صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش بیانات آقای فلسفی در مسجد ارک

تاریخ سند: 9 آذر 1341


گزارش بیانات آقای فلسفی در مسجد ارک


متن سند:

محترما معروض میدارد از ساعت 21 18 آقای فلسفی بمنبر رفت ابتدا پس از تلاوت آیه ای از قرآن مجید و ذکر مقدمه مختصر اظهار داشت: امروز میخواهم درباره حقوق زن و مرد از نظر اسلام بحث نمایم همچنانکه پیغمبر(ص) فرمود مسلمین دارای حقوق مشترک و متساوی میباشند و همه باید برابر از آن بهره مند گردند پیغمبر(ص) اجتماع اسلام را بیک کشتی تشبیه فرموده است که روی آب دریا در حرکت است میدانید که در کشتی هرکسی در یک اطاق و گوشه جدا از هم هستند و در قسمتهای مختلفه کشتی نشسته اند حال در اینصورت اگر یک دیوانه ای بیاید با یک میخ و چکش در قسمت مربوط به خود در کشتی سوراخی بکند و آب داخل کشتی شده و سرانجام سرنشینان را بقعر دریا بفرستد باید سایرین بنشینند و تماشا کنند در اینصورت بر همه مسلم است که سرنشینان چه وظیفه ای دارند و بچه نحو باید او را از بین ببرند حال وضع شما هم در مقابل دولت همین منوال را داشت و یکفرد کافر میخواست با سرنوشت اسلام بازی کند که با قدرت و نیروی شما مواجـه شد، و شکست خورد، و بعد در باره حقوق زنان اضافه نمود که پیغمبر و حضرت علی (ع) فرموده اند که زن و مرد هر دو دارای حقوق مساوی میباشند.
زن میتواند نهی از منکر نماید و میتواند از حقوق خود در مقابل مرد دفاع نماید سپس مثالی درباره نهی از منکر بمیان آورد و گفت شما از از خیابان فرعی میگذرید و می بینید که چند نفر دارند قمار بازی می کنند در اینصورت وظیفه شما چیست اگر چنانکه با آنها روی خوش نشان دادید مسلما شما هم با آنها همکاری نموده اید ولی در غیر اینصورت برای نهی کردن آنها چطور باید عمل کنید بسه صورت انجام میگیرد اول اینکه اگر واقعا قدرت و نیروی فراوان داشته باشید میروید و بساط آنها را در هم می چینید دوم اگر زور بازو ندارید بوسیله گفتار آتشین آنها را از این کار زشت باز میدارید سوم اگر زبان و گفتار هم نداشتید بهترین روش اینست که با تنفر و انزجار با آنها رفتار نمائید البته باید بدانید که روش سوم از همه زننده و خردکننده تر است و آنها را رسوا و خوار میسازد و در اینجا گفت که پیغمبر هم وقتی بسیج عمومی داده بود، 3 نفر از افراد قشونش بهانه آوردند و بجنگ نرفتند وقتیکه فتح و پیروزی با پیغمبر شد پیش پیغمبر آمده و حقیقت را بیان کردند و خواستار جزای خود شدند پیغمبر فرمود: که مردم با آنها حرف نزنند و حتما میدانید که این 3 نفر بچه سرنوشتی دچار شدند.
حال جریان تصـویبنـامـه دولت هم همین وضع را داشت آقایان ما نه مسلسل داریم و نه توپ و خمپاره و فشفشه.
تنها این اجتماعات شما و ابراز تنفر و انزجار بود که دشمن قرآن و دین اسلام را بزانو درآوردید باور کنید این انزجار و تنفر یک خواری و پستی و زبونی میآورد و یک ناراحتی ایجاد میکند که شخص اگر آدم باشد نمیتواند دیگر مقابل مردم قد علم کند و این ناراحتی هزاران بار شدیدتر و درد آن کشنده تر از زندان قصر و قزل قلعه و زندان شهربانی است بعد گفت مردم هوشیار باشید و از این جریان سرمشق بگیرید و نگذارید بعد از این بی دینها بحقوق شما تجاوز کنند همیشه با هم متحد باشید.
یکدل و یکزبان باشید از علماء دین و اولادان پیغمبر دفاع نمائید.
بعد اضافه کرد این دول بیدین و استعمارگر هم وقتیکه بخواهند یک ملتی را در زنجیر استعمار خود در آورند اوّل آنها را آزمایش میکنند که آیا افکار ملت زنده است یا مرده و اول در روزنامه ها درج مینمایند اگر دیدند که مردم متوجه و هوشیار هستند فوری روش خود را تغییر میدهند و در غیر اینصورت این طوق اسارت را برگردن ملت میآویزند پس منظور اینست که شما همیشه هوشیار و بیدار باشید و مجال ندهید کسی بحقوق شما تجاوز نموده و شما را مثل مردگان خفه سازد و بعد در اینباره مثلی از معاویه بمیان آورد.
