متن سند:
بازجوئی از محمدعلی فرزند محسن شهرت موحدی س ـ شما دارای چه اسناد جعلی مانند شناسنامه بوده اید مشخصات آنها را دقیقا مشخص و استفاده های از هر یک را مشخص نمایید؟ ج ـ من دارای سند جعلی نبوده ام.س ـ انگیزه و هدف خود را از جلساتی تحت عنوان عزاداری و ادامه فعالیت ضد امنیتی را مشخص کنید؟ ج ـ جلسات عزاداری محلی بود و آن هم در زمانی که سن ّ من کم بود و ناشی از احساسات مذهبی بود و ادامه فعالیّت های بعدی به منظور آشنایی کامل با جامعه خود و شناخت هر چه بیشتر از مذهب و مسائل سیاسی اجتماعی به منظور از بین بردن نابسامانیهایی که احساس می نمودم.
س ـ منظور و هدف از استفاده از فرستنده های بیگانه را تشریح نمائید؟ ج ـ روی احساسات و فرستنده های بیگانه استفاده می بردم و در ضمن گرایشهایی در جهت متشکل شدن در گروه که از ضربات کمتری برخوردار باشد من را به گوش دادن به فرستنده های بیگانه سوق می داد.
س ـ اطلاعات خود را از تظاهرات دسته جمعی مدرسه فیضیه حوزه علمیه قم با معرفی مسببین و گردانندگان با مشخصات مرقوم و نقش خودتان را با ذکر اقدامات بنویسید؟ ج ـ تظاهرات دسته جمعی مدرسه فیضیه حوزه علمیه قم در دی ماه 1350 به منظور اعتراض نسبت به مطالبی که در مجلس سنا توسط یکی از سناتورها و به زعم روحانیون اهانت به مقام مرجعیت روحانیت و شخص خمینی انجام گردید که ابتداء با سخنرانی آخوندی که پاره ای از روزنامه را در دست داشت شروع شده آخوندها به میدان آستانه مقدسه آمده مجددا به داخل فیضیه برگشته و بدنبال صداهایی به این مضمون (به طرف منازل مراجع) مجددا به طرف میدان آستانه آمده و دقیقه به دقیقه بر جمعیت تظاهراتی افزوده می شد و جمعیت تظاهراتی از میدان آستانه به طرف خیابان ارم و گذرخان برای عزیمت به منازل مراجع در حرکت بودند و در ضمن شعارهای دسته جمعی ( درود بر خمینی) به هوا برمی خاست ولی توسط پلیس از جمع تظاهراتی مخالفت بعمل آمده و این جمع از هم پاشیده شد.
من به علّت اینکه در سن کم بودم آشنایی زیاد با طلاب و روحانیون نداشتم ولی اینطور که می توانم حدس بزنم محرکین تظاهرات اشخاصی مانند شیخ حسینعلی منتظری و ربانی شیرازی بوده اند.
س ـ لازم است طلابیکه در الصاق اعلامیه در مدرسه علمیه فیضیه قم و سایر اماکن جهت شما ایجاد تسهیلات نموده است با مشخصات معرفی و مذاکرات، مبادلات و اقدامات با یکدیگر را دقیقا بنویسید؟ ج ـ منوچهر زند وکیلی طلبه ای که دو روز بعد از تظاهرات صبح که وارد فیضیه شدم وقتی تمایلات من را دیده بود من را به گوشه مدرسه صدا زد و در آنجا اعلامیّه حاوی ابیاتی مهیّج برای الصاق به من داد بعد از دو سه روز این شیخ دستگیر شد ولی چون در زندان قم بود همدیگر را در زندان ندیدیم برای دوّمین بار که به زندان افتادم وی را در زندان دیدم ولی بعلّت بدعنقی که داشت رابطه من با وی بصورت دوستانه نبود و هیچگونه مذاکره یا مبادله دیگری با هم نداشتیم.
س ـ هدف و انگیره خود را از کوهنوردی و سنگ نوردی مشخص و ضمن تعیین محلهای تمرین و معرفی مربیان مشوق خود و سایرین را با مشخصات معرفی کنید؟ ج ـ هدف ما از کوهنوردی و سنگ نوردی تمرین بدنی بود در این کار مربی نداشتیم و خودمان از روی فکر خود به این کار ادامه دادیم در کوهنوردیها من.
مشرف.
رضوی بعدها حسن محسنی و مصطفی نیکو حرف با هم می رفتیم در این اواخر خودم تنها می رفتم کوه.
برای کوهنوردی و سنگ نوردی به بیابانهای اطراف قم و کوههای کم ارتفاع خزر و دو برادران و کوهی که در ضلع غربی جاده اراک نزدیک قم است می رفتیم بعدها یکمرتبه امامزاده داود و مراتب زیادی به کوههای شمال تهران کولک چال.
منظریه.
اوشون و شیرپلا می رفتم مدتی با رفقای تیم خودم به آسیاب آبی نزدیک جاده اراک که در ضلع غربی جاده واقع است می رفتیم.