صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

در حضور والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی جلسه هیئت امنای دانشگاه در شرف تأسیس کرمان تشکیل شد.

تاریخ سند: 1 دی 1352


در حضور والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی جلسه هیئت امنای دانشگاه در شرف تأسیس کرمان تشکیل شد.


متن سند:

تاریخ:1 /10 /1352
شما و مطبوعات
بریده جراید روز
روزنامه جوان مردان
در حضور والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی جلسه هیئت امنای دانشگاه در شرف تأسیس کرمان تشکیل شد.

در حضور والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی1 ریاست هیئت امنای دانشگاه در شرف تأسیس کرمان هفته گذشته جلسه این هیئت در کاخ اختصاصی والاحضرت در سعدآباد تشکیل شد.
در این جلسه، وزیران علوم و آموزش عالی، کشور و همچنین آقای عبدالرضا انصاری2 مدیرعامل سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، آقای دکتر فرهنگ مهر رئیس دانشگاه پهلوی، استاندار کرمان، آقای ناصر عامری دبیر کل حزب مردم، سناتور جلال شادمان و آقای علی افضلی پور بنیانگذار دانشگاه در شرف تأسیس کرمان و سایر اعضای هیئت امناء شرکت داشتند.
در آغاز جلسه گزارش پیشرفت‌های امور مربوط به دانشگاه در شرف تأسیس کرمان به عرض والاحضرت رسید و نقشه‌های ساختمان و تأسیسات دانشگاه که به وسیله مهندسان مربوطه تهیه شده بود به حضور والاحضرت ارائه گردید و مورد بررسی و تصویب قرار گرفت.
در این جلسه والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی اوامر مؤکدی در مورد تسریع امور مربوط به اجرای طرح ایجاد دانشگاه کرمان صادر کردند.
پرونده مخصوص ریاست

توضیحات سند:

