماعی بلامانع محسوب گردید و در واقع آمیزش آزادانه زن و مرد به عنوان شاخص پیشرفته بودن معروف شد...» (جامعه شناسی غربگرایی,دکتر علی محمد نقوی جلد دوم صفحه64)

منبع:

کتاب تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 183

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.