تاریخ سند: 4 آذر 1340
موضوع: جلسه سخنرانی مجاهدین راه آزادی و مدافعین مشروطیت
متن سند:
شماره: 4860 ط س
صبح جمعه 3 /9 /40 جلسه هفتگی منزل آقای فرود واقع در یوسف آباد
پایین تشکیل گردید.
جمعیت شرکت کننده در حدود دو هزار نفر بودند که از این
عده در حدود 1500 نفر کارگر و تقریبا تعداد 200 نفر از فرهنگیان و بقیه هم از
اصناف و سایر طبقات تشکیل می شدند.
در حدود ساعت 1000 آقای سپهر پشت میکروفون قرار گرفت و سخنرانی
مفصلی درباره عدم آزادی در دولت حاضر و تعطیل مشروطیت و عواقب وخیم
آن و فداکاریهای ملت ایران در راه بدست آوردن مشروطیت.
خدمات آقای
فرود و بازداشت غیرقانونی او ایراد کرد.
سپس آقای هاشمی نماینده
آذربایجانیها شروع به صحبت نمود و ابتدا پیامی را که ادعا می کرد آقای فرود از
زندان برای جمعیت فرستاده خواند که متن این پیام این بود که دکتر امینی مرا
ناجوانمردانه و نابخردانه به زندان افکنده تا کسی سد راه او نباشد ولی بالاخره
دیر یا زود سربلند و مفتخر به میان شما باز خواهم گشت.
سپس مطالبی را که
خود آقای هاشمی نوشته بود قرائت کرد.
بیشتر مطالبی که نامبرده خواند مربوط
به تعطیل مشروطیت.
استبدادی که دکتر امینی بوجود آورده.
بدبختی های طبقه
کارگر.
و غیره بود.
ضمنا اظهار داشت که دکتر امینی گفت ما را به خارجیان
فروخته است و در این هنگام مردم به شدت ابراز تنفر کردند که چرا باید نفت ما
بدون وجود مجلس مورد حیف و میل آقای دکتر امینی قرار بگیرد.
بعد از نامبرده آقای رشیدیان پشت میکروفون قرار گرفته وی اظهار داشت که
پیشنهاد من این است که چون متأسفانه خود آقای فرود در بین ما نیستند عکس
ایشان را در اینجا نصب کنیم آن وقت عکس قاب شده آقای فرود را در آوردند و
آقای رشیدیان آن را مقابل جمعیت قرار داد و جمعیت برای آن کف زدند.
آقای
رشیدیان گفت در مملکتی که قوه قضائیه دستخوش اغراض سیاسی گردد
متأسفانه باید گفت که آن مملکت از تمام اصول استقلال محروم مانده است.
تمام
دستگاههای دادگستری اعتراف می کنند که آقای فرود اصولاً پرونده ای ندارند و
پرونده هایی هم که تشکیل شده مربوط به شهرداری های ماقبل و مابعد آقای
فرود است و بازپرس آقای فرود هم در ضمن بازپرسی چند دفعه از ایشان
معذرت خواسته اند که شما اصولاً پرونده ای در این دستگاه ندارند و آقای فرود
هم این موضوع را بعد از ختم بازپرسی به خبرنگاران جراید اظهار داشته اند ولی
از آنجایی که آقای دکتر امینی نمی تواند یک چنین شخصی را که همیشه
خدمتگذار مردم بوده و بخاطر مردم و مبارزه با استبداد و این دولت آزادی کش
قیام کرده روبروی خود ببیند او را به زندان افکنده است.
من در یکی از
روزنامه ها خواندم که آقای دکتر امینی مرد شماره یک دنیا است بله ولی از این
نظر شماره یک است که اولین نفری است که حاضر شده به خاطر منافع خودش
ملت را بفروشد و استقلال مملکتش را ناچیز بشمارد.
تفاوت ما هم با دکتر امینی
همین است که ما اول وطنمان را می خواهیم و بعد خودمان را ولی ایشان اول
خودشان و منافع خودشان رامی خواهند
و بعد یک مسایل دیگری را.
اعلام جرمی برعلیه شهردار سابق تهران که اکنون هم
عضو کابینه است توسط آقای نمازی شده ولی هیچکس به آن رسیدگی نمی کند
اما فرود را که اصولاً پرونده ای ندارد به بهانه های بی جهت به زندان می افکنند.
