صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه هفتگی منزل سید ضیاءالدین طباطبائی

تاریخ سند: 10 اسفند 1336


موضوع: جلسه هفتگی منزل سید ضیاءالدین طباطبائی


متن سند:

شماره: 2 – 3- 4845 تاریخ: 10 /12 /36
موضوع: جلسه هفتگی منزل سید ضیاءالدین طباطبائی

مقارن ساعت ۱۰ صبح روز مزبور در حدود ۲۰ نفر از دوستان و طرفداران سید ضیاءالدین طباطبائی منجمله سناتور دکتر سید حسن امامی1 (امام جمعه تهران) حسنعلی رفیعا مدیر عامل شرکت فرش- دکتر فقیهی شیرازی2 عضو حزب مردم در شوند از خوانین قزوین- دکتر مزینی مدیر داخلی بیمارستان رازی- محمد نور بازرس دارائی- ابوالجمیل زندی تبعه سوریه در منزل نامبرده واقع در سعادت‌آباد حضور داشته‌اند. در این جلسه سید ضیاء راجع به وضع کشاورزی کشور سوریه مطالبی اظهار داشته و از الجمیل زندی درباره اوضاع مصر و سوریه سؤال نموده و نامبرده پاسخ داد کاردار سفارت مصر جویای حال سید ضیاء بوده و از اینکه مدتیست ایشان را ملاقات نکرده گله نموده است و سید ضیاء جواب داد چون تا امروز دولت، جمهوری مصر و سوریه را به رسمیت نشناخته بود از مراجعه به سفارت مصر و ملاقات مقامات سفارتخانه مزبور خودداری کرده و بدیهی است اکنون که دولت ایران جمهوری مزبور را به رسمیت شناخته برای ملاقات کاردار سفارت مراجعه خواهد کرد. الجمیل اظهار داشته به مناسبت تشکیل جمهوری متحد دفتر یادبودی برای امضاء و تبریک و ابراز احساسات مراجعین در سفارت مصر گذارده شده است سید ضیاء سؤال کرد آیا کسانی هم برای گفتن تبریک و امضای این دفتر به سفارت مراجعه نموده‌اند الجمیل پاسخ داده بلی و ضمناً دفاتر سفارت سوریه هم به سفارت مصر منتقل شده است. راجع به فلسطین صحبت شده و الجمیل اظهار داشته امیدوارم که با تشکیل جمهوری متحده و اتحاد العربی دولت اسرائیل که موجب بروز اختلاف و تشنج در خاورمیانه شده از بین برود و علاوه نمود که در ایران از نظر اقتصادی به دولت اسرائیل کمک زیادی می‌شود و اجناس ساخت دولت مزبور در بازارهای ایران فراوان است. سید ضیاء سؤال کرد موضوع اسکان آوارگان غزه در دره نیل به کجا رسیده و الجمیل پاسخ داده دولت مصر یا غزه را از دست می‌دهد و یا به همان حدود سال ۱۹۴۸ از جانب طرفین شناخته می‌شود. سناتور امامی (امام جمعه) اظهار داشته از حمله به مصر زیانی متوجه انگلیسیها نشد. زیرا منظور به وجود آوردن پلیس بین‌المللی بود که واحدهائی از آن نیز به مجارستان اعزام ولی دولت شوروی از ورود آنها به کشور مزبور خودداری کرد و منظور از تشکیل اتحادیه‌های اخیر نیز این است که در کشورهای پهناور عربی فقط سر و کارشان با یکی دو نفر باشد و سید ضیاء گفته آنها برای مملکت خودشان خوب کار می‌کنند شکر زرد را که به مراتب نفعش بیش از شکر سفید است خود مصرف می‌کنند و شکر سفید را که مصرف آن زیان دارد به کشورهای خارج می‌فرستند. در این جلسه یکی از افسران ارتش (سرهنگ) که گویا منتسب به گارد شاهنشاهی بود از وضع زندگی یکی از افسران بازنشسته بنام جزمی- مطالبی به سید ضیاء گفت و درخواست کرد ترتیبی بدهد که به او کمک بشود و نامبرده هم قول داد که ضمن شرفیابی به حضور شاهنشاه مطالبی در این مورد به شرف عرض ملوکانه برساند. در خاتمه راجع به احداث جاده سوم و رواج سوء استفاده در شهرداری صحبت و سید ضیاء گفت اگر طرفین جاده های شمیران را به پهنای ۴ متر توسعه دهند احداث جاده سوم به هیچ وجه ضرورتی ندارد.

توضیحات سند:

1- سید حسن امامی پسر میرزا ابوالقاسم امام جمعه، نوه فتحعلی شاه قاجار در تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۳۱ ه‍ ق به دنیا آمد. تحصیلات خود را ابتدا در نجف و سپس در لوزان انجام داد و وارد خدمت دادگستری شد. در سال ۱۳۲۲ ش استاد علوم مدنی دانشگاه تهران شد.
در ۱۲ بهمن ۱۳۲۴ که عمویش، میر سید محمد امام جمعه، فوت کرد، وی لباس روحانی به تن کرد و امام جمعه تهران گردید تا شغل موروثی این خانواده پس از چهار صد سال نیز حفظ شود. در دورۀ هفدهم مجلس شورای ملی به نمایندگی رسید و از طرف مخالفان دولت به ریاست مجلس پیشنهاد شد و در ۱۱ تیر ماه ۱۳۳۱ به این سمت رسید، اما این ریاست بیش از دو جلسه مجلس دوام نیاورد و در حوادث سی‌ام تیر مستعفی و از کشور خارج شد. بعدها وی بدون این که سمت رسمی داشته باشد، به عنوان استاد دانشگاه، از نزدیکان و مشاورین محمدرضا پهلوی به شمار می‌آمد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نمایندگی مجلس سنا رسید. وی رییس اعظم نهمین لژ فارسی زبان فراماسونری انگلیس در ایران به شماره ۱۶۳۱ است. وی سرانجام در اواخر مرداد ۱۳۵۸ در اروپا درگذشت.
۲- دکتر سید عبدالکریم فقیهی شیرازی: فرزند حاج اسماعیل فقیهی در سال ۱۲۸۳ متولد شد. پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد دانشکده پزشکی شد و پس از دکترا به استخدام وزارت بهداری درآمد. وی در سال 1324 امتیاز روزنامه پرچم اسلام را گرفت و از سال 1325 آن را منتشر ساخت. در انتخابات دوره هفدهم از خرم‌آباد راهی مجلس شورای ملی شد و در آن ایام با آیت‌اله کاشانی حشر و نشر داشت.

منبع:

کتاب سیدضیاءالدین طباطبایی صفحه 58

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.