صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

شهربانی‌های آذربایجان شرقی

تاریخ سند: 19 اسفند 1338


شهربانی‌های آذربایجان شرقی


متن سند:

شماره: 1912 /34487 /5 تاریخ: 19 /12 /1338
از: شهربانی‌های آذربایجان شرقی
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجان

برابر گزارش قسمت مربوطه روز 16 /12 /38 ساعت 17 آقای انزابی در مسجد شعبان1 ضمن وعظ از مسائل دینی اظهار نموده که در این روزها بعضی اشخاص و تجار و اعیان و مالکین خودشان را به تقوائی زده و روزه می گیرند و قرآن به سر می گذارند می خواهند که مردم به آنها اعتماد نموده آنها را وکیل انتخاب کنند من با صراحت لهجه می گویم ما مجلس شورای ملی نمی-خواهیم و به بنیان گذار مجلس نفرین کرده و اضافه نمود که برای انتخاب وکیل رای ندهید و اگر کاغذ سفید به دست شما دادند بنویسید که ما مجلس شورا نمی خواهیم و علاوه نموده که پیغمبر فرموده پس از من دو مجلس شورا تشکیل می شود در مجلس اولی حق وحی مرا از بین می برند و دیگری در زورا2 تشکیل می شود مقصود از کلمه روزا [زورا] تهران است که در آنجا دین مرا پایمال می کنند لزوماً نامبرده احضار [شد که]خود را محمد حسین فرزند مرتضی شهرت چهرگانی انزابی دارنده شناسنامه شماره 24065 متولد 1299 صادره از تبریز ساکن بخش 4 کوی اسلامیه دربند میزانی معرفی در بازجوئی مراتب بالا را بکلی تکذیب و اظهار میدارد که گزارش بر علیه وی اشتباهی بوده و مدعی است که من در کلیات صحبت کرده و گفته ام اشخاصی که به مجلس انتخاب میشوند طبق قانون اساسی باید اشخاص با دیانت و با ایمان بوده و متجاهر به فسق نباشند چنانچه اشخاص صالح به مجلس انتخاب نشوند نبودن آنها بهتر است و آن وقت شاه و وزراء مملکت را اداره می کنند اینک خود آقای انزابی جهت تعیین تکلیف به آن سازمان اعزام و معرفی می گردد.
سرپرست شهربانی‌های آذربایجان ـ سرتیپ مهرداد3
در این ساواک4 پیشینه ندارد

توضیحات سند:

