تاریخ سند: 5 بهمن 1343
موضوع: جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران نیروی سوم
متن سند:
تاریخ: 5 /11 /43
شماره: 23617 /20 الف
موضوع: جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران نیروی سوم
روز پنجشنبه 1 /11 /43 پس از وقوع حادثهای که برای آقای نخستوزیر اتفاق افتاد از طرف تشکیلات جامعه سوسیالیستها بمسئولین حوزهها اطلاع دادند که ساعت ۱۶ در مغازه حسن رحمانی اجتماع کنند ولی رفت و آمد باید طوری باشد که ابداً توجه کسی را جلب نکند. در ساعت ۱۶ از حوزه کارمندان خلیقی از حوزه کارگران رحمانی از حوزه بانوان خانم بهجت صدقی از حوزه دانشجویان حسین سرپولکی و حسین مفتاح در مغازه حسن رحمانی تجمع نمودند قرار بر این بود که در ساعت ۱۶۳۰ یکی از مسئولین تشکیلات به این جمع اضافه گردد البته معلوم نبود چه کسی خواهد آمد ولی اظهار عقیده میشد که ممکن است میرحسین سرشار یا مهندس ابوالقاسم قندهاریان بیایند ولی بعد تلفنی اطلاع داده شد که مهندس قندهاریان دکتر وثیق و سرشار و ملکی جلسه دارند لذا دستورات زیر را باطلاع مسئولین حوزهها برسانید. فعلاً معلوم نیست ترور منصور1 از چه ناحیهای بوده در هر حال عمل ناشیانهای بنظر میرسد ولی آنچه برای جامعه در حال حاضر قابل اهمیت است این است که در بحثها و برخوردها افراد نباید اظهار عقیدهای از خودشان بکنند زیرا ممکن است بناحق یقهشان گیر بیافتد و بهانه بدست دستگاه بدهند چه بسا ممکن است ترور انگلیسی و یا آمریکائی باشد و آن وقت برای لوث کردن خیانت خودشان جامعه سوسیالیستها را در جریان دخالت دهند و برای کوبیدن بهانهای بدست بیاورند بنابراین مسئولین حوزهها موظفند ۱- در بحث این پیش آمد بخصوص با اشخاص ناشناس خودداری کنند ۲- مسئولین حوزهها موظفند بافراد تحت مسئولیت خود دستور دهند راجع به ترور منصور با هیچ کس وارد بحث و مذاکره نشوند و باید حتیالمقدور سعی کنند تا شاید منبع اصلی حادثه را پیدا کنند ۳- تا دستور ثانوی تمام جلسات تعطیل است و افراد حق تشکیل حوزه یا جلسهای را ندارند و در صورتی که افراد کار حزبی یا خبری داشته باشند میتوانند مطابق معمول بوسیله حوزه پیشنهادات و اخبار خود را باطلاع تشکیلات برسانند.
