صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه دکتر علی امینی نخست‌وزیر سابق

تاریخ سند: 27 اردیبهشت 1348


موضوع: جلسه دکتر علی امینی نخست‌وزیر سابق


متن سند:

گزارش خبر
به: ۲۰ ﻫ ۴ شماره گزارش: 271 /20 ج
از: ۲۰ج تاریخ گزارش: 27 /2 /48
موضوع: جلسه دکتر علی امینی نخست‌وزیر سابق

ساعت ۹:۱۵ روز چهارشنبه 24 /2 /48 جلسه منزل علی امینی واقع در دروازه شمیران خیابان فخرآباد با حضور علی‌اکبر مالک، اشتری، دکتر مقدسیان، انجدانی، حاج آقا نظری، نادری، نوری، گرکانی، محمدی، جواد صاحب اختیاری تشکیل گردید. ابتدا علی امینی اظهار داشت پسرم شب‌ها ساعت ۲۳ شمع روشن می‌کند و درس می‌خواند دیشب او را کتک مفصلی زدم و خواباندم روزها که مدرسه می‌رود یک ساعت بعد به منزل برمی‌گردد به خداداد می‌گویم چرا از مدرسه آمدی؟ جواب می‌دهد معلم نداشتیم این هم وضع برنامه تحصیلی مدرسه‌های ما اصولاً تحصیل امروزه به درد نمی‌خورد سپس ناطق افزود شب گذشته کتاب مسائل زندگی و اقتصاد فرانسه را می‌خواندم که چگونه آنها سطح زندگی خود را اصلاح کردند بعد درباره شط‌العرب گفت باید شط‌العرب بین ایران و عراق نصف شود بعد دنباله بیاناتش اظهار داشت شخصی که از ذکر نامش خودداری می نمایم. ۱۵ هزار تومان خرج مبلمان منزلش نموده است واقعاً انسان ناراحت می‌شود آیا این اختلاف طبقاتی تا کی باید باشد؟
بعد کوتوال گفت شب عید رفته بودم خیابان اسلامبول ماهی بخرم دیدم یک نفر خانم از ماشین پیاده شد به ماهی‌فروش گفت چهار عدد ماهی توی ماشین بگذار ماهی‌فروش ۴ عدد ماهی توی ماشین گذاشت خانم مبلغ ۳۲۰ تومان پول ماهی و ده تومان هم انعام به فروشنده داد. بعد علی امینی اظهار داشت این قدر مردم بدبخت از گوشه و کنار به حسرت به این قبیل منظره‌ها نگاه می‌کنند که شمار ندارند. مثل معروفی است که می‌گویند پول‌داران کباب می‌خورند بی‌پولان دود کباب بعد خطاب به افراد جلسه گفت آقایان مملکت ما اصلاح‌شدنی نیست وظیفه دولت است که این اختلافات طبقاتی را از بین ببرد بعد علی‌اکبر مالک گفت ارتشبد آریانا1 زردشتی بود و علت برکناری وی این بود که تلگرافی به شاهنشاه آریامهر مخابره می‌کند که اجازه بدهند تیسفون که متعلق به ایران است تصرف کنم شاهنشاه گویا روی این موضوع ایشان را از کار عزل و تیمسار فریدون جم که مرد لایقی است به این پست منصوب فرمودند پس از آن گرکانی چند بیت شعر خواند بعد مالک اشعار مذهبی قرائت نمود سپس دکتر مقدسیان گفت چهارشنبه هفته گذشته در یکی از پرورشگاه‌های تهران رفته بودم تیمسار مبشری را دیدم این شخص در موقع جوانیش به ناپلئون ایران مشهور بود ولی حالا که بازنشسته شده خیلی افتاده حال شده است پس از مذاکرات عادی بین افراد جلسه در ساعت ۱۱:۱۰ خاتمه پذیرفت.
نظریه رهبر عملیات: مفاد گزارش خبری به نظر صحیح می‌رسد.

توضیحات سند:

1- ارتشبد بهرام آریانا:
حسین منوچهری (بهرام آریانا) فرزند صدرالدین در سال ۱۲۸۵ ش در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۶۵ ش در هشتاد سالگی در پاریس درگذشت او نسب مادری خود را به منوچهرخان معتمدالدوله ارمنی، والی اصفهان می‌رساند که به علت حمایت از علی‌محمد باب شهرت دارد و از کارگزاران قسی‌القلب دوران قاجاریه محسوب می‌شود حسین منوچهری که در دانشگاه افسری از دوستان صمیمی خسرو روزبه بود. از زمره افسرانی بود که در سال‌های جنگ جهانی دوم ظاهراً به سمت نازیسم و آلمان هیتلری گرایش از خود نشان داد و با "حزب کبود" حبیب‌الله نوبخت همکاری کرد لذا، با اشغال ایران توسط قشون متفقین، سرهنگ منوچهری نیز به همراه برخی افسران "آلمانوفیل" (مانند فضل‌الله زاهدی، حسن بقائی و نادر باتمانقلیچ) مدت کوتاهی بازداشت شد. در سال‌های پس از شهریور حزب او، که مهم‌ترین پایگاه دربار و استعمار انگلیس در ارتش محسوب می‌شد در دستگاه ارفع به ریاست رکن یکم ستاد ارتش رسید. سرهنگ حسین منوچهری در سال ۱۳۲۹ به علت گرایش‌های شدید شووینیستی نام خود را به "بهرام آریانا" تغییر داد و به علت وابستگی به دربار در درجه سرتیپی به فرماندهی لشگر یک گارد شاهنشاهی رسید او در دوران دولت مصدق به عنوان وابسته نظامی به فرانسه اعزام شد و در سال‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با درجه سرلشگری فرمانده نیروی زمینی و سپس با درجه سپهبدی ژنرال آجودان شاه شد.
با آغاز قیام عشایر جنوب سپهبد بهرام آریانا در اسفند ۱۳۴۱ توسط شاه با اختیارات تام و با عنوان فرمانده "نیروهای جنوب" که در زمان خود در رسانه‌های داخلی و خارجی بازتاب وسیع داشت. سبب شهرت او شد، مستشاران آمریکایی و شاه به دلیل گسترش نارضائی در ارتش، حضور بیشتر آریانا را صلاح ندانستند و او در نیمه اردیبهشت ۱۳۴۸ از سمت ریاست ستاد ارتش برکنار شد و ارتشبد فریدون جم به جای وی منصوب شد. آریانا پس از هفت سال عیاشی لجام گسیخته در پاریس، با انقلاب اسلامی ایران مواجه شد و سرویس‌های اطلاعاتی غرب که در میان عناصر نظامی ورشکسته رژیم گذشته موجودی جاه‌طلب‌تر از آریانا نمی‌شناختند (گرچه عناصری دیگر از ارتشبان در جاهای مختلف مشغول بودند....) به سراغ او رفتند و با وعید‌های فراوان دال بر سقوط قریب‌الوقوع جمهوری اسلامی ایران کوشیدند تا مجدداً رویای دیرینه ناپلئون را در این کاریکاتور نظامی زنده کنند بدین ترتیب، آریانا با یک میلیون دلار اعتباری که پسر شاپور ریپورتر در اختیار او گذارد. در رأس یکی از نخستین گروهک‌های سلطنت‌طلبی قرار گرفت که خرابکاری مسلحانه را در مرزهای شمال غربی ایران هدف قرار داده بود. آریانا که با پول امپراتوری روچیلدها و صهیونیسم جهانی تقریت وتسلیح می‌شد. نخست با حمایت رژیم عراق مرکز فعالیت خود را در شهریار ولی عراق (جنوب شرقی کرکوک) قرار داد و به همراه افرادی چون سردار (جاف) دکتر حسن جاف و سروان مختاری برای آموزش نظامی ضدانقلابیون اردوگاهی تأسیس کرد در پی تجاوز رژیم عراق به ایران انقلابی‌، آریانا توانست از طریق سرویس‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس حمایت دولت ترکیه را جلب کند و مرکز گروه خود را در شهر مرزی وان قرار دهد و این در حالی بود که نخست‌وزیر ترکیه در دی ماه ۱۳۶۰ ژانویه (1981) رسماً حضور ضدانقلابیون مسلح ایرانی را در خاک ترکیه تکذیب کرد! بدین‌سان گروهک «ارتش آزادی بخش ایران» (آرا) با حضور قریب به سیصد نفر از وابستگان امنیتی و نظام رژیم ساقط شده پهلوی به خرابکاری مسلحانه علیه انقلاب اسلامی ایران پرداخت. در رأس این گروه، آریانا، ارتشبد غلامعلی اویسی و فردی به نام جمشید حسنی (لیسانسیه حقوق از دانشگاه تهران) قرار داشتند. پس از چندی میان آریانا و اویسی اختلافاتی پدیدار شد به نوشته نشریات ضدانقلاب در خارج از کشور پس از دریافت هشت میلیون دلار وجه از سرویس‌های اطلاعاتی مخرب، در هتل بزرگ آنکارا میان «ژنرال»‌ها و «همسرانشان» بر سر تقسیم پول فوق اختلاف درگرفت و به نزاع آنان انجامید. بدین‌سان آخرین تلاش‌های بقایای ژنرال‌های رژیم پهلوی به افول گرائید و در کارزار رقابت‌ها و نزاع‌های شدید بر سر تقسیم واپسین میراث رژیم وابسته و منحط پهلوی در سال ۱۳۶۲ به رکود کامل کشیده شد و تنها دستاورد آن برای سرویس‌های جاسوسی غرب سیاهه حداقل ده میلیون دلاری هزینه‌های بر باد رفته آن بود. این افول با نام ارتشید سابق بهرام آریانا در پیوند است.
ر.ک: ظهور سقوط سلطنت پهلوی ص ۴۳۲-۴۳۳ ص 425-429
- ارتشبد بهرام آریا. به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی‌های تاریخی، ۱۳۷۸

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 715


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.