1. مسجد شعبان: یکی از مساجد معروف تبریز است که در خیابان امام خمینی (ره) اول خیابان تربیت قرار دارد. این مسجد یکی از مراکز فعالیت شهید قاضی طباطبائی بود و نماز مغرب و عشاء را در این مسجد اقامه می‌کرد. مسجد شعبان در سال‌های 56 و 57 محل تجمع جوانان و نیروهای انقلاب برای مقابله با رژیم پهلوی بود.
2. اصل: روزا زوراء: مراد از زوراء در روایات اسلامی به شهری اطلاق شده است که مردم آن شهر از دین اسلام فاصله گرفته و خود را به جامعه کفّار شبیه کرده اند در این روایات تاکید شده است که برای حفظ دین تان از این شهر دوری گزینید."منتخب التواریخ " ص 875
3. سرتیپ حسن مهرداد، فرزند حاج علی‌اصغر کمپانی در سال 1285 در تبریز متولد شد. در دانشکده افسری درس خواند و به سال 1307 وارد ارتش گردید. در شهریور ماه سال 1320 در سرکوب ایل هزار در خراسان نقش داشت، در وقایع سال‌های 25 ـ 1324 در آذربایجان شرکت نمود و در روز 28 مرداد سال 1332 ریاست شهربانی آذربایجان را عهده‌دار بود.
او به پاس همکاری در کودتای 28 مرداد، نشان درجه 1 پاس و سال بعد از آن درجه 2 پاس را دریافت داشت. خدمت در ساواک را از سال 1339 شروع کرد و در سال 1340 به ریاست ساواک آذربایجان شرقی منصوب شد. وی عضو باشگاه لاینز و وابسته به فراماسونری بود.به دلیل برخورد با مردم در وقایع خرداد 1342 از سوی نخست وزیر وقت مورد تشویق قرار گرفت. در سال 1344 نشان‌های درجه 3 پاس، نشان درجه 2 و 3 کوشش و نشان درجه 2 اصلاحات ارضی را دریافت نمود، وی در همان سال از ریاست ساواک تبریز عزل و به سمت حفاظت کارخانجات کود شیمیایی شیراز گمارده شد.
حسن مهرداد در تاریخ 13 /4 /1346 در شیراز به طرز مشکوک و نامعلومی به قتل رسید و ساواک درباره واقعه مذکور چنین نوشت: «به علّت سوء شهرت ضارب و شایعات ناهنجاری که در محل موجود است، مصلحت ایجاب می‌نماید که از طریق آن سازمان جنازه بدون تشریفات نظامی به خاک سپرده شود.»
4. سازمان اطلاعات و امنیت کشور با نام اختصارى «ساواک»: در سال 1335 ش توسط 10 نفر از مستشاران آمریکایى مطابق سازمان اطلاعاتى و امنیتى آمریکا ایجاد شد؛ با این تفاوت که چون فعالیت خارجى ایران ناچیز بود سازمان مستقلى همچون «سیا» که عهده‌دار اطلاعات خارجى باشد به وجود نیامد بلکه مسئولیت اطلاعات خارجى و وظایف امنیت داخلى به عهده یک سازمان نهاده شد و نام آن را «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» گذاردند. در واقع ساواک تلفیقى از دو سازمان «سیا» (C. I. A) و اف. بى. آى (F. B. A) بود. تشکیلاتى که توسط مستشاران آمریکایى پایه‌ریزى شد متشکل از 11 بخش زیر بود :
1ـ رئیس ساواک؛ 2ـ معاون یکم (عملیاتى)؛ 3ـ معاون دوم (ادارى)؛ 4ـ اداره کل یکم (امور ادارى)؛ 5 ـ اداره کل دوم (کسب اطلاعات خارجى)؛ 6ـ اداره کل سوم (امنیت کشور)؛ 7ـ اداره کل چهارم (حفاظت پرسنل و اسناد و اماکن)؛ 8ـ اداره کل پنجم (امور فنى)؛ 9ـ اداره کل ششم (امور مالى)؛10ـ اداره کل هفتم (بررسى اطلاعات خارجى)؛ 11 اداره کل هشتم (ضد جاسوسى) (فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 1، ص 409 ـ 401). در طول دوران 22 ساله ساواک چهار نفر براین سازمان ریاست کردند. نخستین رئیس ساواک سپهبد تیمور بختیار بود که از بدو تأسیس ساواک تا اسفند 1339 ش بر این سازمان فرمان راند و با قساوت وخشونت تمام به سرکوب مخالفان شاه پرداخت. پس از او سرلشکر حسن پاکروان به سمت رئیس ساواک منصوب گردید و همزمان حسین فردوست با حفظ سمت رئیس دفتر ویژه اطلاعات به قائم مقامى ساواک گماشته شد و از سوى شاه اختیارات تام گرفت تا ساواک را تجدید سازمان کند. حسین فردوست که تا فروردین 1350 ش قائم مقام ساواک بود مدعى است در امور عملیاتى این سازمان هیچ نقشى نداشته است و تنها به آموزش پرسنل و سازماندهى مجدد ساواک پرداخته است وى مى‌گوید رئیسان ساواک نیز در امور سازماندهى و آموزش و حوزه‌ی کارى او هیچ دخالتى نداشتند. دومین رئیس ساواک سرلشگر حسن پاکروان بود که بعد از قیام 15 خرداد 1342 ش شاه او را به دلیل غافلگیرى ساواک از کار برکنار و سرلشکر نعمت‌الله‌ نصیرى را به جانشینى او منصوب کرد. دوران فرماندهى نصیرى بر ساواک که تا بهار 1357 ش ادامه یافت اوج فعالیت ساواک در دستگیرى شکنجه، سرکوب مخالفان رژیم است و این سازمان را به مخوف‌ترین و وحشتناک‌ترین نهاد رژیم مبدل کرد. با اوج‌گیرى قیام مردم مسلمان ایران شاه مجبور شد مهره منفور و بدنام خود در ساواک یعنى ارتشبد نصیرى را برکنار و سپهبد ناصر مقدم را به جاى او منصوب کرد اما پیروزى انقلاب اسلامى در 22 بهمن 57 به موجودیت ساواک و ریاست آن خاتمه داد. حسین فردوست تاریخ ساواک را به 4 دوره تقسیم مى‌کند: دوره نخست از تأسیس رسمى ساواک در اسفند 1335 تا برکنارى تیمور بختیار از ریاست ساواک در اسفند 1339، این دوره را ایجاد و راه‌اندازى ساواک توسط مستشاران آمریکا مى‌داند. دومین دوره را دوران قائم مقامى خود در ساواک از ابتداى سال 1340 ش تا فروردین 1350 ش مى‌داند وى تحولات ساواک در این زمان را چنین بر شمرده است: 1ـ تصفیه ساواک از هواداران تیمور بختیار و تبدیل آن به یک سازمان صددرصد وفادار 2ـ تبدیل ساواک به صورت یک سازمان منظم و آموزش دیده و نیز مرخص کردن محترمانه مستشاران آمریکایى و استخدام مربیان و استادان علاقمند اسرائیلى به جاى آنان. به عقیده فردوست سومین دوره ساواک با خروج او از ساواک آغاز شد و این سازمان در بست در اختیار نصیرى، سرلشکر على معتضد و پرویز ثابتى قرار گرفت و به مرکز همه بندوبست‌هاى سیاسى و اوج شهرت و بدنامى رسید. وى چهارمین دوره را دوره سقوط و زوال ساواک مى‌داند که با برکنارى نصیرى شروع مى‌شود.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام و المسلمین محمد حسین انزابی به روایت اسناد ساواک صفحه 15

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.