بعد اضافه کرد گفت آیا میدانید که اگر دولت در مقابل نیروی شما ملت مسلمان ایستادگی میکرد چه سرنوشتی داشت لابد میگوئید با توپ و تفنگ و خمپاره به جنگ شما میآمد.
بخدا سوگند میخورم بین افسران ارشد ـ درجه داران ـ سربازان ـ پاسبانان و افسران پلیس اشخاصی هستند که من شخصا مرید ایشان میشوم و بآنها ایمان دارم آیا این سربازان و افسران میتوانند بروی پدران و برادران و اولاد پیغمبر و روحانیون تیراندازی نمایند این آقایان همه در روز مبادا حامی و پشتیبان شما هستند.
بعد گفت آقایان من دو حرف دارم یکی با شما ملت عزیز و دیگری با دولت.
اول حرفم با شماست: ای مردم همه میدانید در مملکت ما آزادی وجود ندارد.
مجلس در مرگ عمیق فرو رفته ـ نماینده مردم در بین نیست.
تاجر و بازاری ناراضی است برای اینکه هر روز بعناوینی مختلف و غیر عادلانه از آنها مالیات گرفته میشود.
کارمند ناراضی است که بموقع حقوقش و اضافاتش را نمیدهند کارگر ناراضی است که در وضع فلاکت باری بسر میبرد و آرزوی مرگ رادارد.
سیاستمدار ناراضی است برای اینکه مجلس موجود نیست و قانون اساسی لجن مال شده روزنامه نویس ناراضی است برای اینکه نمیتواند خواسته های مردم را درج نماید و او را خفه نموده اند بطور کلی مردم ناراضی است [هستند] برای اینکه نفسها در سینه حبس است و خفقان عمومی در ملت حکمفرماست بخدا من تا پریروز نمیدانستم اینقدر خفقان عمومی وجود دارد من شنیده بودم که دستگاههای فرعونی جرائد را سانسور مینمایند ولی دیروز برایم مسلم شده که واقعا خیلی بالاتر از این است زیرا این دو روزه کلمه ای درباره اجتماع 50 هزار نفر مردم در مسجد سید عزیزاله و درباره نیروی ملت در روزنامه ها درج نشده و مدیران جواب میدهند که دست ما را بسته و آزاد نیستیم که اینکار را بکنیم پس ای مردم آگاه باشید بعد از این اجازه ندهید از خدا بیخبران با سرنوشت شما بازی کنند نگذارید بیش از این قانون اساسی لجن مال شده و مجلس شورا و سنا در سکوت مطلق بسر برد بعد از این مواظب همه کارهای جزئی و کلی مملکت از قبیل اقتصادی و سیاسی و هر تصمیمی را که میخواهند بگیرند باشید نگذارید بهائیهای بی دین در مجلس شورا راه یافته و با سرنوشتتان بازی نمایند خواستار صریح قانون اساسی و انتخابات آزاد باشید در حوزه ها خودتان شخصا نظارت نمائید و نگذارید مثل انتخابات سالهای قبل نمایندگان سفارشی بمجلس راه یابند از علماء و روحانیون طرفداری نمائید و سعی کنید این عمامه بسرها را در آن جای مقدس قرار بدهید1 بهتر میدانید ما از هیچ کس و از هیچ قدرتی حتی وزیر و و کیل وغیره باکی نداریم زیرا نه از کسی حقوق میگیریم که در سر فرصت منتظر خدمت نموده و یا توبیخ و تنبیه نمایند ما زیر بار کسی نمیرویم طبقه عمامه بسر آزاده هستند باری در این مملکت خیلی ها هستند ماهی 1000 ریال خرج سیگارهای خارجیشان میباشد ولی طلاب ما با ماهی 600 ریال زندگی مینمایند و منت کسی را هم نمیکشند پس اینرا باید بدانند اولاد پیغمبر از کسی زور نمیشنود با خونسردی و احترام کار خود را از پیش میبرد آیا در این تجمع بزرگ یکنفر برای نمونه ناراحت و خدای نکرده زخمی شد در صورتکیه 50 هزار نفر جمعیت در یکجا جمع شده بودند و این تجمع درهر کشوری بود اقلاً چندین نفر کشته میدادند باری نیروی ما یک نیروی مسخره نیست، حزب نیستیم که چند روزی هو و جنجال راه انداخته بعد هر کدام در سوراخی برویم نیروی ما نیروی ابدی است تاکنون هم شاهد هستید هزاران احزاب سفارشی و تعیین شده تشکیل شده و از بین رفته اند تا موقعیکه صدای اللّه اکبر در جهان بگوش میرسد نیروی ما هم بقدرت خود باقیست.
