تاریخ سند: 31 شهریور 1348
متن سند:
به : کل هفتم از : 212 شماره : 14668 /12 عطف به لبنان ـ 702 /106 ـ 43 1 ـ در تاریخ 7 سپتامبر 69 یک افسر عراقی بنام عبدالامیر حسینی علی از عراق وارد بیروت گردید (نام او در گذرنامه این بود) ولی نام حقیقی او عبدالامیر الغربانی یا ابوالغربان می باشد.این شخص مأموریت داشت تا سید موسی صدر را ترور کند.
او به همراهی شخص لبنانی به نام مرتضی حمود نزد سید موسی صدر به صور رفت و با او ملاقات کرد و موضوع ترور را به اطلاع او رسانید و گفت که این نقشه می بایستی در تاریخ 11 سپتامبر ساعت 8 و نیم صبح اجرا می گردید.
و چون او (آن افسر) یک نفر شیعه مذهب می باشد لذا نخواهد توانست این عمل را انجام دهد و هر چه می خواهد بشود.
2 ـ عبدالامیر سپس در اعترافات خود افزود که موسی موسوی و علی کاشف الغطاء از این توطئه اطلاع داشتند و آنها به لبنان آمدند تا آنکه اگر بشود علی کاشف الغطاء را به جای سید موسی صدر بگمارند.
3 ـ این شخص در هتل اطلس در بیروت وارد شده بود و نزد سید موسی صدر اعتراف کرد که او را برای اجرای این نقشه به بیروت فرستاده اند و به او دستور داده بودند که با وابسته مطبوعاتی سفارت عراق در بیروت به نام عبدالکریم الشنتاق تماس بگیرد.
این شخص غروب روز 16 سپتامبر به بغداد مراجعت کرد.
نظریه نمایندگی : خبر تاکنون از طرف دیگر منابع تأیید نشده از طریق یک نفر از اعضای شورای عالی شیعیان جهت تحقیق و تعیین صحت یا سقم موضوع اقدام، نتیجه گزارش خواهد گردید.
مشکوک ـ مفید برای سابقه خبر عجیبی است.
اگر این شخص از انجام مأموریتی که به او داده شده است خودداری نموده و به علاوه با گفتن مأموریت خود به شخصی که قرار بوده مورد سوءقصد وی قرار گیرد، رؤسای خود را لو داده است.
چطور به این آسانی می توانست به عراق برگردد؟ این دو قسمت خبر به کلی با یکدیگر مغایر است.
پی نوشت تیمسار ریاست که در ساعت 2111 روز 31 /6 /48 توسط آقای رضائی کارمند اداره کل سوم ابلاغ گردید: این خبر به روزنامه ها داده شود.
31 /6