صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: ‌دکتر على امینى

تاریخ سند: 21 آبان 1357


موضوع: ‌دکتر على امینى


متن سند:

گزارش خبر
به: ‌312 شماره گزارش: 26881 /20ﻫ12
از: 20ﻫ12 تاریخ گزارش: 21 /8 /57
موضوع: ‌دکتر على امینى
1ـ مورخه 17 /8 /57 شخص ناشناسى (ازمقامات دانشگاهى) با امینى تماس حاصل و اظهار داشت: ‌اطلاع دارید که نهاوندى سر و صدا ایجاد می‌کند بخصوص اینکه اخیراً پزشکان بیمارستان پهلوى و قلب را تحریک و آنها هم اعلامیه‌هائى داده‌اند و مصاحبه‌هائى نیز با مخبرین خارجى ترتیب می‌دهند و همچنین کم کارى را تبلیغ می‌کنند و اضافه نمود استیضاح شریف امامى در مجلس که وسیله اخبارى نماینده کرج به عمل آمد توسط نهاوندى دیکته و به اخبارى داده شده است و امینى از این موضوع اظهار تعجب کرد و گفت او دستش هم از بالا کوتاه است (منظور دربار شاهنشاهى) و من نمی‌دانم که هدفش چیست و با ناراحتى گفت خدا عاقبت این مملکت را بخیر کند.
2 ـ خانم امینى که در خارج بسر می‌برند با امینى تماس گرفت و به وى اطلاع داد که ایرج (پسر امینى) استعفاء داده است.
3 ـ دکتر معین‌زاده با امینى تماس گرفت و اظهار داشت کسانى را که بازداشت می‌کنند باید به مردم ثابت کنند که اینها در هتل نیستند و امینى هم اظهارات وى را تأیید می‌کرد.
نظریه یکشنبه: ‌
1 ـ درچند روز اخیر امینى ضمن ارتباط با روحانیون مخالف و موافق و ضمن تماس با اعضاء کادر رهبرى جبهه ملى و تبادل نظر با آنها سعى مى‌نماید تا حدودى به این وضع آشفته خاتمه دهد.
2 ـ بعضاً تعدادى از اطرافیان امینى که از جریان بازداشت شدگان اخیر بخصوص افراد سرشناس آگاهى پیدا مى‌نمایند ضمن تماس با امینى اظهار تاسف مى‌نمایند و مى‌گویند افرادى که دستگیر می‌شوند از آنها مطابق میلشان پذیرائى مى‌کنند و به همین دلیل مردم به هیچ وجه قبول نمى‌کنند که با اینها همانند دیگر زندانیان رفتار می‌شود و مى‌گویند دولت نظامى باید کارى کند که مردم واقعیت را لمس کنند.
3 ـ در مورد استعفاى ایرج امینى سفیر ایران در تونس به استحضار می‌رساند که وى مدت‌ها است با خانمش که دختر مرحوم دکتر فرهاد مى‌باشد اختلاف دارد و جدا از یکدیگر زندگى مى‌نمایند و نیز آقاى خوانسارى1 کارمند وزارت امورخارجه در جریان استعفاى ایرج امینى قرار دارد.
4 ـ افرادى که با امینى و مرحوم سپهبد خادمى2 آشنائى دارند از قول خانم خادمى شایع مى‌نمایند که خادمى وسیله مأمورینى که براى دستگیریش رفته بودند، کشته شده است.
نظریه سه‌شنبه: ‌نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: ‌نظریه سه‌شنبه تأیید مى‌گردد.

توضیحات سند:

