تلگراف – رمز
تاریخ سند: 18 اردیبهشت 1357
تلگراف – رمز
متن سند:
از: ساری تاریخ: 18 /2 /2537[]به: بابل شماره: 824 /2 ﻫ 1
تلگراف – رمز
بازگشت به: 2415/ 2 ﻫ ب – 18 /2 /37
0218
با توجه به این که اکثر افراد دستگیرشده در تظاهرات اخیر بابل دانشجو و محصّل بوده‌اند به احتمال قوی عاملین اصلی تظاهرات و خرابکاری توزیع اعلامیه در منطقه محصّلین و دانشجویان خاصه افراد و عناصر مشکوک وابسته به مؤسسات آموزشی می‌باشند، خواهشمند است دستور فرمائید ضمن مراقبت بیشتر نسبت به استخدام منابع و همکاران ارزنده در مؤسسات آموزشی که قادر به تأمین نیازمندیهای اطلاعاتی ساواک باشند اقدام و نتایج حاصله را اعلام دارند.1
رخشا
محتشم 18 /2 /37
توضیحات سند:
1. ساواک مازندران در خصوص محیط‌های آموزشی و وضعیت سیاسی، اجتماعی و مذهبی استان، گزارشی به شرح زیر تهیه نمود که برای اداره کل سوم ساواک ارسال گردید :«درباره: وضع محیطهاى آموزشى شهرستان بابل
خاطر عالى استحضار دارد که استان مازندران با ویژگیهاى خاص خود از نظر فعالیتهاى مضرّه و براندازى و وجود دستجات مخالف از مناطق حساس و قابل توجه کشور عزیز ما است که اگر چه ارشاد و راهنمائیهاى صحیح و پیگیر مقامات عالى ساواک و تلاش و کوشش مجریان در صحنه همه فعالیتها را خنثى و محو می‌نماید و اصل غلبه حق بر باطل را استوار می‌دارد لیکن ضرورت دارد علاوه بر کادر سازمان و مراجع انتظامى سایر سرشناسان در منطقه که مصدر مشاغل و یا موقعیتى هستند (مانند مدیران کل، مدیران کارخآنجات) و از تسهیلاتى استفاده و به صور مختلف بهره می‌گیرند نیز در مبارزه با هرگونه فساد سیاسى و اقتصادى و اجتماعى شرکت و به شغل ادارى یا تجارى یا سمت‌هاى اعطائى اکتفاء ننمایند.
در حال حاضر علاوه برگروههاى تروریست و دستجات منحرف کمونیست که با کمال اختفاء به دنبال نیات پلید خود بوده و فعالیت می‌نمایند دستجات دیگرى به تخریب روحیه و تضعیف اعتقاد مردم و تحریک عقده‌هاى فرصت‌طلبان و انحراف افکار و علائق میهنى جوانان مشغولند که متأسفانه عده‌اى از آنان در پوشش مشاغل تائید شده قرار دارند. که عبارتند از:
1ـ آموزگاران، دبیران و کارمندان سازمانهاى دولتى
بررسى کلى در سطح استان مؤید آن است که بیشتر آموزگاران، دبیران و کادر اداری آموزش و پرورش و عده کثیرى از پرسنل سازمانهاى دولتى محلى هستند که علّت علاقمندى آنان به خدمت در زادگاهشان عبارتست از: الف: از درگیریهاى ناشى از کمبود مسکن و پرداخت کرایه خانه گزاف راحت می‌شوند زیرا ممکن است خود و یا اقوام آنان داراى مسکن باشند.
ب: اکثرا زن و شوهر هر دو به کار اشتغال دارند و یکى از منسوبین به کار بچه‌دارى و رسیدگى به امور خانه می‌پردازد که درگیریهاى مربوط به استخدام و نگهدارى خدمتگزار یا آشپز را ندارند.
پ: با حقوق دریافتى با توجه به آشنائى که به وضعیت محل دارند می‌توانند از یک زندگى مرفه و آرام برخوردار باشند.
ت: اکثرا علاوه بر مشاغلى که دارند خود یا بستگانشان داراى آب و ملک مختصرى هستند که کمک مهمى به درآمد آنها و رفع گرفتاریها می‌کنند.
ث: رفت و آمد و معاشرت براى آنان آسان بوده و بیگانه نیستند.
ج: در طول مدت خدمت به علت آشنائى محلى در تدارک و تهیه نیازمندیها مانند خانه و وسایل زندگى و حتى توشه‌اى براى ایام پیرى و بازنشستگى اقدام می‌نمایند که در سایر شهرستانها براى آنان مقدور نیست.
چ: چون اکثرا یکدیگر را می‌شناسند احساس می‌کنند در مواقع حساس پشتیبان و کمک یکدیگرند به همین علّت اتحاد و اتفاق در کارها دارند. ح: در دورافتاده‌ترین نقاط و روستاها به سبب آشنائى به زندگى محلى خدمت می‌کنند و خود می‌دانند غیرمحلى قادر به خدمت در آن منطقه نیست.
