صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تشکیل مجلس برای مصطفی خمینی1

تاریخ سند: 15 آبان 1356


موضوع : تشکیل مجلس برای مصطفی خمینی1


متن سند:

به : 312 از : 5 / ه شماره : 7625/ ه 1 از ساعت 1830 الی 2100 روز مذکور مجلس ترحیمی برای نامبرده بالا توسط حاج عطاءاللّه اشرفی خوزانی معروف به حاج آقا عطاء اصفهانی در مسجد بروجردی برگزار گردید در این مجلس حدود 600 نفر حضور داشته که از این عده حدود 50 نفر روحانی و طلبه که از قم آمده بودند حاضرین جلسه را تشکیل می دادند ابتدا پسر حاج آقا عطاء که از قم جزء عده مذکور بود جلو میکروفن رفته و برنامه را به شرح زیر اعلام نمود.
1ـ قرائت اشعار که در این مورد سروده شده 2ـ سخنرانی یکی از طلاب 3ـ سخنرانی جناب آقای شیخ محمدعلی گرامی2 سپس فردی که لباس سویل به تن داشت جلو میکروفن رفته و اشعاری که در مدرج [مدح] خمینی و پسرش سروده شد بود قرائت نمود در شعر مذکور روح اللّه خمینی مجاهد معرفی شده بود و می گفت با مرگ پسر آن بزرگوار کمر شیعه شکست نه در ایران بلکه در جهان و هر موقع ضمن قرائت شعر اسم خمینی می آمد صدای صلوات از مجلس بلند می شد بعد طلبه جوانی که اسم وی شناخته نگردید پای منبر رفت با صدای خیلی بلند و احساسات تمام شروع به سخنرانی کرده که خلاصه گفتار وی به شرح زیر است.
شیعه یعنی عصیان گر رهبر شیعه باید یک نفر مثل ابراهیم بت شکن باشد (منظورش خمینی) بود شیعیان مجاهد هستند و نباید از مبارزه بترسند نباید از زندان و تبعید ترس داشت این زندانها و [جوخه های] دار برای شیعیان مجاهدین شیعه درست شده کدامیک از پیشوایان ما (ائمه اظهار) به مرگ طبیعی مردند یا در زندانها بودند یا مسموم کردند مرتب روح اللّه خمینی را مجاهد خطاب می کرد ناطق ضمن تجلیل از خمینی و پسرش گفت اینها را دولت ایران از وطن دور و به عراق تبعید کرده است چرا؟ به خاطر حقیقت گویی آنها، اینان وارث ابراهیم بت شکن هستند که با نمرود و فرعون مبارزه کردند دشمنان ابراهیم بت شکن و موسی کلیم اللّه و آقای خمینی کوشیدند با هر نوع شکنجه ای که شده فریاد آزادیخواهی و پیامهای اینها را خاموش نمایند آقای خمینی به خاطر بیداری مردم به خاطر حق در برابر دشمن قیام کرد و توانست صدای عدالت را به گوش مردم برساند ولی افسوس که دشمن این مرد بزرگوار صدای او را خاموش کرد و او را به عراق تبعید نمود (هر موقع اسم خمینی برده می شد صلوات بلند از طرف حاضرین داده می شد) بعد آقای گرامی به منبر رفت ایشان از خمینی و پسرش تعریف و تمجید نمود و او را یگانه زعیم و رهبر و پرچمدار جهان تشیع معرفی کرده و افزود بر مردم واجب است که پیامهای این مرد را با بیداری درک کنند زیرا ایشان از جهات مختلف به علم، تقوی، مجاهدت، قناعت آگاهی کامل دارند و در عصر کنونی مرجعی که جامع الشرایط باشد به ایشان اطلاق می گردد من خودم هفت سال در محضر ایشان (روح اللّه خمینی) درس خواندم و تمام خصوصیات این شخص را می دانم از این زعیم و مرجع بزرگ پیروی کنید و او را کاملاً بشناسید این هیات به احترام شما کرمانشاهیان که احساساتی به خرج داده و در این مجلس شرکت کرده اید از قم آمده اند از این مرجع بزرگ در پاکستان و افغانستان 90% شیعیان تقلید می نمایند.
در انگلستان و در امریکا طرفداران زیادی دارد آقایان در ماه 5 میلیون تومان پرداختی شهریه این رهبر بزرگ است از ابتدا تاکنون علمای مجاهدی بودند که به جبهه رفته و با استعمار جنگیدند سپس چند نفر از چنین علما را نام برده تا به خمینی رسید و به محض بردن اسم ایشان صلوات بلند فرستاده شد این بزرگوار به سر قبر پسرش رفته و با شکیبائی کامل گفت تو رفتی و به هدف خودت رسیدی ماندم من بعد گرامی افزود نمی دانم پسر این بزرگوار چطور مرد اللّه اعلم برای من مجهول است بعد شروع کرد از فضائل پسر خمینی صحبت کردن و افزود همان طوری که علی در حیات پیغمبر اسلام از خود ابراز عقیده نمی کرد و مؤدب بود به خاطر حرمت پیغمبر بوده است این مرجع بزرگ نیز در زمان حیات آیت الله بروجردی ساکت بود ولی بعدا در مقابل حق خودش را نشان داد این جلسه تا ساعت 21000 ادامه داشت.
نظریه شنبه : این افرادی که از قم آمده بودند جزو دارودسته شیخ ابوالقاسم خزعلی بودند و در بین آنان چند نفر با لباس سویل نیز حضور داشت پس از سخنرانی جلسه از معرفی نام ناطقین به طور غیرمحسوس خودداری می شد و به جهان [چهار] قسمت تقسیم شدند عده ای در منزل سیدرضا معصومی و تعدادی دیگر در منزل احمد الهی و چند نفری در منزل حاج آقا عطاء و بقیه نیز در مسجد بروجردی استراحت کردند از این هیئت چند نفر نصف شب کرمانشاه را ترک نموده اند.
بقیه نیز با یک دستگاه (اتوکار و یک دستگاه ماشین سواری روز بعد 14 /8 /36) به طرف قم حرکت کردند و ضمنا در اتوکار موقع حرکت سه صندلی خالی بود یکی از طلاب همدان که با آنها نیز آشنائی داشت خواست تا همدان سوار شود ولی ایشان را به عنوان این که محرم اسرارشان نبود به آن ماشین راه ندادند.
نظریه یکشنبه : نظریه فوق مربوط به منبع 8386 بوده و مورد تائید می باشد 2ـ یکشنبه در جلسه حضور داشته و متن اطلاعیه نیز صحت دارد 3ـ ابتدا قرار بود حاج عطاء از منبر استفاده کند ولی با طرح قبلی از منبر رفتن خودداری و به جای وی نامبردگان سخنرانی کردند 4ـ برای تعیین هویت دو نفر مذکور از طریق کلانتری از خادم مسجد بروجردی به نامه علی آقا تعهدی اخذ شده بود که درب مسجد را باز نکنند ولی ناطقین و گردانندگان ساعت 4 صبح یا قبل از آن کرمانشاه را ترک نموده بودند.
5 ـ قرار است شیخ محمدرضا کاظمی نیز مجلسی در این زمینه در چند روز آینده برگزار نماید چنانچه به ایشان نیز اجازه تشکیل مجلس داده شود قطعا از خمینی تجلیل زیادی به عمل خواهد آمد و از دستگاه نیز انتقاد خواهد شد و تشکیل چنین مجالسی در بدبینی مردم نسبت به دستگاه و طرفداری آنان از خمینی مؤثر و اصلح است از تشکیل این گونه جلسات خودداری گردد 6ـ ناطق سوم نیز شیخ محمدعلی گرامی فرزند عباس بود.
اهواز نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه مورد تائید است قبلاً قرار بوده حاج آقا عطا و شیخ محمدعلی گرامی از منبر استفاده نمایند ولی بدون اطلاع قبلی و اجازه اشتیجاری بد سلیمی به منبر رفته و شروع به اظهار و مطالب فوق می کنند و سلیمی به محض پایان اظهاراتش بدون اطلاع سایرین با تغییر لباس کرمانشاه را همان شب ترک می نماید بانی مجلس و پسرش در بازجوئی از شناسائی دو نفر مذکور اظهار بی اطلاعی کرده اضافه نموده اند دو نفر مزبور را گرامی می شناسد و به قرار اطلاع سلیمی در همدان سوار ماشین شده به طوری که بعضی از افراد حاضرند سپس اظهار می کردند وی در مدرسه علمیه همدان طلبه می باشد.
ق.
پرورش