1. اشرف پهلوی، فرزند رضا در سال 1298 ﻫ ش در زیر یک چادر چرمى در حومه شهر تهران از همسر دوم رضاخان به نام تاج‌الملوک متولد شد. اشرف 2 دقیقه زودتر از محمدرضا برادر دوقلویش به دنیا آمد و از ابتدا داراى خلق و خوى تند و تیز بود. در حالى که محمدرضا در سوئیس در مدرسه لوزان مشغول تحصیل بود، اشرف که 17 سال بیشتر نداشت به همراه پدرش در لشکرکشى به آذربایجان و اطراف آن شرکت داشت. در 15 سالگى با علی قوام ازدواج کرد ولى طولى نکشید که از او جدا شد. در زمان اشغال ایران و کناره‌گیرى رضاشاه متفقین قبول کردند که اشرف در ایران بماند و رضاخان به وى اظهار داشت: «تو خوب مى‌دانى که باید اینجا بمانى. این وظیفه توست. از این به بعد در خانواده پهلوى تو تنها مرد هستى.» از همان زمان تا آخر عمر سلطنت پهلوى همواره اشرف بود که محمدرضا را سرپا نگه مى‌داشت و تصمیمات جدى و حساس را براى او مى‌گرفت. اشرف عهده‌دار تمامى جلسات تفریحى دربار بود و فوزیه خواهر ملک فاروق را وی براى اولین بار جهت همسرى شاه تعیین کرد. تنها زنى که تا حدودى اشرف را به ناکامى کشاند ثریا همسر دوم شاه بود که سرانجام با توطئه اشرف مجبور به طلاق شد. اشرف، فرح دیبا را از میان 300 دختر مشهور و پولدار به عنوان سومین همسر شاه انتخاب کرد. وى در امور سیاسى و بین‌المللى هم دخالت مى‌کرد و با رؤساى جمهور آمریکا (ترومن)، انگلستان (چرچیل) و شوروى (استالین) ملاقات نمود و تنها زن ایرانى است که داراى مدال پرچم سرخ از اتحاد جماهیر شوروى است.
اشرف سه ازدواج رسمى داشت، همسر دوم او احمد شفیق یک جوان مصرى بیکار بود که در ایران به ریاست خط هوایى انتخاب شد. مهدى بوشهرى همسر سوم اشرف بود. در خصوص فساد اخلاقى و روابط نامشروع وى مطالب زیادى در اسناد وجود دارد که در این جا یک نمونه ذکر شده است: «طبق اظهارات غیرنظامى حسین فدایى در زمان حضور والاحضرت اشرف در پاریس یک جوان که احتمالاً افکار ضد نظام داشته از روابط جنسى با ایشان فیلمى تهیه کرده و مدتى است که از دربار شاهنشاهى حق‌السکوت دریافت مى‌کند و...»
طبق گزارش‌های ساواک، اشرف به وسیله مصونیت ویژه‌اى که داشت اقدام به قاچاق مواد مخدر در سطح گسترده و بین‌المللى نموده و یک بار نیز در چمدان‌هاى وی در فرودگاه سوئیس مقداری مواد مخدر یافت شد که باعث رسوایی رژیم پهلوی گردید. اشرف به وسیله نفوذ خانوادگى و صرف مبالغ هنگفت توانست مسئله را حل ‌کند به طورى که روزنامه مذکور معذرت خواهى نموده و خبر را تکذیب و نسخه‌هاى فروش رفته یک کتاب را که براساس این خبر در فرانسه چاپ شده بود جمع‌آورى کرد.
اشرف پس از پیروزى انقلاب به کشور فرانسه گریخت و مطالبى برضد جمهورى اسلامى در روزنامه‌هاى پاریس به چاپ رسانید. طبق اسناد موجود وى در جلسه‌اى با حضور بنى‌صدر و مسعود رجوى و برخى دیگر از اپوزیسیون فرارى از کشور، در فرانسه شرکت داشت. اشرف پهلوی در 17 دی 1394 در مونت کارلو درگذشت.
رک: اشرف پهلوى به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخى، 1378.
2. عبدالرضا انصارى، فرزند سرهنگ محمد حسین خان در سال 1304 ﻫ ش، در تهران متولد شد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان‌هاى فیروز بهرام و البرز به پایان برد و پس از اتمام دوره سه ساله دانشکده کشاورزى کرج، لیسانس گرفت. بر اساس اسناد ساواک، وى در سال 1323 به استخدام وزارت اقتصاد درآمد و در سال 1325 معاون اداره کل دفتر وزارت اقتصاد شد. در سال 1326 براى ادامه تحصیل عازم ایالت یوتاى آمریکا و موفق به گذراندن دوره عالى اقتصاد شد. در سال 1331 به ایران مراجعت کرد و ابتدا به سمت معاون ادارى، سپس معاون قسمت اقتصادى و بالاخره معاون مخصوص رئیس کل اصل چهارم «ترومن» شد. در این پست آن چنان اعتماد آمریکائی‌ها را جلب کرد که در فعالیت‌هاى سیاسى (وارن رئیس اصل 4) در زمان حکومت مصدق شرکت کرد. هم‌چنین آمریکائی‌ها هنگام تشکیل صندوق مشترک ایران و آمریکا وى را قائم مقام رئیس ایرانى صندوق مذکور کردند و از آن به بعد با حمایت آنها مشاغل مهم و حساسى را به دست آورد. وى عضو مؤسس حزب ملیون نیز بود. در سال 1341 ساواک او را مظنون به داشتن همکارى سیاسى با آمریکائی‌ها دانست. در سال 1345 به عنوان عضو شوراى عالى انجمن فارغ‌التحصیلان آمریکا همراه دوستان خود اقدام به متشکل نمودن فارغ‌التحصیلان آمریکا کرد. وى همچنین عضو لژ فراماسونرى اهواز وابسته به سازمان اسکاتلند معرفى شد. در سال 1347 از وزارت کشور برکنار و مشاغلى چون قائم مقامى اشرف پهلوى، سرپرستى سازمان شاهنشاهى خدمات اجتماعى و از سال 1351 نیز مدتى قائم مقامى ریاست شوراى مرکزى جشنهاى شاهنشاهى را به عهده داشت. مشاغل مهم دیگر وى عبارت بودند از: وزیر کار در کابینه اقبال (از سال 1338)، مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان (از سال 1339)، استاندارى خوزستان (از سال 43) و وزیر کشور در کابینه دوم هویدا (از مهر 1346 تا شهریور 1352) او عضو حزب ایران نوین، عضو مؤسس گروه ایران نو و عضو حزب رستاخیز نیز بود. در یکى از گزارش‌هاى ساواک درباره خصوصیات اخلاقى او چنین آمده است: «در طول سالهاى متمادى اشتغال وى در مشاغل حساس مختلف، نامه‌هاى ماشین شده بدون امضاى زیادى براى مقامات مختلف مملکتى ارسال شده که در آنها موارد بسیارى از سوء استفاده‌ها و مفاسد اخلاقى وى و همچنین وابستگى نامبرده به آمریکا ذکر شده است. انصارى به همراه اردشیر زاهدى وسایل عیش و عیاشى رئیس اصل 4 ترومن را فراهم مى‌کردند.» با پیروزی انقلاب اسلامی وی به خارج از کشور گریخت و در همانجا خاطرات خود را نیز منتشر کرد.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)

منبع:

کتاب دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 366

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.