جناب آقای دکتر شاپور بختیار نخست وزیر
متن سند:
محترما به استحضار عالی می رساند :
سازمان اطلاعات و امنیت کشور سه فقره حساب جاری بستانکار نزد شعبه
رضا شاه کبیر تهران این بانک افتتاح نموده که استفاده از حساب های جاری
مذکور با امضاء مشترک تیمسار سپهبد ناصر مقدم1 رئیس آن سازمان و دیگر
امضاء داران مجازی که طبق مقررات قبلاً معرفی نموده اند بوده است.
در تاریخ 18 /11 /1357 برابر نامه شماره 17069 /610 مورخ
16 /11 /1357 (که فتوکپی آن به پیوست تقدیم است) تیمسار سپهبد ناصر مقدم
از طریق آن سازمان به این بانک اعلام نموده اند که به منظور پرداخت هزینه های
جاری سازمان اطلاعات و امنیت کشور با افتتاح یک شماره حساب جاری
جدید که حق برداشت از این حساب به امضای تیمسار سرلشگر محمود وزیری
همدانی (احد از امضاء داران قبلی در یکی از حساب های آن سازمان) و آقای
مهدی تابش تواما خواهد بود اقدام شود و فعلاً چکی به مبلغ
000 /000 /500 /1 ریال از حساب جاری شماره یک که به نام آن سازمان نزد
این بانک می باشد جهت انتقال وجه به حساب جاری مورد در خواست نیز
ارسال نموده اند که با افتتاح حساب جدید و واریز این وجه به آن حساب متدرجا
برابر چک های صادره آتی به امضاء آقایان فوق الذکر مورد استفاده واقع گردد.
از آنجا که طبق مندرجات جراید و اعلام رسانه های گروهی انحلال سازمان
اطلاعات و امنیت کشور بر اساس لایحه تقدیمی دولت به تصویب مجلس
شورای ملی رسیده، بنابراین با عنایت به آن که سازمان اطلاعات و امنیت کشور
از لحاظ سازمانی تابع نخست وزیری می باشد مستدعی است نظر عالی را نسبت
به انجام تقاضای ساواک امر به ابلاغ فرمایند.
2
اصل ارسال شده بایگانی شود.
18 /11 /57 بانک سپه
توضیحات سند:
1ـ ناصر مقدم فرزند یعقوب،
تحصیلات نظامی را در
دانشکده افسری و دانشگاه
جنگ و فرماندهی عالی ستاد
مشترک به پایان رسانده و
علاوه بر تحصیلات نظامی، در
رشته حقوق قضایی از دانشگاه
تهران فارغ التحصیل شد.
وی
مشاغلی چون فرماندهی
یگانهای مختلف رزمی و
پشتیبانی در ارتش و ریاست
اداره دوم ستاد بزرگ
ارتشتاران را به عهده داشت و
از افسران مورد پسند و توجه
«حسین فردوست» بوده و مدتی
در دفتر ویژه اطلاعات به
ریاست فردوست اشتغال به کار
داشته و در سال 1340 به
ساواک منتقل و به مقام ریاست
اداره کل سوم امنیت داخلی
منصوب شده و خانه های امن
ساواک در زمان او طرح ریزی
شده است.
حسین فردوست در
ارتباط با دست پرورده های
خود چنین می نویسد:
«مقدم توانست در وضع اداره
دوم ارتش تحولی ایجاد کند،
همان طور که قبلاً اداره کل سوم
ساواک را بازرسی کرد.
تا آن
زمان مقدم فردی متواضع و
درویش مسلک بود و به همین
دلیل در کنار من جزء چهره های
خوشنام و سازنده تلقی می شد.
ولی در اداره روحیات مقدم
تغییر عجیبی پیدا کرد و او به
فردی تجمل پرست تبدیل شد.
نمونه آن جشن عروسی پسرش
و مسافرت به آمریکا و چند
تماس با اعضای سفارت آمریکا
و چند مستشار آمریکایی همراه
با وعده هایی برای آتیه، چنین
تغییری در مقدم به وجود
آورد.
» مقدم تا درجه سپهبدی
رسید و محمدرضا به علت
حوادث انقلاب اسلامی او را
رئیس ساواک کرد...
مقدم
تماس هایی با جبهه ملی گرفت و
سعی کرد انقلاب را مهار کند،
ولی به نتیجه ای نرسید.
پس از
پیروزی انقلاب اسلامی مقدم
توسط خدمتگزاران انقلاب
دستگیر و روانه زندان گردید.
دادگاه انقلاب اسلامی پس از
ساعتها دادرسی و شور ، وی را
مفسد فی الارض و محارب با
خدا شناخت و به اعدام محکوم
نمود و سرانجام در بامداد بیست
و دوم فروردین ماه 1358
معدوم گردید.
ر.ک: خاطرات فردوست، ج 1،
تهران، مؤسسه مطالعات
سیاسی، صص 424 تا 429
ر.ک : اسناد ساواک،
پرونده های انفرادی
2ـ باتوجه به خاطرات بختیار
باعنوان «یکرنگی / ترجمه
جمشید امیرشاهی / پاریس /
1362» بختیار تلاش می کند
خود را یکرنگ معرفی کند، اما
آن چه در اسناد ساواک، عملکرد
وی از او یک سیاست باز
حرفه ای و چند چهره نشان
می دهد.
منبع:
کتاب
شاپور بختیار به روایت اسناد ساواک صفحه 684