توضیحات سند:

1ـ آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی فرزند ارشد حضرت امام (ره) در سال 1309 ه ش در قم متولد شد.
وی در پانزده سالگی به تحصیل علوم دینی پرداخته و در 27 سالگی به درجه اجتهاد رسید وی در دوران تحصیل از محضر آیات عظام بروجردی، محقق داماد و والد گرامش بهره ها برد و در 13 آبان سال 1343 دستگیر و پس از پنجاه و هشت روز اسارت در زندان قزل قلعه، آزاد شده به قم بازگشت و مورد استقبال باشکوه مردم قرار گرفت ساعت 10 صبح همان روز مجددا دستگیر و به ترکیه تبعید شد و پس از چندی به همراه امام خمینی به عراق تبعید گردید در سال 1348 در عراق بازداشت و مستقیما به کاخ ریاست جمهوری عراق برده شد.
احمد حسن البکر رئیس جمهور عراق به وی پیشنهاد همکاری با رژیم بعث عراق را می دهد که وی این پیشنهاد را رد کرد و سرانجام در شب اول آبان سال 56 در چهل و هفت سالگی به طرز مشکوکی فوت نمود و مرگ وی سرآغاز شروع انقلاب اسلامی گردید و علی رغم تلاش رژیم شاه در اکثر نقاط ایران مجالس باشکوهی در تجلیل از وی و پدر گرامیش برگزار شد.
2ـ آیت الله حاج شیخ محمدعلی گرامی از علما و مدرسین حوزه علمیه قم می باشد که در دوران مبارزه علیه رژیم ستم شاهی فعالیت های زیادی از جمله تبلیغ اندیشه های امام خمینی (ره) داشته است.

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 107


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.