تاریخ سند: 20 آبان 1357
موضوع: سید مصطفی صابری کارمند حسابداری کارخانه درخشان یزد
متن سند:
از: 26/ ﻫ تاریخ: 20 /8 /1357
به: 312 شماره: 4614 /26 ﻫ
موضوع: سید مصطفی صابری کارمند حسابداری کارخانه درخشان یزد
شخصی به نام اخوان، کارمند که در موسسه حسابرسی پویا (تهران خیابان تخت طاوس) مشغول کار میباشد جهت حسابرسی به کارخانه درخشان آمده بود. نامبرده فوق با میان کشیدن مطالب روز و اشاره به اعتراض احمد بنی احمد1 در مورد واقعه 24 مهرماه2 در مسجد کرمان، توضیح داد چگونه افراد ساواک به مردم حمله و زنها را مورد تجاوز در مسجد قرار دادند و مشارالیه گفت مردم حق دارند که در قبال زوری که از طرف شاه و دولت به آنها وارد میشود اقدام به خرابکاری و کشتار پرسنل حساس نظامی از قبیل فرمانداران نظامی و بخصوص فرماندار نظامی تهران بکنند و اضافه کرد کشتن مثلاً فرماندار نظامی تهران عکسالعمل بینالمللی خواهد داشت و در نتیجه کم کم نظامیان نیز که به مبارزات بحق مردم پی بردند همانند آن سرباز وظیفه که فرماندار نظامی جهرم را زخمی و رئیس شهربانی را به قتل رساند به فرماندهان خود حمله و از دستورات سرپیچی خواهند کرد تا آنجا که ارتش بر علیه شاه قیام و کودتا خواهد کرد. وی گفت دولت دکتر شریعتیها را میکشد و فرخزادها و رقاصههای سینما را آزاد میگذارد و مردم هم حق دارند که سینما را به آتش بکشند چرا که سینما باعث میشود مردم را سرگرم و از کارهای خلاف دولت غافل شوند. سپس اخوان در تائید اظهارات وی اشاره به تجاوز دخترهای زندانی از جمله دختری که در همدان دستگیر شده بود و مورد تجاوز قرار گرفته بود، نمود و گفت ساواک[به] شکنجههای مرگآور خود همچنان ادامه میدهد که آنان روی گفتن و برملا کردن این قبیل شکنجه را نداشته باشند. در خاتمه صابری عنوان نمود مردم تا مرحلهای که بتوانند مبارزه را ادامه خواهند داد تا شاه را برکنار نمایند.
نظریه سهشنبه. مفاد خبر قابل بررسی میباشد. ضمناً سید مصطفی صابری فاقد سابقه مضره میباشد علیهذا به شنبه آموزش داده شد چنانچه در آینده اطلاعات دیگری در مورد فعالیت وی کسب نمود مراتب را به موقع گزارش نماید.
نظریه 26/ ﻫ : نظریه سهشنبه مورد تائید است.
توضیحات سند:
1. احمد بنى احمد فرزند محمدتقى در سال 1308ش در تبریز به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم ادبیات از دانشسرای معلمان ارومیه، به نوبت، معلم، مدیر و ناظم مدارس مختلف منطقه شد. در دهه 1330 پس از تکمیل خدمت نظام، کفیل ریاست اداره آموزش و پرورش و رئیس اداره اوقاف شد. در 1337 به معاونت حزب مردم رسید. او از لیبرالهاى حکومت و وفاداران رژیم شاهنشاهی پهلوى بود که در مجموعه کتابهاى تاریخ شاه، شجرهنامه رضا پهلوى را تا نیای هفتم مورد بررسى قرار داد و کودتاى 28 مرداد 1332 را رستاخیز ملت نامید و کتابى به عنوان «پنج روز رستاخیز ملت» منتشر کرد.