در
هفته گذشته فرزند یکی از کارگران دوست ما که جزو جمعیت ما است مریض
بوده این کارگر وطن پرست به خاطر اینکه صبح جمعه حتما باید در جمع ما
شرکت کند فرزندش را رها می کند و به اینجا می آید ولی وقتی ظهر جمعه به خانه
بر می گردد می بینید که فرزندش فوت کرده این موضوع را باید آقای دکتر امینی
بداند که ملت ایران به سرنوشت خود تا این اندازه ایمان و علاقه دارد که فرزندش
را هم فدای عقیده اش می کند و ما هم به خاطر احترام به ایمان درست این مرد بعد
از ختم جلسه به اتفاق به سر خاک فرزند او می رویم.
اکنون هم برای خشنودی
روح او یک صلوات بلند بفرستید (جمعیت صلوات فرستادند).
آقای هاشمی به موضع نفت اشاره کردند بنده هم باید بگویم که به ما اطلاع دقیق
رسیده که روز ششم آبان ماه آقای دکتر امینی نفت ما را برای 38 سال به
شرکت های خارجی فروخته اند ما اعلام می کنیم که به هیچ وجه این قرارداد
ننگین را قبول نداریم و زیر بار این ننگ نخواهیم رفت و اصولاً هر قراردادی را
که ایشان بدون وجود مجلس وضع کنند از نظر ملت ایران قابل قبول نیست چون
که ایشان معنی فرمان همایونی را بد تعبیر کرده اند.
ایشان گستاخانه به فکر وضع
قانون و قرارداد افتاده اند و ما هم زیر بار نخواهیم رفت.
آقای دکتر امینی در
ضمن یکی از مصاحبه های خود گفته اند که فعلاً موضوع انتخابات منتفی است
چون مسئله نفت در میان است ما می پرسیم اولاً مسئله نفت چه ربطی به انتخابات دارد و درثانی هر
معامله ای که روی نفت که حیاتی ترین ثروت ما است انجام بگیرد مورد قبول ما نیست.
سپس آقای رشیدیان گفت که کارگران صنف خباز اعلامیه ای داده اند که دولت به هیچ یک از خواسته های
آنان اهمیتی نداده است و به ما پناه آورده اند.
در این موقع کارگری از بین جمعیت فریاد زد (این اعلامیه را
من دادم.
من زن و پنج فرزندم از گرسنگی نزدیک است بمیرند.
وزارت کار به حرف ما گوش نمی کند این
دولت دیکتاتور است.
فاشیستی است استبدادی است...) آقای رشیدیان افزود که ببنید آن وقت دولت به
ما لقب گردن کلفت و اخلالگر و غیره می دهد.
در ساعت 1120 آقای مهندس انزلچی پشت میکروفون قرار گرفتند ایشان بعد از یک نطق انقلابی و مهیج
که سرتاسر آن حمله به آقای دکتر امینی و خاندان استبداد بود قطعنامه میتینگ را در دو ماده قرائت نمود.
ماده اول ـ راجع به تعطیل مشروطیت و عدم اجرای قانون اساسی بود که دولت هر چه زودتر باید انتخابات
را شروع نماید و ماده دوم آن راجع به بازداشت غیرقانونی آقای فرود بود که باید هر چه زودتر آقای فرود
آزاد شود در ساعت 1140 سخنرانی به پایان رسید و آقای رشیدیان به اتفاق چند صد نفر از کارگران عازم
مزار فرزند کارگر نامبرده شدند.
از دانشجویان دانشگاه سیروس اعتصامی و احمد کوهرنگی از دانشکده حقوق.
امیر کوهرنگی از
دانشکده پزشکی.
و یکی از فارغ التحصیلان دانشکده علوم به نام یزدانی که فعلاً ساکن کوی امیرآباد است
حضور داشتند.
در پایان اعلامیه جمعیت مجاهدین و اعلامیه جمعیت دوستان در بین مردم توزیع شده که یک نسخه از هر
کدام به حضار داده شده است.
گیرندگان: اداره کل سوم
تعداد نسخه: 5
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 138