تاریخ سند: 22 مرداد 1357
موضوع: تظاهرات در مسجد امیرالمؤمنین شهرستان بوشهر
متن سند:
از: 106 ز بوشهر تاریخ: 22 /5 /2537[1357] 13570522
به: ت ر سب 2 (32-د) شماره: 16ـ6 /99 /06ـ507
موضوع: تظاهرات در مسجد امیرالمؤمنین شهرستان بوشهر
خبر رسیده حاکیست از ساعت 30 /21 الى 00 /23 مورخه 21 /5 /37 شخصى بهنام موسوى که واعظ مىباشد و اخیراً از قم به بوشهر آمده در مسجد امیرالمؤمنین واقع در محله سنگى بوشهر به منبر رفته و شروع به سخنرانى مىنماید و ضمن سخنان خود مردم را تحریک به آشوب نموده و اظهار داشته ما مسلمانان باید ایثار داشته باشیم و کلمه لاالهالاالله بگوییم و از این استعمارگران نترسیم جان و مال خود را در راه رسیدن به هدف رهبر بزرگ خود فدا کنیم (معلوم ننموده رهبر بزرگ کیست ولى استنباط منبع این است که منظور وى خمینى بوده است) مسلمانان باید یک دل و یک زبان و یک روح در قالب باشند تا بتوانند پیروز شوند نه مثل اعراب که با فلسطینىها مىجنگند ولى چون انورسادات1 ملعون و ملک حسین2 بى عرضه هستند و هر یک دستور جداگانهاى مىدهند اعراب نمىتوانند پیروز شوند باید مثل دوره میرزاى شیرازى3 شویم که توانست با روح تعاون کاخ پوشالى ناصرالدین شاه را خراب کند.
پس از خاتمه سخنرانى واعظ مذکور حاضرین در مسجد که معدل سنى آنان از 25 سال تجاوز نمىکرد از جا بلند شده و در این هنگام تعدادى اعلامیه به هوا پرتاب مىشود و مردم شروع به جمعآورى اعلامیهها نموده و از دست یک دیگر مىقاپیدند(نیمى از یک برگ اعلامیههاى مورد بحث بهدست منبع افتاده که عیناً به پیوست مىباشد)4 از جمله حاضرین در مسجد تعدادى به شرح زیر به وسیله منبع شناخته شدهاند و عبارتند از:
على دشتیارى - کارمند بانک ملى سنگى شعبه گلشن - هوشنگ زارعزاده کارمند هواپیمائى ملى ـ حسین گرگورى کارمند اداره پست – اصغر ندومى راننده تاکسى بار(برادر اصغر ندومى بنام حاج اکبر ندومى در تظاهرات قبل دستگیر شده است)
ارزیابى خبر: قابل بررسى است.
ملاحظات: استحضاراً گزارش مىگردد.
توضیحات سند:
1. محمد انورسادات، رئیس جمهور سابق مصر در 1918 م در روستایى واقع در دلتاى رود نیل به دنیا آمد. پس از تحصیلات متوسطه به دانشکدهی افسرى رفت و همانجا با جمال عبدالناصر آشنا شد. وى پس از پیروزى کودتاى ناصر در 1952 به سمت وزیر کشور منصوب شد، از 1957 تا 1961 دبیر کل حزب اتحادیهی ملى مصر، از 1961 تا 1964 رئیس مجلس ملى مصر و پس از آن تا 1969 طى دو دوره که جمعاً سه سال به طول انجامید، معاون رئیس جمهور مصر، جمال عبدالناصر بود. سادات بعد از مرگ ناصر در 16 اکتبر 1970، به سمت رئیس جمهور مصر انتخاب شد. او پس از دستیابى به قدرت، از مواضع اصولى ناصر دور شد و به تدریج سیاست سازشکارانه را در پیش گرفت و پس از جنگ 1973 که توانست مجدداً کنترل کانال سوئز را به دست آورد، به سمت غرب متمایل شد. سادات در 1976 قرارداد دوستى مصر و شوروى را لغو کرد و سال بعد در کمال تعجب کشورهاى عرب و مسلمان، به اسرائیل سفر کرد. با این اقدام عملاً رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت شناخت و سرانجام در 26 مارس 1979 با وساطت آمریکا، پیمان صلح مصر و اسرائیل موسوم به قرارداد کمپ دیوید امضا شد. در سال 1981 روابط دیپلماتیک مصر و اسرائیل در سطح سفارت برقرار شد که این اقدامات سازشکارانه سادات با مخالفت مردم مسلمان مصر و دیگر کشورهاى مسلمان روبهرو شد تا اینکه سرانجام در 6 اکتبر 1981/ 14 مهر 1360 ستوان خالد شوقى اسلامبولى در جریان یک رژهی نظامى، سادات را به قتل رساند.
