تاریخ سند: 7 تیر 1355
در روزهای اخیر، اسلامی و سیدحسن شالی برنامههای خود را پیرامون امور دینی مثل سابق دنبال کردند
متن سند:
از: 23 ﻫ تاریخ: 7 /4 /2535[1355]
به: 312 شماره: 1935 /23ﻫ
گزارش خبر
در روزهای اخیر، اسلامی و سیدحسن شالی برنامههای خود را پیرامون امور دینی مثل سابق دنبال کردند، لیکن به علت اینکه جمعیت کمتری در اجرای این برنامه شرکت کرده، چندان راضی به نظر نمیرسیدند. ضمناً در یکی از این جلسات، دیده شد که در پایان صحبتهای سیدحسن شالی، دو نفری (شالی و اسلامی) در پای ماشین، مدتی با هم به گفتگوی خصوصی پرداختند که البته چون فقط دو نفری بودند، چیزی از مطالب آنها دستگیر نشد، ولی متعاقب این جریان، اسلامی تعدادی اعلامیه در روی کاغذهای شمیزی به طور دست نویس تهیه و به در و دیوارهای تاکستان الصاق نمود و همزمان با آن در مسجد صباغان، در حضور عدهای حدود صد نفر درحالیکه اسلامی جمعیت را دایرهوار دور خود جمع نموده بود اظهار داشت من در اعلامیه تهیه شده 4 مطلب را متذکر شدهام و در دستور کار خود قرار دادهام. اضافه نمود مجالس من مجلس روضه خوانی نیست بنابراین در این جلسات بیشتر افرادی بایستی شرکت نمایند که حداقل سواد را داشته باشند تا مطالب مرا بتوانند بفهمند و درک کنند و سپس شروع به تشریح 4 مطلب نمود. ابتدا درباره تعالیم قرآن بیانات مختصری کرد و درباره مطلب دوم مندرج در اعلامیه گفت هر فردی از افراد بشر بخصوص مسلمانان ایرانی در خصوص ناملایمات و جنایتها و انحرافاتی که در جامعه میبینند طبعاً بایستی حساس باشند و احساس مسئولیت و وظیفه نمایند، بدین معنا که اشکالات را از نظر علمی و درخور سواد بفهمند و بعداً در مقام رفع آن برآیند و سپس با اشاره به متن مواد 3 و 4 اعلامیه گفت یک نفر مسلمان که وظیفه دارد در مسجد نماز بخواند، مسائل و احکام دینی را هم بایستی درک و عمل نماید و در حد امکان به نشر مسائل اجتماعی و اقتصادی و غیره بپردازد. ضمناً در همین جلسه درباره مکتبهای فکری ماتریالیسم و دیالکتیک و رد آنها صحبت کرد که چون در حد فهم و حوصله جمع نبود، عدهای از کنار وی رفتند فقط عدهای جوان باقی ماندند که بیشتر دانشآموز بودند؛ از آنها خواست تا هر کس مشکل و سئوالی دارد از او پرسش کند، ولی کسی سئوال نکرد و جلسه با این کیفیت پایان یافت.
نظریه شنبه . به نظر میرسد که برنامههای اسلامی و شالی متضمن تعلیم یک سلسله مطالب اجتماعی نزدیک به سیاسی است که میخواهند با این ترتیب به افراد باسواد خصوصاً طبقه جوان تفهیم و آموزش دهند تا شاید بعداً بر وفق مراد خود مورد بهرهبرداری قرار دهند. ضمناً در این سخنرانیها این نکات قابل توجه است:
1. هنگام تشریح تعالیم قرآن، بسیار مختصر صحبت کرد و حتی وقتی یکی از حاضران که پسر جوانی بود گفت ما قرآن بلد هستیم، با استفاده از این اظهار وی نیز موقع را غنیمت داشت و زیاد درباره آن صحبت نکرد. چون ادامه صحبت وی در مورد مسائل اجتماعی بود و اندکی جنبه نقد از مسائل اجتماعی داشت، تا حدی برای بیشتر شنوندگان تازگی داشت و لذا به نظر میرسد اگر این اشاره مختصر به مسائل مربوط به تعلیم قرآن را نیز عنوان نمیکرد، احتمالاً وضعیتش مورد تردید حاضران قرار میگرفت.
2. بیشتر تلاش اسلامی برای جلب جوانان است که البته این خود طبیعی است که هر مکتب فکری روی جوانان به این دلیل تکیه میکند که جوانان هم زودتر جذب و جلب میشوند و هم اینکه جوانان در اینگونه مواقع تحرک بیشتری دارند.
3. نوعاً جلسهای که در روز مذکور تشکیل گردید اولین جلسه بود که قرار شده است در طول هفته و در صورت امکان مرتباً تشکیل شود (به غیر از روزهای پنجشنبه و جمعه) که سیدحسن شالی نیز در آن حضور مییابد و تقریباً جنبه عمومی دارد.
4. اسلامی اخیراً وسائل زندگی خود را که بسیار مختصر هم هست، به تاکستان منتقل نموده و دیگر شب و روز در تاکستان مقیم شده است.
