صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: علی امینی نخست‌وزیر سابق

تاریخ سند: 2 آبان 1347


موضوع: علی امینی نخست‌وزیر سابق


متن سند:

گزارش خبر
به: ۳۱۲ شماره گزارش: 27283 /20 ﻫ 4
از: ۲۰ ﻫ۴ تاریخ گزارش: 2 /8 /47
موضوع: علی امینی نخست‌وزیر سابق

از ساعت 12 /7 صبح روز چهارشنبه 8 /8 /47 در منزل علی امینی نخست‌وزیر سابق عده‌ای در حدود ... نفر از جمله امیر جلالی از شهرداری - خلیقی از دارائی - رهبری از دارایی - شیخی به نام حریری - کوتوال - نادری - صاجب اختیاری - علی‌اکبر مالکی شاعر - سید حسین رضوی سرمست - حاجی محمد مطیع‌الشراع - محمد منتظر شاعر و مداح - هیئت‌های مذهبی حضور داشتند امیر جلالی اظهار داشت در محلی به چند تن از سران سپاه یعنی تیمساران درجه اول حضور داشتند ذکر خیر جنابعالی پیش آمد روی من تردید داشتند و خیال می‌کردند من مأمورم و در لفافه بحث می‌کردند. وقتی من خودم را داخل کردم و از محسنات جناب اشرف گفتم خاطرشان آسوده شد به طور رسمی صحبت‌های خود را دنبال کردند همه معتقد بودند که ایشان خدمت‌گذار است و در زمان بحرانی روی کار آمد و مخالفین را سرجایشان بنشاند امینی گفت در این چند روز که زن کندی شوهر اختیار کرده عده‌ای از مردم صاحب نفوذ آمریکا نزد کشیش عالیقدر رفتند گفتند چون زن کندی به کارهای بد دست زده بعد هم شوهر کرده است او را تکفیر کنید کشیش که آدم پخته‌ای بوده گفت نه من و نه شما هیچ کدام نمی‌توانیم قضاوت کنیم که زن کندی گناهکار است آن خداست که می‌تواند بگوید چه کسی گناه‌کار و چه کسی ثواب‌کار است. حالا بنده هم می‌گویم در زمان زمامداری گناه کردم ولی کسی که بتواند ثابت کند که من گناه‌کارم و گناهم چه بوده تاکنون پیدا نشده است پیامبر اسلام فرمود کارها با صبر و حوصله درست می‌شود که البته نه صبر بدون فعالیت باید صابر بود ولی فعالیت هم کرد بالاخره روزی خواهد آمد که من و شاه با هم دوستانه ثابت کنیم خدمت گذار کیست و خیانت کار کیست این موضوع را مرور زمان حل خواهد کرد. اگر هم گسی از دست من دلتنگی داشته باشد فراموش خواهد شد و روابط عادی خواهد شد. بعد امینی به ودودی گفت با تلفن از آیت‌اله کمرهای سئوال کن چهل چراغ مسجد چه شد سپس امینی ادامه داد و گفت آیت‌اله کمره‌ای چهل چراغی از اصفهان خریداری کرده که برای نجف اشرف بفرستد از من خواهش کرد. چند روزی در مسجد مادرم خانم فخرالدوله نصب کند مردم مشاهده کنند بعد بفرستند محمد منتظر اضافه کرد در اصفهان رفته بودم. در این چند روز جشن بسیار مجلس دینی برقرار بود در اصفهان هیئت بنی‌عباس خیمه‌هایی برای کربلا تهیه کرده‌اند بسیار زیبا جناب اشرف در آنجا شما را دعا کردم شب خواب دیدم که باید دنبال این خیمه‌ها به کربلا بروم امینی گفت ان‌شاء‌الله درست می‌شود مالک افزود منزل دادفر (سرهنگ محسن دادفر) رفته بودم جشنی داشت عده‌ای از علما و رجال بودند ولی خانم‌های بی‌حجاب هم دیده می‌شدند و مداح هم ذکر حضرت امام حسین را می‌خواندند حریری گفت چرا باید مداح در این طور مجلس‌ها برود اگر مجلس مال حسین بوده پس چرا زنان بی‌حجاب خدمت می‌کردند. امینی گفت آقای حریری باید دین را با اوضاع و احوال زمان اجرا کرد اکنون زن و مرد دوش به دوش هم فعالیت می‌کنند نمی‌شود گفت خانم‌ها در مجلس شرکت نکنند ضمناً دنیا‌پسند هم نیست بگویم زنها چادر سر کنند دوباره به عصر حجر برگردند. و حریری افزود مگر می‌شود دستورات دین را عوض کرد سرکلاس درس آیت‌الله خوانساری بودم عده‌ایی زیاد از طلاب حضور داشتند خانم بسیار خوشگلی آمد پیش آیت‌اله گفت شوهرم مرا سه طلاق داده و گفته اکنون اگر محللی پیدا شود که با تو مجامعت نکند من تو را حاضرم بگیرم. آیت‌اله گفت نمی‌شود زن گریه کرد. امینی گفت این خشکی آخوندها سبب می‌شود دیگر کسی زیر بار دین نمی‌رود در زمان نخست‌وزیری من آخوندها توطئه چیده بودند بنده را دعوت نمودند و حمله را نسبت به مجله‌ها و رادیو و تلویزیون شروع کردند و به زن‌های بی‌حجاب و برنامه‌های رقص در مجلس انتقاد شدید کردند و از من اظهار نفرت نمودند در جمع آنها عده‌ای از اسلامی‌ها افرادی مانند شیخ عباسعلی اسلامی و عده دیگری حضور داشتند و دستگاه ضبط صوت محرمانه گذارده بودند تا گفته مرا ضبط کنند در جواب آخوندها گفتم من رئیس دولت هستم و رادیو دستگاه تبلیغاتی من است در کشور ما ادیان دیگری هم وجود دارد که آنها حق حیات دارند شما برنامه‌های خانم مرضیه را نگیرید ولی مسائل اقتصادی و علمی را باید گوش داد ضمناً آقای اسلامی اکنون دختر شما در کجاست گفت دانشگاه گفتم او با چادر رفته گفت خیر گفتم پس وقتی نمی‌توانید فرزندان خود را هدایت کنید چگونه دعوی هدایت مردم را دارید خلاصه چنان آنها را کوبیدم که وقتی ضبط‌صوت را می‌گذاردند فلسفی می‌گوید شما مگر حریف امینی می‌شوید او خود کهنه آخوند فرنگی است. امینی ادامه داد اگر کسی بخواهد به حرف آخوندها گوش بدهد کار کشور فلج خواهد شد. در آن زمان که وزیر دارایی بودم در مجلس مرا آن صفایی پنج سئوال پیچ کرد گفت باید ساختن مشروبات را قدغن کرد گفتم من وزیر دارایی هستم در سال به وسیله مصرف مشروبات ۱۵ میلیون داخل خزانه می‌گردد و حقوق جنابعالی و دیگران از آن تأمین می‌گردد اول این ۱۵ میلیون را تأمین نمایید بعد گفتند از شرکت نفت می‌دهیم گفتم وقتی شما این رقم را دادید بنده هم خوردن مشروبات را تحریم می‌کنم ولی فروش آن را باید آزاد گذاشت همه گفتند امینی بی‌دین است فحش دادند ولی بنده از رو نرفتم سپس عده‌ای در ساعت ۹:۱۵ منزل مشارالیه را ترک کردند.
نظریه رهبر عملیات: تشکیل جلسه فوق مورد تأیید است.

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 641



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.