تاریخ سند: 8 آذر 1356
موضوع: علینقی (ناصر) حریری
متن سند:
از: 2 ﻫ 1 تاریخ: 8 /9 /2536[]
به: 324 شماره: 2409 /2 ﻫ 1
موضوع: علینقی (ناصر) حریری1
عطف/پیرو 2383 /2ﻫ1 – 26 /11 /35
0908
نامبرده بالا اظهار داشت علیرضا شهیری2 که از مدتها قبل با وی آشنا میباشد به وی اظهار نمود دیگر از کتاب خواندن و حرف زدن خسته شده است و باید به حرفها عمل کرد و حتی حاضر است از تحصیل خود دست بکشد و افزود به این دلایل به شهیری اطمینان ندارد یکی اینکه شهیری ادعا نموده دو مرتبه توسط ساواک احضار شده است یکی اینکه زیاد حرف میزند و دیگر اینکه رعایت اصول مخفیکاری را نمیکند و گاهی در پشت تلفن مطالبی را که نباید بگوید عنوان میکند و باید به او آموزش داده شود که از حالت مذهبی بیرون بیاید و مدّتی به کافهها برود و در خیابان پرسه بزند تا نظر ساواک منحرف گشته و کمکم سوءظن از او رفع گردد و آن وقت روی او کار کرد.
نظریه شنبه: مطالب فوق را حریری بیان داشته است.
نظریه یکشنبه: عنوان مطالب فوق از ناحیه حریری بعید به نظر نمیرسد و حریری یکی از مبلّغین مطالعه کتب میباشد که اغلب افرادی که با وی ارتباط دارند اهل مطالعه میباشند. علامه
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه تائید میشود.
علیمحمدی 7 /9 /36 [ناخوانا] 7 /9 /36 بیگدلی3 7 /9 /36
توضیحات سند:
1. علینقی (ناصر) حریری فرزند محمدکاظم در سال 1320 ش در نقیبکلای بابل به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا مقطع فوقلیسانس علوم اجتماعی در کشور فرانسه ادامه داد. مشارالیه که از هر دو چشم نابینا بود و سالها در دبیرستانهای بابل به تدریس اشتغال داشت، در تاریخ 9 /12 /1354 از سوی ساواک به این شرح معرفی شد: «وی با تعدادی از دانشجویان و دانشآموزانی که با وی ارتباط دارند جلساتی تشکیل و پیرامون مسائل زندگی و اجتماعی برای شرکتکنندگان صحبت میکند. وی علاقهمند به مطالعه کتابهای دکتر علی شریعتی و نوارهای سخنرانی وی است دوستانی دارد که به منزل وی تردد دارند و به آنها گفته است که کتابهای دکتر شریعتی را چنانچه در اختیار دارند و یا این که میتوانند تهیه کنند جهت مطالعه به وی بدهند. وی اغلب با دوستان و معاشرین خود در مورد مسائل اجتماعی و مبارزه صحبت میکند و اظهار داشت برای مبارزه احتیاج به دانستن جامعهشناسی، فلسفه و علوم سیاسی نیست بلکه هر فردی بخواهد مبارزه کند باید شور انقلابی داشته باشد و عقیده دارد به تنهایی مبارزه کردن دیوانگی است بلکه باید به گروهی وابسته باشد تا گروه از او حمایت کند و در مواقعی که لازم باشد مخفی گردد و از امکانات گروه استفاده نماید.»
اسناد ساواک. پرونده انفرادی. بابل شهر بهارنارنج، گروه مولفان (تهران: نشر چشمه، چاپ اول، زمستان 1379)، ص 246.
2. علیرضا شهیری طبرستانی فرزند حسین در سال 1333 ش در بابل به دنیا آمد. وی بعد از انقلاب مدتی رئیس آموزش و پرورش بابل بود.
3. امیراحمدعلی بیگدلی فرزند یدالله در سال 1312 ش در تهران به دنیا آمد. در سال 1338 به استخدام ساواک درآمد و مدت شش سال مسئول عشایری ساواک آذربایجان غربی بود. در سال 1344 به ساواک مرکز انتقال یافت و در مدت چند سال در بخشهای مختلف اداره کل سوم ساواک دارای مسئولیتهایی بود. از اوایل سال 1353 تا 1354 در بخش برونمرزی ساواک در بیروت اشتغال داشت و سپس به ساواک مازندران منتقل شد به اداره امنیت داخلی رفت و جانشین رئیس ساواک مازندران شد و مشغول به کار گردید. وی دو ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی استعفا داد و بعد از انقلاب در اوایل سال 1358 خود را به دادستانی انقلاب در تهران معرفی نمود. اوایل جنگ به خوزستان رفت و با هویتی مجعول مدتی در ستاد جنگ استانداری فعالیت میکرد. اسناد بعد از انقلاب. پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 1 صفحه 16