5. نامبردگان (سیدحسن شالی و اسلامی) در سخنان خود سعی میکنند مطالبی خارج از قواره عنوان نکنند و به نظر میرسد علت این امر آن است که نمیخواهند به اصطلاح گزک به دست کسی بدهند، لیکن تاکنون در 3 بار سیدحسن شالی هنگام سخنرانی اختیار از دست داده و مطالب مختصر کنایهآمیز عنوان کرده است و ضمناً سخنرانیهای آنان اصلاً حالت روضهخوانی ندارد.
6. مدارس تاکستان تعطیل شده و برای شرکت هرچه بیشتر جوانان در این مجالس زمینه فراهم شده است.
7. این فعالیتها و تشکیل جلسات متضمن مخارجی برای سیدحسن شالی و اسلامی مورد بحث میباشد لیکن آنان نه تنها پولی از مردم دریافت نمیکنند بلکه مرتباً از جیب خرج میکنند.
8. در آن قسمت که اسلامی عنوان کرد یک مسلمان بایستی در زمینه مسائل اجتماعی نقد و نظریه ارائه نماید، این مسئله مربوط به امر به معروف و نهی از منکر است و از آن گذشته یک فرد مسلمان برای پاک نگهداشتن روح و جان خود و اخذ تعالیم اسلامی بایستی احکام شرعیه خود را بخواند و عمل کند ولی این مسلمان را یکباره وادار به مقاله نویسهای اجتماعی کردن و آموزش دادن در این زمینه بنماید به نظر میرسد که تعلیم در این زمینه متضمن بررسی سلسله مطالب اجتماعی نزدیک به سیاسی است که دو نفر مزبور میخواهند با این وضع و ترتیب به افراد باسواد خصوصاً طبقه جوان تفهیم و تعلیم نمایند تا از طریق نگارش انشائی به عنوان مقاله نویس، ذهنیات آنان را در جهت همان مطالب اجتماعی آماده و پرورش دهند.
نظریه سهشنبه . گزارش و نظریه شنبه تائید میشود. سیدحسن شالی و اسلامی مورد بحث که خواهرزاده سیدحسن شالی است، برابر تحقیقات انجام شده در گذشته در عراق بوده است و ضمناً در مجالس خود در تاکستان، روضه خوانی کم دارد به عبارت دیگر اینطور موضوع تفسیر میشود که نامبرده مثل سیدحسن شالی کارش جنبه روضه خوانی نداشته و بیشتر به مباحث تکالیف اجتماعی و اخلاق برای مردم میپردازند، به همین لحاظ در وضعیت فعلی این تردید به وجود آمده که آیا آنان مثل روحانیون هدفی1 دارای وضعیت فکری آنچنانی هستند یا اینکه تصادفاً چنین خط مشی و روشی در پیش گرفتهاند؛ به هر صورت با آموزشهائی که به شنبه داده شده و تصمیمات مقتضی که در برنامههای بعدی برای اخذ اطلاعات بیشتر در مورد آنان به کار گرفته خواهد شد، این موضوع روشن و نتیجه به استحضار خواهد رسید. ضمناً یک نسخه فتوکپی اعلامیه دستنویس شده مورد بحث پیوست این گزارش میباشد.
نظریه 23. مراقبت از نامبرده با توجه به وضعیت سوابق وی و همچنین دستورالعمل 702 /312- 21 /1 /35 ادامه داشته و بر همین مبنا اطلاعات فوق کسب گردیده و در حال حاضر سعی بر این است که به طور کاملاً غیرمحسوس مشخصات بیشتر اسلامی و یا سایر فعالیتهای احتمالی سیدحسن شالی مورد شناسائی دقیقتری قرار گیرد تا از آن طریق بیشتر بتوان مراقبتهای لازم را معمول داشت.
صادر شود. 6 /4 /35
توضیحات سند:
1. گروه هدفیها، سید مهدی هاشمی در دهه پنجاه گروهی به نام هدفیها را در قهدریجان نجفآباد سازمان داد. این گروه در پی هدفهای تعریف شدهای که برای خود داشت سیدابوالحسن موسوی شمسآبادی را به قتل رساند. مهدی هاشمی در پی این قتل و جنایات دیگر دستگیر شد و در دادگاه نظام شاهنشاهی به اعدام محکوم شد اما با پیروزی انقلاب اسلامی آزاد شد و مسوولیت واحد نهضتهای آزادیبخش سپاه پاسداران را به عهده گرفت اما بار دیگر به اتهام قتل، آدمربایی، نگهداری اسلحه، خروج مواد منفجره به خارج از کشور، نگهداری اسناد محرمانه دولتی، جعل اسناد دولتی و فعالیتهای غیرقانونی دیگر محاکمه و به اعدام محکوم شد.
عنوان «حزبالله» در ادبیات این جریان به همان گروهی اطلاق میشود که توسط مهدی هاشمی در منطقه قهدریجان اصفهان شکل گرفت و بازوی اجرایی وی به حساب میآمد و قتلهای منتسب به این جریان عمدتاً توسط همین گروه صورت گرفته و مهدی هاشمی درصدد توسعه و گسترش این گروه از سطح منطقه به سطح کل کشور ـ با بهرهگیری از نیروهای حوزوی ـ برآمده بود.
منبع:
کتاب
آیتالله علی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 59


