تاریخ سند: 30 شهریور 1357
ادامه دست از کار کشیدن کارمندان کانون کارآموزى شهرستان سارى استان مازندران
متن سند:
سند شماره (8)
ادامه دست از کار کشیدن کارمندان کانون کارآموزى شهرستان سارى استان مازندران
روزهاى 30 /6 /57 و 1 /7 /57 (2537 شاهنشاهى) حدود 50 نفر از کارمندان کانون مزبور وابسته به سازمان منطقهاى بهدارى و بهزیستى مازندران (کل کارمندان در سطح استان 3200 نفر که 400 نفر آنها در سارى به کار مشغولند و 50 نفر آنان در کانون کارآموزى سارى) به عنوان اعتراض به سختگیرىهاى بیش از حد مدیرعامل و روشن نبون وضع استخدامى در محل خدمت حاضر،لیکن از انجام کار خوددارى نمودهاند که مراتب قبلاً به استحضار رسیده است.
از ساعت 0730 روز 2 /7 /57 (2537 شاهنشاهى) کلیه کارکنان مزبور در محل خدمت حاضر ولى از انجام کار خوددارى و عنوان نمودهاند چنانچه تا 3 /7 /57 (2537 شاهنشاهى) به خواستهاى آنان رسیدگى نشود کارکنان فوقالذکر و سایر قسمتهاى وابسته به بهدارى و بهزیستى استان مازندران روز 4 /7 /57 (2537 شاهنشاهى) در شهرستان سارى مبادرت به تظاهرات آرام خواهد نمود.
ارزیابى خبر:
خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده :
مراتب به نخستوزیرى منعکس و وزارت بهدارى و بهزیستى در جریان این خبر مىباشد.
توضیح :
روز 1 /7 /57 (2537 شاهنشاهى) تلگرافى به امضا حدود 100 نفر از کارکنان بهدارى و بهزیستى مازندران به عنوان آقاى نخستوزیر، وزیر دادگسترى و وزیر مشاور در امور اجرائى مخابره و طى آن کارمندان عنوان نمودهاند هرگونه شکایتى که از ظلم و ستم و تبعیض مدیر عامل بهدارى و بهزیستى مازندران به مراجع مسئول نمودهایم با حمایت بیدریغ استاندار بلااثر و از تعقیب مصون مانده است و حال که مبارزه با عوامل فساد از جمله برنامههاى اساسى دولت مىباشد مدیر عامل بهدارى و بهزیستى منطقه مذکور از خدمت منفصل و با توجه بدلائل و شواهد موجود تحت تعقیب قرار گیرد.1
توضیحات سند:
1. ساواک مازندران در 1 /7 /57 در گزارشى به ساواک مرکز نوشت: «اطلاع واصله حاکى است که صبح روز 31 /6 /57 تعداد 5 برگ فتوکپى اعلامیه مضره تحتعنوان شهادت زیر شکنجه مربوط به شیخ نصرتاله انصارى در کوى اصفهانى سارى و همچنین در صبح روز 1 /7 /57 تعداد 7 برگ از اعلامیه مذکور در کوى چهارم آبان سارى مشاهده که وسیله مأمورین شهربانى نسبت به جمعآورى اعلامیهها اقدام گردیده است.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران(ساری)، جلد 2 صفحه 14