تاریخ سند: 19 مهر 1357
موضوع: دستگیری سه نفر
متن سند:
شماره: 1889 /02 /501 تاریخ:19 /7 /1357
از: ناحیه ژاندارمری خراسان . رکن دوم
به: تیمسار فرماندهی ژاندارمری کشور شاهنشاهی . رکن دوم
موضوع: دستگیری سه نفر
مقام عالی را آگاه میسازد.
برابر اعلام هنگ ژاندارمری تایباد مستند به گزارش گروهان ژاندارمری شهرنوباخرز.1
پاسگاه ژاندارمری رحمتآباد گزارش نموده در ساعت 1600 مورخه 4 /7 /57 گروهبان سوم عبدالله عبدالصمدی سپاهی دانش قریه سنقرآباد،2 سه نفر به نامان علیاصغر، نورالله و عبدالحسین پیشقدم را با وانت نیسان شماره 62972. تهران 15 که حامل پتو بوده، با یک برگ اعلامیه مضره از طرف خمینی،3 به پاسگاه معرفی و اظهار نموده نامبردگان در قریه سنقرآباد مشغول فروش پتو بوده، با در دست داشتن اعلامیه، اهالی ساده دل را دور خود جمع و علیه شخص اول مملکت شعار میداده که دستگیر و برگ اعلامیه کشف گردیده؛ در بازرسی بدنی از نامبردگان مبلغ چهار هزار و پانصد تومان و یک کتاب مدح حضرت علی علیهالسلام کشف گردیده. نامبردگان جهت تحقیقات بیشتر با مدارک مکشوفه ذیل شماره 37 /35 /3 /02 /501- 5 /7 /57 از طریق گروهان شهرنوباخرز به ساواک تایباد معرفی گردیدهاند.
مراتب جهت استحضار به عرض میرسد.
فرمانده ناحیه ژاندارمری خراسان . سرلشگر دانش
گیرندگان .
1. تیمسار فرماندار نظامی مشهد جهت آگاهی
2. تیمسار فرمانده لشگر 77 مشهد جهت آگاهی
3. تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت خراسان جهت آگاهی
قبلاً از طریق تایباد اعلام شده است. بایگانی نمائید.
توضیحات سند:
1. شهر نو یا شهر نو باخزر در دهستان بالا ولایت واقع و در 55 کیلومتری شمال غربی شهر تایباد قرار دارد.
2. روستای سنقرآباد، از توابع دهستان بالاولایت است که جمعیت آن در سرشماری سال 1385ش، 988 نفر(196 خانوار) اعلام شده است.
3. اعلامیه مورد اشاره، پیام دو صفحهای امام خمینی(ره) است که دارای تاریخ 8 رمضان 98 است و به مناسبت کشتار وحشیانه رژیم شاه در اصفهان و شیراز صادر شده و در آن آمده است:
« گزارشات رسیده از ایران، مبنى بر قتلعامهاى مکرر در شهرهاى مذهبى اصفهان و شیراز و ... نمونه دیگرى است از جنایات بىحد شاه. گفته مىشود شاه، در یکى از مصاحباتش، که از نشر آن جلوگیرى شده، گفته است: در صورتى که من رفتنى باشم، ایران را با خاک یکسان مىسازم و مىروم. جنایات اخیر نشان داده است که او مشغول پیاده کردن نقشه خویش است. مردم مسلمان ایران، تمام بدبختی هاى خود و کشور خود را از شاه مىداند[نند] و دست از مقاومت نخواهند کشید تا پیروز شوند و استقلال و آزادى خود را به دست بیاورند... ارتش ایران و صاحب منصبان محترم بدانند که جنایات و قتل عام هایى که شاه بر آنان تحمیل مىکند، حاصلى جز بدنامى و ننگ براى آنان ندارد. افسران ارتش و شهربانى و ژاندارمرى ایران تا چه زمان اجباراً و بدون هیچ گونه اختیار، به برادرکشى توسط یک عده مأمور ناآگاه ادامه مىدهند؟ آخر براى حفظ چه کسى؟ شخصى که به اسلام و ناموس و آزادى شما ضربات پیاپى وارد مىکند؟ شخصى که شما را در جهان از بىحیثیت ترین مأمورانى که فقط به خاطر داشتن حقوق گزاف به هر عمل زشتى دست مىزنند، معرفى کرده است؟ آیا هر روز کشتار و ضرب و جرح، آن هم به دست شما و یا کسانى که شما هیچ گونه حق اعتراضى به آنان نداشته باشید، با انسانیت سازگار است؟
شما به عذر مأموریت، برادران دینى خود را به گلوله مىبندید که مسئولیت آن علاوه بر شاه با خود شما است، باید به حکم خداوند از فرمان ستمگران که شما را به قتل و ظلم امر مىکنند سرپیچى کنید، و با کشتن برادران خود، جهنم دنیا و آخرت را براى خود نخرید و ناله مادران و پدران داغدار و جوان از دست داده را با گوش دل بشنوید، اینان مادران خود شما هستند. آیا فکر کردهاید که با گلوله خود حداقل یک خانواده بزرگ را در درد و رنج بىحد قرار مىدهید؟ اگر تا به حال هم دست به چنین اعمالى زدهاید، هر چه زودتر توبه کنید و خود را در صفوف لشکر حق قرار دهید؛ مطمئن باشید که پیروزى دنیا و آخرت از آن شما خواهد بود ... این جانب به اسلام و اولیاى اسلام علیهم السلام و به عموم مسلمین، بخصوص مؤمنین شیراز و اصفهان ایّدهم الله تعالى و به بازماندگان عزیزان اسلام و جوانان متدین و برومند مسلمین تسلیت مىدهم و خود را در غم آنان شریک مىدانم. امید است که شهرستانهاى دیگر ایران با اهالى محترم این دو شهرستان بزرگ همدردى نموده و خود را در مصایب بزرگ آنان شریک بدانند...» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 15 صفحه 221