تاریخ سند: 25 شهریور 1340
گزارش
متن سند:
آقای شاهنده اظهار داشت امر تیمسار را راجع به عدم انتشار نشریه در مورد
مسافرت اعلیحضرتین به فرانسه با اینکه مقداری از کار انجام شده اطاعت می نمایم
ولی این دستور تصور می کنم مبتنی بر سابقه ای باشد و آن اینست که در حدود دو ماه
پیش آقای خدایار تلفنی به من اظهار نمود که اگر چنانچه در رکاب اعلیحضرتین
همایونی می خواهید به فرانسه بروید بیشتر بررسی نمائید شاید آقای علاء1
مخالفت نماید.
2 آقای شاهنده افزود که من نمی توانم تطبیق دهم که آیا آقای خدایار
برای من زده است و یا اینکه
آقای علاء با من مخالفت
می نماید و همچنین اضافه
نمود که ممکن است روی
رقابتهائی مانع کار من شده
باشند زیرا تاکنون اداره کل
انتشارات و رادیو و بولتن در
این مورد منتشر کرده است
شاید انتشار نشریه من مورد
رقابت اداره کل انتشارات و
رادیو باشد و یا شاید آقایان
ذوالفقاری و یا آقای علاء
روی سوابق قبلی در این باره
موافقت نفرموده باشند.
همچنین افزود بعد از 15 سال
نوکری اعلیحضرت اکنون
می فهمم که نتوانسته ام نظر معظم له را جلب نمایم.
ضمنا عین این مسئله در مسافرت
سوئد.
بلژیک و اطریش نیز پیش آمد و آقای قره گزلو مرا خواستند و اظهار داشتند
اعلیحضرت تصویب نفرموده اند ولی آقای اردشیر زاهدی3 که موضوع را به شرف
عرض اعلیحضرت همایونی می رسانند اعلیحضرت همایونی می فرماید که (اصولاً
من چنین چیزی نگفته ام) آقای شاهنده در خاتمه افزود که من نزد تیمسار ریاست
شهربانی خواهم رفت و موضوع را با ایشان در میان خواهم گذارد.
25 /6 /40 محترما
به عرض می رساند 25 /6 /40ـ به عرض رسیده دستوری صادر نفرمودند 4 /7 /40 ـ بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ حسین علاء، (معین الوزارۀ)
فرزند میرزا محمد علیخان
علاءالسلطنه، در سال 1262
شمسی (1301 ق) در شهر
تفلیس بدنیا آمد، در آن هنگام
پدرش کنسول ایران در تفلیس
بود و لقب معین الوزاره داشت.
در شب 11 محرم 1307 ق که
ناصرالدین شاه از سفر سوم
اروپا برمی گشت در تفلیس به
خانه معین الوزارۀ رفت و هنگام
ورود او علاء به پیشواز شاه
رفت و به زبان فرانسه به شاه
خوشامد گفت.
در 1307 ق
معین الوزاره لقب علاءالسلطنه
گرفت و از طرف ناصرالدین شاه
به وزیر مختاری ایران در لندن
منصوب شد.
علاء هم به اتفاق
پدر عازم انگلستان گردید و
تحصیلات متوسطه را در آنجا به
پایان برد و در 1321 ق به
پیشنهاد پدرش از طرف
وزارت خارجه به عنوان
کارمند، مأمور خدمت سفارت
ایران در لندن شد.
در سال
1330 که علاءالسلطنه برای
چندمین بار وزیر خارجه شد،
علاء به ریاست کابینه وزارت
خارجه ارتقاء جست و لقب
«معین الوزاره» گرفت.
او چون
به زبان انگلیسی تسلط داشت
بیشتر اوقات در مشکلات
سیاسی که بین وزارت خارجه و
سفارت انگلستان روی می داد
واسطه ملاقات و مذاکره با وزیر
مختار بود و اولیاء سفارت
انگلستان با توجه به سوابق
مأموریت علاءالسلطنه در لندن
به فرزندش نیز اعتماد داشتند.