2. ملکحسین در سال 1935 میلادى در امان به دنیا آمد. در سن 18 سالگى به پادشاهى اردن رسید. بدنامى ملک حسین با کشتار فلسطینىها در سپتامبر 1970 اوج گرفت. وى یکى از طرفداران به رسمیت شناختن اسرائیل بود. وى در جنگ عراق علیه ایران یکى از متحدان صدام حسین به شمار مىرفت. ملک حسین در سال 1999 در اثر ابتلا به سرطان مرد و پسرش جانشین وى شد.
3. آیتالله محمدحسن میرزای شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو از بزرگترین فقها و مراجع تقلید مجاهد ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری بود. وی در پانزدهم جمادیالاول 1230 ق در محله درب شاهزاده شیراز به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد و دائیاش مجدالاشراف سرپرستی او را بهعهده گرفت. پس از فراگیری خوشنویسی در شوال 1236 ق مشغول آموختن ادبیات عرب شد. در هشت سالگی از دروس مقدمات فارغ شد در سال 1242 ق به اصفهان رفت و در مدرسه صدر ساکن شد و از محضر شیخ محمدتقی ایوانکی استفاده کرد. در 20 سالگی به دریافت اجازه اجتهاد نائل شد. در 1259 ق به عتبات رفت و در محضر درس بزرگانی چون شیخ حسین کاشفالغطأ و صاحب جواهر حاضر شد. صاحب جواهر در سفارش نامهای که برای والی فارسی نوشت ضمن تصریح به اجتهاد وی یادآور شد که خداوند میرزا را برای هدایت مردم و امامت در شهرها و ترویج مذهب شیعه و کفالت آن برگزیده است. پس از رحلت صاحب جواهر در درس فقه و اصول شیخ اعظم مرتضی انصاری در نجف حاضر شد. پس از وفات شیخ انصاری در سال 1281 ق عموم شاگردانش میرزای شیرازی را به ریاست و زعامت برگزیدند و میرزا تا پایان عمر مرجعیت مطلق داشت. میرزا به دلیل کثرت اشتغالات و کوشش فراوان برای سامان بخشیدن به حوزه و تربیت شاگردان فرصت و فراغت تألیف و تصنیف نیافت. اما در عوض شاگردان عالم و مبرزی تربیت کرد که میتوان از: سیدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، حاج شیخ فضلالله نوری، سیداسدالله اصفهانی، سیداسماعیل صدر، میرزامحمدتقی شیرازی، حاج میرزاحسین نوری، حاج رضا همدانی، ملافتحعلی سلطانآبادی و سیدمحمد اصفهانی نام برد. میرزای شیرازی قبل و بعد از مرجعیت چهار اقدام سیاسی مهم نمود که آثار اجتماعی و سیاسی بزرگی در عراق و ایران داشت: 1ـ عدم ملاقات ناصرالدین شاه در سفر وی به عتبات در منزل محل سکونتش در سال 1287 ق و ملاقات با او در حرم مطهر امیرمؤمنان (ع) 2ـ فرونشاندن آتش فتنه انگلیس برای ایجاد فتنه میان اهل سنت و شیعیان در سامرا و مناطق مجاور آن در سال 1311 ق. 3ـ تحریم تنباکو و ضربه مهلک بر کمپانی انگلیسی رژی در سال 1308 ق. 4ـ عکسالعمل شدید در برابر کشتار شیعیان افغانستان در سال 1309 ق. میرزای شیرازی این عالم مجاهد در اواخر عمر به مرض سل مبتلا شد و سرانجام در شب چهارشنبه 24 شعبان 1312 ق در 82 سالگی در شهر سامرا درگذشت. جنازه او با حضور علما و انبوه مردم سوگوار از سامرا به نجفاشرف برده شد و در جنب باب طوسی دفن گردید. (ر. ک: علمای مجاهد نوشته محمدحسن رجبی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سال 1382 صفحه 496 تا 498)
4. اعلامیه مورد نظر در میان اسناد یافت نشد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان بوشهر، کتاب 2 صفحه 167
