تاریخ سند: 8 تیر 1329
روز چهارشنبه اول صبح ساعت ۷، حسین مکی به اتفاق دو نفر به منزل آیتالله آمدند و قریب نیم ساعت صحبت کردند.
متن سند:
تاریخ: 8 /4 /1329
روز چهارشنبه اول صبح ساعت ۷، حسین مکی به اتفاق دو نفر به منزل آیتالله آمدند و قریب نیم ساعت صحبت کردند. کاشانی گفت: آقای مکی کار از کار گذشته حال بایستی از راهش داخل شد به هو و جنجال پیش نمیرود. (این صحبتها خیلی خصوصی و محرمانه بود و بنده از پشت درب گوش میدادم)، بایستی ایجاد یک اعتصاب عمومی را فراهم آورد. مکی: امر، امر مبارک است، بنده خودم و تمام افراد جبهه ملی هم به همین ترتیب هر امری که جنابعالی بفرمائید، از جان و دل حاضریم. کاشانی: احسنت [مکی]: ما اعضای جبهه ملی فقط خود را آماده مرگ با افتخار کردهایم. کاشانی: خیر، آقای مکی وقتی انسان از راهش داخل شود میتواند پدر تمام اینها را در بیاورد و نابودشان کند یکی از حضار: آقای کاشانی این نکته را هم بفرمائید که ایمان حقیقی و واقعی هم در درجه اول لازم است [کاشانی:] صحیح است. کاشانی اظهار کرد الحمدالله که ما امتحان خود را دادهایم و ان شاءالله که ایمان هم داریم. مکی گفت: حضرت آیتالله اجازه بدهید بنده مرخص شوم. مکی با دو نفر رفت و آزاد(۱) نشست.
بلافاصله آزاد اظهار داشت: فردا بایستی یک مجلس پرشوری درست کنیم و بایستی تمام افراد حاضر شوند تا نگذاریم این ... کار خود را انجام دهند. کاشانی: آقای آزاد کار از کار گذشته بایستی فکر اساسی کرد همان طوری که قبلاً به آقای مکی گفتم بهووجنجال نمیشود کار از پیش برود فکر اساسی لازم است. [آزاد:] خیر قربان هنوز که لایحه نفت از دستمان نرفته فقط به نقط از خود گذشتگی لازم است. [کاشانی:] احسنت. دکتر بقائی و حسین مکی داخل شدند. بقائی بلافاصله گفت آقا، تصمیمی نگرفتید. کاشانی گفت فکر لازم دارد. مکی گفت: امشب یا در منزل ما و یا منزل دکتر مصدق جمع میشویم. کاشانی: مانع ندارد. تا به حال تصمیمی نگرفتهاند.
توضیحات سند:
١- مقصود عبدالقدیر آزاد است.
منبع:
کتاب
روحانی مبارز / آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد اول صفحه 181