۴- اگر رفقا نظر تشکیلات را در مورد ترور منصور خواسته باشند همان طوری که گفته شد فعلاً معلوم نیست ترور از ناحیه چه کسی میباشد ولی از نظر این تشکیلات این عمل غیرعاقلانه و بضرر نیروهای ملی میباشد زیرا به طوری که کراراً گفته شده جامعه معتقد است تا بوجود آمدن یک موقعیت مناسب برای دگرگون ساختن رژیم کودتا این قبیل عملیات باستثنای آن قسمت از خرابکاریها که برای تضعیف دستگاه لازم است غیر منطقی و خیانت بملت ایران است خیانت به این معنی که با این عمل دستگاه نه تنها عقب نشینی نمیکند بلکه بیش از پیش هشیار و مراقب خواهد بود و همچنین نسبت به کنترل اعمال نیروهای ملی دقیقتر و جریتر و انتقام جوتر میشود ولی وظیفه نیروهای ملی که حقیقتاً تحت رهبری عاقلانهای قرار دارند این است که در عین فعالیت و مجهز نمودن نیروها دستگاه دیکتاتوری را با عملیات حزب سازی بیخبر از همه جریان بگذارند نه این که بدون توجه باوضاع و احوال و موقعیتها و بخصوص موقعیت استحکامی دستگاه از نظر سیاست خارجی از قبیل انتلجنت سرویس و سازمان سیا دست بچنین عملی بزنند که دستگاه در ۱۵ بهمن ۲۷ خودش برای منحل ساختن حزب توده با خیمه شب بازی ترور شاه بوجود آورد. ولی ممکن است همان طوری که گفته شد ترور خارجی باشد یا بوسیله خود دستگاه صورت گرفته باشد در این صورت هم دستور همان است که گفته شد در هر صورت از نظر جامعه سوسیالیستها این پیش آمد یک ضایعه ملی بشمار میرود زیرا در چنین مواقعی است که نیروهای ملی تضعیف میشوند و زحماتیکه برای تجهیز نیروها بکار رفته همه از بین رفته و زحمت مجدداً شروع میشود و ترور منصور یا امثال او در عین این که آنها منبع خیانت و نوکران زر خرید انگلستان و آمریکا میباشند ضربه بملت ایران و متلاشی نمودن مبارزات نیروهای ملی است.
البته در صورتی که ترور بوسیله یک یا چند دسته سیاسی ملی یا بوسیله چند نفر متعصب ملی صورت گرفته باشد.
رونوشت برابر اصل است.
توضیحات سند:
_
1- حسنعلی منصور: در سال ۱۳۰۲ ش در تهران به دنیا آمد. پدرش علی منصور (منصورالملک) نخستوزیر ایران قبل از شهریور ۱۳۲۰ ش بود. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسه فیروز بهرام تهران به پایان رسانیده تحصیلات خود را در رشته حقوق و علوم سیاسی و اقتصاد در فرانسه انجام داد. وی خدمات دولتی خود را در وزارت خارجه آغاز کرد. نخستین کار دولتی او اندیکاتورنویسی وزارت خارجه بود و بعد از آن در اکثر ادارات سیاسی وزارتخانه فعالیت کرد.
در سال ۱۳۲۹ در سن ۲۷ سالگی به ریاست کل دفتر نخستوزیری منصوب شد. و پس از سقوط کابینه اول علاء به وزارت خارجه بازگشت. آخرین پست منصور در وزارت خارجه، ریاست ادارۀ چهارم سیاسی (اداره آمریکا) بود و پس از آن در سال ۱۳۳۶، در زمان حکومت اقبال به سمت قائم مقام دبیرکل شورای عالی اقتصاد منصوب شد.
حسنعلی منصور در سال ۱۳۳۷ به سمت معاون نخستوزیر و دبیر کل شورای عالی اقتصاد منصوب شد و در سال ۱۳۳۸ مدتی وزیر کار و سپس وزیر بازرگانی شد. پس از استعفای کابینه اقبال در سال ۱۳۳۹، منصور در مقام معاونت نخستوزیر و دبیر کل شورای عالی اقتصاد باقی ماند تا این که در سال ۱۳۴۱ به سمت مدیر عامل شرکت بیمه ایران منصوب گردید.
دورۀ جدید فعالیت سیاسی منصور از تأسیس کانون مترقی آغاز شد وی از بدو تأسیس این کانون ریاست آن را عهدهدار بود. منصور در شهریور سال ۴۲ در رأس یک گروه ۴۲ نفری از اعضای کانون ترقی به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شدند و همین گروه نطفه تشکیل حزب جدیدی را به نام ایران نوین بوجود آوردند. این حزب در آذر ماه همان سال با عضویت اکثریت مطلق نمایندگان تأسیس شد. وی در اسفند ۴۲ مأمور تشکیل کابینه شد و سرانجام به وسیله محمد بخارایی در تاریخ اول بهمن سال ۴۳ مورد هدف گلوله قرار گرفت و در ۶ بهمن ۱۳۴۳ کشته شد
منبع:
کتاب
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 274