1ـ پرویز خوانسارى:
پرویز خوانسارى فرزند حسین، در سال 1293 در تهران به دنیا آمد. پدر وى یک بازرگان ورشکسته اراکى بود وى به علت فقر موفق به پایان تحصیلات متوسطه نشد. لذا در سال 1312 به عنوان واکسیناتور دام به استخدام اداره کل صناعت و فلاحت درآمد. در سال 1315 به عنوان «محاسب» در شرکت غلّه استخدام شد و تا سال 1325 در مشاغل دون پایه در وزارت کشاورزى اشتغال داشت. طبق اسناد موجود، پرویز خوانسارى در سال‌هاى پس از شهریور 1320 از طریق سوءاستفاده و سرقت اموال دولتى توانست ثروتى کسب کند و در سال‌هاى 1324ـ1325 با نزدیکى ‌به «حزب دمکرات» قوام‌السلطنه از سوئى و دربار پهلوى از سوى دیگر در جهت ترقى خود بکوشید. به نظر مى‌رسد که او در همین زمان توسط شبکه اینتلیجنس سرویس جذب شد و لذا راه صعود در اهرم ادارى به رویش هموار گردید. خوانسارى، که در پرونده ادارى او مدرک تحصیلى‌اش معادل سال پنجم متوسطه ارزیابى شده، در خرداد سال 1325 در دولت ‌قوام بازرس نخست‌وزیرى شد و در مهرماه همین سال مدیرکل بازرسى و محاکمات وزارت کار گردید. او در سال 1329 توسط رزم‌آرا به عنوان معاون وزیر کار معرفى شد. پرویز خوانسارى در سال‌هاى 1330ـ1320 از عوامل فعال شبکه خرابکارى اینتلیجنس سرویس محسوب مى‌شود، که داراى ارتباطات ویژه با دربار و اشرف پهلوى بوده است. به همین دلیل، پس از کودتاى 28 مرداد 1332، وى مجدداً به مقامات عالى دست یافت و به عنوان مشاور وزیر کار منصوب شد. در سال 1343 به عنوان نماینده وزارت کار و خدمات اجتماعى در کشورهاى اروپایى و با سمت رایزن کار در سفارت ایران در لندن مستقر شد. در سال 1344 سمت او به وزیر مختارى ایران در انگلیس ارتقا یافت.
در سال 1346 پرویز خوانسارى معاون امور فرهنگى و اجتماعى و از سال 1347 معاون ادارى وزارت خارجه شد. وى در سال 1350 سفیر ایران در سازمان بین‌المللى کار و در سال 1351 سفیرکبیر در دفتر سازمان ملل در ژنو شد.
پرویز خوانسارى ‌اوایل ‌سال 57 مجدداً معاون ادارى و اجرایى وزارت امورخارجه شد و در زمان دولت ازهارى نیز در این سمت ابقاء گردید.
کوچکترین پسر او به نام مهرداد خوانسارى پس از پیروزى انقلاب اسلامى مدتى مشاور شاپور بختیار در امور خارجى بود. وى پس از مدتى از بختیار جدا شد و با هواداران رضا پهلوى در لندن همکارى کرد. رک: ‌ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 2، ص 456 تا 461
2ـ سپهبد على‌محمد خادمى: ‌وى فرزند لطف‌اللّه‌ و در سال 1292 در جهرم متولد شده و تحصیلات نظامى خود را در دانشکده افسرى و دوره‌هاى خلبانى را در انگلستان و آمریکا و دوره فرماندهى ستاد را در دانشگاه نیروى هوائى آمریکا طى نموده و در سال 1345 به درجه سپهبدى نایل آمده ‌است. وى در قسمت‌هاى مختلف نیروى هوائى از جمله فرماندهى دانشگاه و رئیس ستاد فرماندهى نیروى هوائى را به عهده داشته و در سال 1340 به سمت مدیر عامل و عضو هیأت مدیره شرکت هواپیمائى ملى ایران منصوب گردیده و در حوزه هواپیمائى ملى کوشش فراوان داشته تا جوانان بهائى را به استخدام درآورد. وى به کلیه کشورهاى مهم جهان به منظور طى دوره تعلیماتى و بازدید رسمى سفر کرده است. سپهبد خادمى از سال 1329 به طور افتخارى آجودان مخصوص شاه (مخلوع) بوده و نشان و مدال‌هائى از جمله نشان سپه (جنگى)، نشان تاج، همایون و مدال افتخار، رستاخیز، 28 مرداد، خدمت و مدال C.V.O از ملکه انگلستان دریافت نموده است. همچنین تیمسار خادمى‌که از افراد بسیار متعصب فرقه ضاله بهائیت بوده، از سوى «چارلز کولاک» فرستاده اداره اطلاعات آمریکا براى تأسیس کلوپ روتارى در ایران دعوت شده و وى از بنیانگذاران و دبیرکل روتارى ایران بوده و رئیس کلیه کلوپ‌هاى روتارى ایران را به عهده داشته است. سپهبد على محمد خادمى در آستانه انقلاب اسلامى به دستور شاه (مخلوع) از خدمت در نیروى هوائى برکنار شد و سرانجام چند روز بعد در منزل خود با سلاح کمرى اقدام به خودکشى نموده است.
«پرونده انفرادى ساواک»

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 560


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.