علاء در دوران جنگ اول
جهانی به مناسبت داشتن شغل
ریاست کابینه وزارت امور
خارجه و چیرگی بر دو زبان
انگلیسی و فرانسه درمذاکرات
سیاسی ایران با سفارتخانه های
خارجی نقش حساسی داشت، او
برای شکستن شهرت انگلوفیلی
خود گاهی به جانبداری از آلمان
تظاهر می کرد.
علاء در طول
دوران زمامداری وثوق الدوله و
مشیرالدوله و حکومت سپهدار
رشتی و حکومت کودتا، وزیر
مختار ایران در آمریکا بود.
علاء در انتخابات دوره پنجم به
وکالت طهران برگزیده شد و در
آذر ماه 1302 به طهران
بازگشت.
علاء همکاری صمیمانه
با تقی زاده را از مجلس پنجم
آغاز کرد و در جلسه نهم آبان
1304 که برای خلع سلطنت از
سلسله قاجاریه رأی گرفته شد.
علاء هم به بیعت تقی زاده رأی
مخالف داد.
پس از پایان مجلس
پنجم، در مراد 1306 به وزیر
مختاری ایران در پاریس
برگزیده شد در سال 1311 به
طهران بازگشت به ریاست بانک
ملی برگزیده شد.
وی در نیمه
دوم سال 1312 به وزیر مختاری
ایران در لندن منصوب شد و
چهار سال نیز در این مقام بود،
سپس در سال 1316 به طهران
احضار و از طرف جم
نخست وزیر به ریاست کل
تجارت و امور اقتصادی منصوب
شد.
در نیمه دوم سال 1321 پس
از فوت فرزین، علاء به وزارت
دربار منصوب گردید و قریب سه
سال در این مقام بود و در سال
1324 به سمت سفیر ایران در
آمریکا برگزیده شد و رهسپار
واشنگتن گردید.
وی در اواخر
1328 به ایران بازگشت و در
فروردین 1329 در کابینه علی
منصور به عنوان وزیر خارجه
معرفی گردید.
به دنبال ترور
رزم آرا و مرگ وی در 16 اسفند
1329 توسط فدائیان اسلام،
علاء مأمور تشکیل کابینه شد.
اما
دوران زمامداری وی به دو روز
پس از گرفتن رأی اعتماد از
مجلس در تاریخ 12 اردیبهشت
به طول نینجامید.
وی پس از
استعفا در نیمه سال 1330 مجددا
وزیر دربار شد.
به دنبال برکنار
زاهدی از پست نخست وزیر در
سال 1334، علاء مأمور تشکیل
دولت شد.
به دنبال الحاق ایران
در پیمان بغداد، علاء تصمیم به
شرکت در کنفرانس دولت های
عضو پیمان در بغداد را داشت که
به دلیل مخالفت نیروهای ملی و
مذهبی با این پیمان، فدائیان
اسلام در تاریخ 25 / آبان /
1334 وی را که قصد شرکت در
مجلس ترحیم سید مصطفی
کاشانی (نماینده مجلس و فرزند
ارشد آیه اللّه کاشانی) که در
مسجد شاه منعقد گردیده بود،
ترور می نمایند.
اما وی از این
حادثه جان سالم بدر برد و در
حالی که سر و پیشانیش جراحات
سطحی برداشته بود و باند پیچ
نموده بود در جلسه های پیمان
بغداد شرکت کرد (به دنبال این
ترور نواب صفوی و برخی از
اعضاء فدائیان اسلام دستگیر و
محاکمه و اعدام شدند و دولت
علاء تا اواخر 1335 به کار خود
ادامه داد.
وی در سال 1336 بار
دیگر به وزارت دربار منصوب و
تا شهریور 1342 در این مقام
بود، وی هم چنین ریاست شورای
جشن های شاهنشاهی، ریاست
هیئت امنا دانشگاه پهلوی ـ
ریاست هیئت مؤسسین دانشگاه
ملی ـ و ریاست انجمن برادری
جهانی و لاینز بین المللی و استاد
اعظم فراماسونری را به عهده
داشت.
وی سرانجام در 21 تیر
1343 فوت و در مجاورت
حضرت عبدالعظیم دفن گردید.
حسین فردوست در خصوص وی
چنین می گوید: «...
این شخص
طرفدار سیاست انگلیس و
علاقمند شدید به محمدرضا، از
دوره جوانی که هر دو نماینده
مجلس بودند، نزدیک ترین فرد
به مصدق بود.