خ: افراد محلى چون مى‌بینند که مربیان فرهنگى و پزشک معالج محلى و به زبان محلى صحبت می‌کند به آنان محبت کرده و از کمک و مساعدت دریغ نمی‌نمایند.
د: مردم محلى به بیان و عقاید آنها احترام گذارده و حتى اگر به فعالیت مضرّه آنها هم پى ببرند حداقل از مخالفت با آنها خوددارى و اکثراً به آنها کمک و پناه می‌دهند و مشکلات و درگیریهاى مسئولان را براى دسترسى و خنثى کردن فعالیتها به میزان زیادى مواجه با اشکال می‌نمایند لذا اگر در انتخاب افراد محلى دقت بیشترى بشود و وفادارى و علائق آنها براى خدمت صادقانه محرز گردد اولاً فعالیت به ندرت نضج می‌گیرد ثانیاً دسترسى و خنثى‌سازى براى مسئولان به همان اندازه آسان می‌گردد.
اینک با توجه به اینکه عده زیادى از آموزگاران، دبیران و بعضى از کارمندان سازمانها محرک نوجوانان در انحراف عقاید ملى هستند و مدیران و مسئولان مدارس و سازمانها هم که مسلما افراد و پرسنل خود را می‌شناسند ولى در مقابله با آنها بى‌تفاوت مانده و گاها به گزارش مختصرى از قبیل پخش اعلامیه شعارنویسى و سرقت وسایل بدون ذکر اسامى عاملین اکتفاء می‌کنند براى وادار کردن آنها در جهت آنجام وظائف ملى علاوه بر مشاغل عادى خود پیشنهاد می‌شود مدیران مدارس، رؤساى آموزش و پرورش و سازمانها مجبور به قبول مسئولیت بشوند تا عناصر منحرف را بین کارکنان و محصلین شناسائى و علاوه بر معرفى و اعلام مشخصات آنها به مراجع مسئول از فعالیتهاى آنان در محیط آموزشى و تخریب روح و روان نوجوانان جلوگیرى کرده و لااقل در پى جستجو و پیدا کردن فعالیتها باشند و چنانچه مدیرى چه در مدارس و یا سازمانهاى تحت مسئولیتش فعالیتى باشد و او در شناسائى عاملین کوتاهى و تعلل نماید شدیدا تنبیه و به تغییر و تعویض سمت‌ها محکوم شوند و براى عبرت عده‌اى از همین کارمندان در اسرع وقت نسبت به تغییر و تعویض و انتقال مدرسین و مسئولان ادارى دانشسرایعالى فنى بابل، دانشسراى راهنمائى تحصیلى بابل، انستیتو تکنولوژى بابل، مدرسه دکتر معین بابل، دانشسراى راهنمائى تحصیلى سارى، دانشسراى راهنمائى تحصیلى گرگان در تقدم یک سریعا اقدام گردد.
2ـ روحانیون و طلبه‌ها:
مردم مازندران بظاهر بسیار تعصب مذهبى دارند در سطح روستاها اصولاً فردی که سواد جزئى داشته ولى در پوشش عبا و عمامه باشد به نام ملا بسیار محترم و قابل اعتماد است لذا تعداد زیادى از این افراد علاوه بر مفت‌خورى اعتبار و نفوذ زیادى براى خود کسب می‌نمایند که به هیچ وجه حاضر نیستند این اعتبار و نفوذ را از دست بدهند تعداد دیگرى هم با علم به این موضوع و سوءاستفاده از این اعتقاد مردم در ظاهر به طبقه ملا (روحانى) درآمده و نیات پلید خود را اشاعه می‌دهند.
چون تعداد روستاها در استان مازندران بیش از سایر آستانها است تعداد ملاها هم زیاد و لااقل در هر ده یک یا دو نفر وجود دارد براى خنثى‌سازى فعالیت این گروه پیشنهاد می‌گردد، ضمن توجه به مبانى دین و ایجاد ایمان حقیقى در مردم باید با کسانی که در لباس روحانیت با هر قصد و نیتى به اخلال و تحریک مشغولند مبارزه شود و یک‌باره تکلیف آنها را با تبعید، تغییر لباس و تنبیهات شدید دیگر معلوم گردد. در این مورد بیش از همه باید دهبانان و کدخدایان که از طرف دولت انتخاب می‌شوند و مأموران سازمانهاى دولتى مأمور خدمت در روستاها مکلف به معرفى و کنترل این افراد محرک باشند و اگر در این مسئله تعلل نمودند شدیداً مواخذه و تنبیه شوند و چنانچه مسئولان انتظامى مانند پلیس و به‌ویژه ژاندارمرى کوتاهى و سستى بروز دادند بدون اغماض نسبت به تنبیه آنها اقدام شود. »