تاریخ سند: 17 دی 1337
موضوع: باشگاه روتاری
متن سند:
شماره: 2-3-4584
در محافل مطلع مطبوعاتی گفته میشود باشگاه (روتاری) که وابسته به رؤسای اصناف جهان میباشد و مدتی است که در ایران شروع به فعالیت کرده وعده زیادی هم از رؤسای اصناف و کارفرمایان به آن پیوستهاند در واقع یکی از تشکیلات جمعیتها و مجامع فراماسیونری* است که باطناً جنبه سیاسی دارد.
به عرض میرسد باشگاه مزبور تاکنون در ساواک تأثیر ندارد.
در صورت تصویب مشخصات مؤسسین و اعضای ایرانی آن از شهربانی کل کشور خواسته شود.
5 /11 نکویی
فیش و سابقه باشگاه روتاری در صورتیکه سابقه ندارد پرونده تنظیم و ارائه فرمایند.
21 /10 /45
بخواهید ضمناً این اطلاعیه را به بخش 5 هم نشان بدهند که ملاحظه¬ها شود.
6 /11 /37
آقای خلیلی اقدام شود.
6 /11
توضیحات سند:
* فراماسونریFreemasonery سازمانی کاملاً مخفی و گاه نیمه مخفی که با استفاده از روابط پیچیده و پنهانی میان اعضای خود، از نفوذ و قدرت فراوانی در امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای مختلف برخوردار است.
کلمه «فراماسون» کلمه ای است با ریشه فرانسویFranc maconکه در زبان انگلیسی Free masonگفته می شود.
این عبارت معنای لفظی بنّای آزاد دارد و در تشریح بیشتر آن گفته اند «افزارمند یا بنّایی که آزاد بوده و با ابزارهایی مانند تبر، چکش، گرز و اسکنه روی سنگهای تراش بردار کار می کرده.
با توجه به این که چنین سنگی در زبان انگلیسی Freestoneفرستین نام دارد، فریمیسین نامیده می شده است.
نیز احتمال داده اند که بدین گونه به افزارمندان «آزاد» Free می گفتند، زیرا که در روزگار حاکمیت نظامهای فئودالی آنان آزاد بودند که به هر نقطه ای از کشور که خدماتشان مورد نیاز بوده سفر کنند و به کار پردازند.
»
از آنجا که این افزارمندان از هنری پراهمیت و مورد نیاز جامعه بهره مند بودند، اسرار حرفه و هنر خود را درمیان خویش نگاه می داشتند و از طریق نشانه ها و علامتهای قراردادی میان خود ارتباط بر قرار می کردند.
این شرایط خود به خود موجب تشکیل انجمنهای صنفی مخفی میان ایشان می شد.
در تاریخ جهانی فراماسونری از این گونه انجمنها با لقب «فراماسونری عملی» یاد می کنند.
این گروههای صنفی از آنجا که دارای تخصصهای ویژه بودند و از این راه درآمدهای خوبی می اندوختند، اندک اندک در زمره اقشار مهم و با نفوذ اجتماع درآمدند و هم اینان در پایه گذاری تمدن بورژوازی اروپا پس از رنسانس تأثیر بسیار داشتند.
قدرت نفوذ جایگاه بنّایان آزاد در جامعه اروپا تا آنجا رسید که بسیاری از ثروتمندان و قدرتمندان اروپا با آن که بنّا و معمار نبودند در انجمنهای این صنف عضو می شدند و با ایشان ارتباط بر قرار می کردند.
رفته رفته انجمنهای مخفی بنّایی به انجمنهایی بدل شد که بنّایان در آن در اقلیت بودند و بیشتر اعضای آن را ثروتمندان و قدرتمندان تشکیل می دادند.
با گسترش روز افزون انجمنهای فراماسونری (که در اصطلاح «لژ»های فراماسونری خوانده می شدند) ضرورت ایجاد یک تشکیلات منظم و منسجم که محصول اتحاد لژهای مختلف باشد، احساس شد.