بعد اضافه کرد حرف دوّم من بادولت است.
آقایان من روز اول که از این تصویبنامه باخبر شدم با رئیس دولت شما تماس گرفته و یادآور شدم که این عمل شما غیر قانونی است و آیا عاقبت اینکار را پیش بینی نموده اید و متذکر گردیدم که اینجا کشور اسلامی است و کاری نکنید که خون مردم بجوش آید.
ولی ایشان خیال کردند که چند نفر عمامه بسر این حرف را میزنند و نمیدانست که نیروی عظیم ملت حامی و پشتیبان آنان است و مشاهده نمودید که چطوری و با چه وضع مسخره آمیزی از کرده خود پشیمان و دستور لغو تصویبنامه را صادر کردند و ناطق اضافه کرد.
رئیس دولت باینجانب و آقایان آیت الله خمینی و خوانساری و شریعتمداری تلگرافی جواب دادند که تصویبنامه مورخه 14 /7 /41 درباره انتخاب نسوان در انجمنهای ایالتی و ولایتی لغو گردید ولی چنانکه آنروز در مسجد سید عزیزاله گفتم آیا تاکنون این دستگاه تبلیغات و یا جراید [یک] کلمه از آنرا نوشته اند آیا نوشته اند که روز پنجشنبه 50 هزار نفر مسلمان در مسجد سید عزیزاله گردآمده و بدولت جواب میدادند البته شنیده ام که گفته اند اگر دولت این شکست را در جراید و روزنامه ها بنویسد مقام و و ارزش و حیثیت خود را از دست میدهد.
من میگویم کدام ارزش و حیثیت ؟ آیا مگر دولت نوکر ملت نیست مگر این ملت و این نیروی عظیم و این 15 میلیون نفر را میشود نادیده گرفت مگر دولت نوکر و خدمتگزار این 15 میلیون نفر نیست پس چرا حرف بیهوده و مسخره میزند آیا مقام و منزلت دولت پیش این 15 میلیون کم میشود که همه پی بموضوع و چگونگی آن برده اند پس چنانچه گفته ام تا فردا شب (روز شنبه) بدولت مهلت داده ایم که اگر توسط رادیو و روزنامه ها این قرار داد با روحانیون را درج و منتشر نسازد ما هم تصمیم خود را خواهیم گرفت و در این موقع آقای حاج حسن معتمد 4 نامه که از قم رسیده بود بآقای فلسفی داد که آقایان آیت الله خمینی ـ شریعتمداری ـ مرعشی ـ گلپایگانی فرستاده بودند و در آن نامه ها بآقای فلسفی تذکر داده بودند که فورا با مقامات مسئول تماس گرفته و لغو تصویبنامه مورخه 14 /7 /41 را در روزنامه ها نوشته و از رادیو پخش نمایند.
بعد گفت آقایان علماء قم نتیجه قطعی از دولت خواسته اند که تا فردا دولت مهلت دارد تلگرافی بایشان اطلاع دهد سپس اضافه نمود که شنیدیم معاون نخست وزیر با آیت الله بهبهانی تماس گرفته و قول داده است که اینعمل را انجام دهد و اگر چنانکه اینکار صورت نگیرد و این قرار دادی که بین دولت و روحانیون طی شده عملی نشود چقدر دولت در بین ملت و اجتماع خوار و ذلیل خواهد شد.
سپس گفت که آقایان بمن اطلاع داده اند که دیروز بازار اصفهان بکلی بسته بوده و همه در مسجد جامع تجمع نموده بودند حتی افراد نظامی هم دخالت نموده ولی ایشان جواب داده اند که ما میخواهیم دولت را نصیحت نموده و از کار بی رویه خود منصرف سازیم بدنبال این تظاهرات در آذربایجان، خراسان، اهواز و همدان نیز مردم مسلمان تظاهرات شدیدی نموده اند که واقعا قابل تحسین است.
این جلسه در ساعت 20 پایان یافت و مردم با ختم صلوات پی در پی مسجد را ترک نمودند در جلو ماشین آقای فلسفی مردم نسبت بوی ابراز احساسات نموده و با صدای بلند صلواۀ ختم مینمودند.
تعداد جمعیت باز هم مثل شبهای قبل زیاد بود علاوه بر صحن و شبستان و پشت بامها محوطه حیات [حیاط] مسجد ارک نیز از جمعیت پر بود.
مختار سعیدی 9 /9 /41