بنی احمد، داراى مدرک لیسانس حقوق و نماینده دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی از تبریز بود. ساواک در یکی از گزارشهای خود دربارهی او مینویسد: «سوابقى از عضویت و فعالیت یاد شده در گروهها و دستجات افراطى و مخالف موجود نیست، لیکن شایعاتى در مورد نامبرده وجود داشته مبنى بر این که وى داراى افکار و عقاید کمونیستى است؛ مشارالیه پس از تشکیل حزب رستاخیز ایران، عضویت این حزب را پذیرفته و ... در جناح پیشرو حزب رستاخیز ایران فعالیت دارد. نامبرده در سال 1354 به هنگام بحث درباره بودجه سال 1355 نطقى در مجلس شوراى ملى ایراد کرد که حاوى مطالبى علیه اوضاع کشور بوده که به همین علت در دادگاه حزبى محاکمه شد و بعد دادگاه نظر خود را درباره وى بدین شرح اعلام کرده است: چون مشارالیه از بیانات خود ابراز ندامت کرده، لذا به نظر نمىرسد که در عنوان مطالب خود سوءنیت داشته باشد. یادشده به مدت 14 سال مشاور حقوقى واحد صنعتى غرب در تبریز بوده و عضویت هیأت امناء بنیاد فرهنگى رضا پهلوى و حمایت از جذامیان و مسلولین و اردوگاههاى کار آذربایجان را به عهده داشته است. وى مدیر روزنامه عصر نوین تبریز بوده که بعضاً در آن مطالب انتقادى درج مىشده که به همین علت در سال 2527 (1347) دو بار توقیف و دو بار نیز به مدیر آن تذکر داده شده است. علاوه بر این، وى با عدهاى از عناصر سابقهدار جمعیتى به نام «جمعیت دوستان» در تبریز همکارى داشته و روزنامه او ارگان نظریات انتقادى این عده بوده است.»
بنی احمد که در مورد چاپ مجدد هفته نامه عصر نوین، در نامهاى به محمدرضا پهلوی، مراتب وفادارى و جاننثارى خود را ابراز داشته و خواستار عفو و بخشش شده بود، در جریان اوج گیری انقلاب اسلامی در سال 1357ش، در رابطه با حمله نیروهای نظامی به منزل شریعتمدارى، دولت را استیضاح نمود و در همین موقع بود که با ایفای نقش مخالف، سعی در نفوذ در برخی از روحانیون داشت و این درحالی بود که از اقدامات و اعلامیههاى حضرت امام خمینى (ره) انتقاد و در صدد تشکیل حکومت سوسیال دموکرات بود.
همچنین گزارشهایى در خصوص سوءاستفادههای وی از زمینهاى دولتى وزارت تعاون، که توسط شرکت «ایدم» خریدارى شده و فروش زمین در تبریز به وزارت نیرو به قیمت گزاف در سالهاى 56 و 57 نیز در سوابق او موجود است که توسط ساواک تبریز مورد تأیید قرار گرفته است.
بنی احمد که در طول مدت حضور خود در دیوانسالاری رژیم شاهنشاهی، همواره از مدافعان رژیم بود و با تشکیل حزب رستاخیز به آن پیوسته بود، در آخر تیرماه 1357ش، و در بحبوحهی انقلاب اسلامی، از حزب رستاخیز کنارهگیرى کرد و در نقش مخالف دولت، حزب «سوسیال دموکرات اتحاد براى آزادى» را در شهریور ماه 1357 تأسیس نمود و در یک حرکت نمایشى، پس از واقعه خونین 17 شهریور در میدان ژاله تهران، دست به اعتصاب غذا زد که پس از چند روز، از آن دست کشید.
وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى، در شبکه براندازى جمهورى اسلامى در آذربایجان غربى با سلطنتطلبها همکارى داشت.
اسناد ساواک. پرونده انفرادى
2. در روز 24 مهرماه سال 1357ش، متجاوز از 20 هزار نفر از مردم کرمان در اجرای اوامر امام (ره) به منظور بزرگداشت چهلم شهدای جمعه سیاه در مسجد جامع کرمان اجتماع کردند و در کمال نظم و آرامش به بیانات خطیب گوش میدادند؛ ولی ناگهان تعداد زیادی کولی اجیر شده، با حمایت مأمورین مسلح وارد مسجد شدند و با چوب و سنگ و اسلحههای سرد و گرم، به مردم حمله کردند و هر کس که در مسجد بود، مورد ضرب و شتم آنها قرار میگرفت و در نتیجه، عدهای مقتول و مجروح شدند. کولیهای چماق به دست، قبلاً اتومبیلها و موتورسیکلتها و دوچرخههای مردم را به آتش کشیده بودند. روزشمار تاریخ ایران، ج 2، ص 368
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 5 صفحه 111