از این رو در سال 1717 م (1096 ش) چهار لژ مهم انگلستان طی یک گردهمایی مهم که در لندن برگزار شد با اتحاد خویش لژ اعظم انگلستان را تشکیل دادند.
همچنین در این گردهمایی مواد مهمی نیز به تصویب رسید.
از جمله این که حقوق فراماسونری از این تاریخ به بعد فقط به گروه بنّایان عملی محدود نخواهد بود، بلکه هر فردی که لیاقتش در لژهای قانونی به اثبات برسد می تواند به مسلک ماسونی در آمده و از حقوق آن استفاده کند.
و این اعلام رسمی آغاز دوره ای جدید در تاریخ فراماسونری بود
که اصطلاحا فراماسونری نظری یا نمادین خوانده می شود.
بعدها لژهای اعظم دیگری در کشورهای مختلف اروپا از جمله فرانسه، اسکاتلند، آلمان و اسپانیا تشکیل شد.
لژهای فراماسونری که متأثر از افکار دوره رنسانس اروپا و برابر با نیازهای روزگار خود شعار «آزادی، برابری و برادری» را برگزیده بودند، در اروپا قدرت فراوانی یافته و در صدر قوای استعمارگر اروپایی به کشورهای پیرامونی و مستعمره نیز راه یافتند.
در کشورهای مستعمره لژهای فراماسونری با جذب اقشار مختلف مردم خصوصا روشنفکران و نخبگان جامعه از ایشان برای تثبیت نفوذ و قدرت استعماری خود بهره می جستند.
در کشور ما نخستین لژ فراماسونری در سال 1324 ق مطابق با 1907 م تحت عنوان «لژ بیداری ایران» در تهران شکل گرفت.
پیش از این تاریخ بسیاری از ایرانیان در خارج از کشور به عضویت لژهای فراماسونری در آمده بودند و حتی برخی از ایشان چون میرزا ملکم خان ناظم الدوله به تلاشهایی نافرجام برای تشکیل یک لژ فراماسونری در ایران دست زده بودند.
اما لژ بیداری ایران نخستین لژ وسیع و قانونی فراماسونری بود که به شکل مخفیانه در ایران آغاز به کار کرد.
این لژ ماهیتی فرانسوی داشت و تحت نظر لژ شرق اعظم (گرانداوریان) فرانسه فعالیت می کرد.
بعدها در دوره حکومت پهلوی پدیده فراماسونری در ایران گسترش بسیاری پیدا کرد و لژهای متعددی با هویتهای فرانسوی، انگلیسی، اسکاتلندی، آلمانی و احتمالاً آمریکایی در شهرهای مختلف تأسیس و فعالیت می کردند.
از آغاز شکل گیری رسمی پدیده فراماسونری در ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی، بیشتر دولتمردان و سیاستمداران ایران وابسته به لژهای فراماسونری بودند و به عبارت دیگر بخش مهمی از سیاست و دولت در ایران توسط ماسونها اداره می شد.
فراماسونها معمولاً در ظاهر بر موازین اخلاقی و انسانی بسیار تأکید می کنند و لژهای خود را انجمنهایی علمی ـ اخلاقی به شمار می آورند.
لکن در عمل برای دستیابی به اهداف خود که از اهداف لژهای مادر ـ در کشورهای استعمارگر ـ جدا نیست، دست به هر عملی می زنند.
تشکیلات سازمانی فراماسونری در کشورهای پیرامونی به گونه ای عمل می کنند که اعضای آنها خواسته یا ناخواسته به مهره هایی برای پیشبرد اهداف بیگانگان در کشور خود بدل می شوند.
پدیده فراماسونری با پدیده صهیونیسم و تفکرات یهودی رابطه ای تنگاتنگ دارد و تأثیر این رابطه در قوانین و آداب و سنن فراماسونری به وضوح مشهود است.
ر.ک : کتاب شرح احوال رجال، ج 2، ص 554 تا 556.
منبع:
کتاب
کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 1