توضیحات سند:

1 ـ علت اصلی مخالفت مراجع با این لایحه را می توان در حول محورهای ذیل خلاصه نمود.
الف.
دولت که در غیاب مجلسین (شورایملی و سنا) این تصویبنامه را اعلام نمود براینکه سعی نمود قانون انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی که در آن زمان از طرف آیات عظام بروجردی و کاشانی مورد تحریم قرار گرفته بوده زنده نماید وی می خواست یک بدعت شوم در جهت حذف قانون اساسی را پایه گذاری نماید و با این عمل؛ قانون اساسی را ملغی نماید فلذا ضروری می نمود که با آن مخالفت جدی شود تا دیگر دولت نتواند سر خود و در غیاب نمایندگان واقعی مردم رأسا اقدام به تصویب قانون نماید.
و در یک جمله تصویبنامه فوق که به غلط مسئله آزادی نسوان نامگذاری شده بود مستمسک خوبی برای مقابله و مخالفت با اقدام غیر قانونی دولت شد فلذا آقای فلسفی در تاریخ 11 /9 /41 و بعد از لغو تصویبنامه در اجتماع مردم خواسته واقعی خود را بزبان آوردند و اعلام نمودند ما خواستار فوری انتخابات آزاد هستیم و خواستار انتخاب نمایندگان حقیقی ملت هستیم و از مردم خواست که علماء را برای مجلس انتخاب کنند تا از حقوق حقه مردم و قانون اساسی و دستورات شرع مقدس اسلام دفاع نمایند و بیش از این اجازه ندهند که تصویبنامه ای غیر قانونی را دولت در اطاقهای دربسته تنظیم نموده و بخورد ملت بدهد.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 147






صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.