تاریخ سند: 12 دی 1341
موضوع: تشکیل جلسه کنگره جبهه ملی
متن سند:
شماره: 17789/س ت تاریخ:12 /10 /1341
موضوع: تشکیل جلسه کنگره جبهه ملی
ساعت 1100 روز شنبه 8 /10 /41 جلسه نخستین کنگره جبهه ملی ایران به ریاست اللهیار صالح و با شرکت 82 نفر از اعضای کنگره که 22 نفر آن در کمیسیونهای سیاسی و تشکیلات مشغول کار بودند، تشکیل گردید.
ابتدا مهدی غضنفری1 (منتخب اصناف) درباره لزوم تشکیلات و تشکیل حوزهها و تربیت افراد سخنرانی کرده و اظهار داشت آقای دکتر محمد مصدق بعد از سیام تیرماه 1331 به فکر تشکیل حزب بزرگ بود که موفق به تشکیل آن نشد و علاوه بر شعار نفت، قانون 20% زارعین را نیز برای درهم شکستن نظام ارباب و رعیتی پیشنهاد نمود که زارع ایرانی در شورای ده با ارباب رأی مساوی داشته باشند.
سپس ناصر روشنی (منتخب کارگران) کارگر دخانیات شروع به سخنرانی کرده و اظهار داشت مسئله ملی کردن صنعت نفت شعاری بود که برای ملت ما زود بود، زیرا هنوز مللی هستند که در کشورشان کودتا کرده و رژیم خود را تغییر داده، ولی مسئله ملی شدن نفت را هنوز مطرح نکردهاند. دولت در نظر دارد با انجام قانون اصلاحات ارضی مالکین را که شیره جان دهقانان را میمکند از دهات به شهرها آورد و سلطه آنها را بر روی کارگر بیندازد و جبهه ملی تا به حال در تشکیلات کارگری پیشرفتی نکرده و این طبقه را به هیچ شمرده است و من امروز اعلام خطر میکنم که اگر چنانچه جبهه ملی کارگران را متشکل نکند، پشت هیئت حاکمه دستگاهی وجود دارد که با نظریات خاص خود کارگران را برعلیه نهضت ما بسیج خواهد کرد و صلاح نیست که جبهه ملی به مسئله کارگری توجه ننماید. نامبرده افزود که من از مصدق نشنیدهام مسئله حزب بزرگ را مطرح کند، ولی در میتینگها و تظاهرات 25 تا 28 مرداد 32 دکتر شایگان به مسئله حزب بزرگ و نیرومند تکیه زیادی میکرد و وعده میداد.
پس از نامبرده، دوشیزه هما دارابی (دانشجوی پزشکی و منتخب سازمان زنان) شروع به سخنرانی کرده و از مقام زن و حمایت اسلام از حقوق زنان سخنانی ایراد کرده و از جبهه ملی که زنان را در صفوف مبارزات خود راه داده، تشکر کرد و اظهار داشت عدهای در سخنان خود عنوان میکنند که دستهای مخالف تشکیلات هستند ولی ما مخالف تشکیلات نیستیم بلکه طرفدار آن بوده و عقیده داریم به جای اینکه جبهه ملی عدهای را در حوزهها و جدا از مردم نگاه دارد، صحیح نیست و باید سازمانهای صنفی که مدافع2 حقوق آنها باشد به وجود آورد. وی افزود عدهای میگویند کودتای 28 مرداد با چهل نفر چاقوکش شروع شد، در حالی که یک توطئه3 بینالمللی بود و توسط اجانب اداره میشد و اگر کودتا در روز 28 مرداد سال 32 انجام نمیشد، لوله نفت به طرف تهران قطع و ظرف سه روز تمام ذخیره نفتی مرکز تمام و از ولایات به طرف تهران حمله میآوردند.
به دنبال سخنان نامبرده، عباس شیبانی اجازه خواست یک تذکر بدهد و اظهار داشت اگر عدهای با شرکت زنان در انتخابات مخالفت میکنند، برای این است که جلوی فواحش را که مانند 28 مرداد برعلیه ملت ایران ادامه داشت (از جمله خواهر شاه) بگیرند، نه اینکه جلوی شماها را بگیرند.
سپس عزیز دده بیگی (دانشجو و منتخب دانشکده علوم) شروع به سخنرانی کرده و گفت ما بایستی سوسیالیسم را برای جبهه ملی به عنوان یک تز اقتصادی و دکترین مترقی، نه به عنوان یک مکتب فلسفی و ایدئولوژیکی بپذیریم و کلیه کشورهای عقبمانده مجبورند این تز را بپذیرند. مذاکرات جبهه ملی با دولت علی امینی کار بسیار غلط و اشتباهی بود و سخنگوی جبهه ملی گفت دولت دکتر امینی با فعالیت جبهه ملی نظر مساعد دارد، میخواهم بدانم به غیر از کوبیدن ما چه نظر مساعدی داشت؟ سپس افزود ما از معرفی کانون فساد و عامل این اعمال خودداری میکنیم، در صورتی که همه میدانند که چه شخصی باعث عقبماندگی ما است و آنچه را که همه میدانند ما از گفتنش خودداری میکنیم و در اعلامیه 7 آذر نیز به طور غیرمحسوس از آن شخص صحبت شده است. نکته دیگر اینکه هر حزبی که به جبهه ملی وارد میشود باید افراد خود را در اختیار جبهه بگذارد، ولی در گذشته یکی از احزاب (ملت ایران) این کار را نکرده و اکنون نتیجه آن را در انتخابات هیئترئیسه و کمیسیونها به طور وضوح میبینیم، در حالی که تا به حال دانشجویان در این محل در اقلیت نبوده و چهار نفر از آنها در هیئترئیسه و کمیسیونها انتخاب شدهاند.
مقارن ساعت 1230 ختم جلسه اعلام و جلسه بعد به ساعت 1600 روز مزبور موکول گردید. ضمناً محسن خاتمی از جلسات عکسبرداری نموده و فائزی، مخبر پیغام امروز و شفیق، مخبر روزنامه کیهان و حسین گلزار صاحب الکتریکی گلزار نیز در جلسه حضور داشتند.
توضیحات سند:
1. مهدی غضنفری، فرزند اسماعیل در سال 1300ش در کرمانشاه متولد شد. وی به شغل خیاطی اشتغال داشت و طی سالهای 1342 تا 1357 از طرفداران جبهه ملی بود و چندین نوبت در سالهای 1334، 1339 و 1341 به اتهام پخش نشریات جبهه ملی دستگیر و با تحمل حبسهای کوتاه مدت آزاد گردید. وی در سال 1345 به همراه مهندس شیبانی و مهندس بازرگان به برازجان تبعید گردید و در سال 1355 از طریق مرز بازرگان به اروپا سفر کرد.
(اسناد ساواک . پرونده انفرادی)
2. در اصل: منافع
3. در اصل: توده
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 506