همین فرد، تردیدی
نداشته و ندارم که محکم ترین
رابط بین محمدرضا با
سفارت های انگلیس و آمریکا و
در عین حال محکم ترین رابط
بین محمدرضا و مصدق بود.
اطلاع داشتم که ملاقات های علاء
با انگلیسی ها و آمریکایی ها فقط
در رده سفیر بود و محل ملاقات
آنها در ساختمان وزارت دربار
بود.
»
برای اطلاع از نقش علاء در
دوران دولت مصدق و حضور
وی در عرصه تحولات سیاسی
دهه 1330 به کتاب خاطرات
فردوست مراجعه کنید.
منبع: نخست وزیران / ابراهیم
صفایی / ص 257
2ـ علیرغم اینکه در گزارش این
سند مطرح شده علاء یا
ذوالفقاری مخالف مسافرت
آینده عباس شاهنده به فرانسه
می باشند و از آن جلوگیری
می نمایند ولی در سندی که در
تاریخ 17 /7 /40 تنظیم شده و
بریده روزنامه فرمان می باشد
نامبرده در قسمتی از این گزارش
ضمن اشاره به تهیه نشریه
مخصوص فرمان برای انتشار در
فرانسه همزمان با سفر محمدرضا
پهلوی به آن کشور می آورد :
آقای نخست وزیر در جلسه ای که
با حضور چند روزنامه نگار
تشکیل شده بود گفتند : من
نمی گذارم شاهنده این بار به
فرانسه برود.
البته این حداقل قدرت نمائی یک
نخست وزیراست که ازمسافرت
یک روزنامه نگار مخالف خود
جلوگیری کند اما نشریات
مخصوص فرمان فردا در فرانسه
انتشار می یابد و بار دیگر افتخار
تازه ای نصیب فرمان و شاهنده
می شود.
این سند در بخش
ضمائم آمده است.
3ـ اردشیر زاهدی، اردشیر
(وزیر امور خارجه وقت)، پسر
فضل اللّه زاهدی، در مهرماه
1307 در تهران بدنیا آمد.
او
پس از تحصیلات ابتدایی در
تهران و اصفهان، تحصیلات
متوسطه را در سال 1325 در
دبیرستان اسلامیه بیروت به پایان
برد و راهی آمریکا شد.
وی در
سال 1328 گواهینامه کشاورزی
را از کالج کشاورزی ایالت
«یوتا» آمریکا دریافت داشت.
مدرک تحصیلی اردشیر توسط
وزارت فرهنگ وقت به عنوان
«معادل لیسانس» ارزیابی شده
است.
اردشیر احتمالاً از سال های
تحصیل در بیروت با کرمیت
روزولت آشنایی یافت و با
سرویس اطلاعاتی نوپای
آمریکا در ارتباط قرار گرفت.
در
بازگشت به ایران دارای روابط
دوستانه با آمریکاییان مقیم
تهران بود.
او در اردیبهشت
1331 به همراه مرتضی امیر
ارجمند (کارشناس ساختمان های
روستایی) به استخدام وزارت
کشاورزی درآمد و در پست
معاونت و خزانه داری «کمیسیون
مشترک ایران و آمریکا برای
بهبود امور روستایی» (اصل 4
ترومن) قرار گرفت.
اسناد موجود
از روابط بسیار نزدیک اردشیر
زاهدی با ویلیام وارن رئیس
«اصل 4 ترومن» خبر می دهد.
طبق این اسناد، اردشیر زاهدی
ظاهرا در اسفند 1331 از طرف
وزارت کشاورزی به مدت یک
سال برای آموزش به آمریکا
اعزام شد.
خاطرات کرمیت
روزولت حضور فعال اردشیر
زاهدی را، با نام مستعار
«مصطفی» و «ویسی» در جریان
عملیات کودتا در تهران نشان
می دهد و مشخص می سازد که
مأموریت آمریکایی زاهدی
پوششی برای استتار حضور وی
در تهران و مشارکت در عملیات
«سیا» بوده است.
اردشیر زاهدی
به خاطر نقش فعال در کودتا به
دریافت نشان درجه یک
رستاخیز نایل شد و در 3 آبان
1332 آجودان کشوری شاه
گردید.
اردشیر در آبان 1336 با شهناز
پهلوی ازدواج کرد.
این ازدواج
در سال 1343 به متارکه انجامید
و حاصل آن یک دختر بنام مهناز
بود.
پس از این طلاق مدتها
شایعاتی پیرامون ازدواج شهناز
با برادر شاه مراکش و سپس با
پسر محمود زنگنه مطرح بود تا
بالاخره وی با خسرو جهانبانی،
از اعضای خانواده درباری
جهانبانی ها، ازدواج کرد.
محمدرضا پهلوی در سال 1338
اردشیر زاهدی را به عنوان
نماینده خود برای تماس با
دانشجویان ایرانی در اروپا
اعزام داشت.
مدت کوتاهی بعد
در اسفند 1338 اردشیر زاهدی
سفیر شاه در واشنگتن شد.
در این
زمان اردشیر می کوشید تا با
دانشجویان ناراضی ایران در
آمریکا ارتباط برقرار کند.
در
دولت اسداللّه علم، اردشیر
زاهدی در شهریور 1341 به
عنوان سفیر کبیر ایران عازم لندن
شد و تا آذر 1345 در این سمت
بود.
وی در بهمن ماه 1345 در
دولت امیرعباس هویدا وزیر
امور خارجه گردید.
اسناد
ساواک نشان می دهد که در
سالهای 1346 ـ 1348 اردشیر
زاهدی به شدت در تلاش برای
احراز پست نخست وزیری بوده
است.
اردشیر زاهدی نه تنها به
صدارت نرسید، بلکه تحرّکات
جاه طلبانه او به برکناری وی از
وزارت خارجه در شهریور
1350 انجامید.
در اسفند ماه
1351 محمدرضا پهلوی داماد
سابق خود را به سفارت در
واشنگتن اعزام داشت تا به
عیاشی هایش ادامه دهد و جوّ
داخلی دربار را آشفته نسازد.
اردشیر زاهدی تا زمان دولت
شاهپور بختیار سفیر ایران در
آمریکا بود و در دی ماه 1357 از
این سمت برکنار شد.
اردشیر زاهدی یکی از
هرزه ترین عناصر سیاسی و
دولتمردان رژیم محمدرضا
پهلوی بود و به این صفت نه تنها
در میان خواص ،بلکه در سطح
جامعه نیز شهرت کافی داشت و
در مدت اقامتش در لندن و
امریکا مطبوعات آنجا بارها و
بارها تصاویر و گزارشهایی از
ریخت و پاش ها و مفاسد اخلاقی
وی درج نمودند.
ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی،
جلد دوم، ص 258 ـ 272 ـ اسناد
ساواک، پرونده های انفرادی
فساد اخلاقی اردشیر زاهدی و
مراودت نامشروع وی با زنان و
عدم تقید وی به ارزشهای
خانوادگی و مصرف هروئین
زمینه ساز اختلاف او با شهناز
پهلوی شد و سرانجام به متارکه و
طلاق در سال 1343 انجامید.
اردشیر زاهدی نقش عمده ای در
خریدهای نظامی ایران از امریکا
ایفا کرد و مهره دست بسته و تحت
سیطره و نفوذ کامل امریکائیها
بود.
وی تا بهمن ماه 1357
و پیروزی انقلاب اسلامی به
عنوان سفیر ایران در امریکا
مشغول به کار بود.
اردشیر زاهدی به روایت اسناد
ساواک، مرکز بررسی اسناد
تاریخی وزارت اطلاعات، ص
11 ـ 14
(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی، ج 2، صص 258 ـ 262؛
طلوعی، محمود، بازیگران عصر
پهلوی، ج 1 و 2، صص 412،
416، 518، 661، 939؛ نوری،
محمدعلی، قلم و سیاست از
کودتای 28 مرداد تا ترور
منصور، صص 117، 159، 255
ـ 628؛ دلدم اسکندر، زندگی و
خاطرات امیرعباس هویدا، صص
107، 117، 122، 155، 307 ـ
349)
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه فرمان به روایت اسناد ساواک صفحه 191