تاریخ سند: 9 مرداد 1342
متن اعلامیه حضرت مستطاب آیتاللهالعظمی آقای سید شهابالدین مرعشی نجفی دامت برکاته
متن سند:
تاریخ:9 /5 /1342
متن اعلامیه حضرت مستطاب آیتاللهالعظمی آقای سید شهابالدین مرعشی نجفی دامت برکاته
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تَرکَنُوا إلی الّذینَ ظَلمُوا فَتَمَسَّکُم النَّار1... الخ
برادران دینی و ملت مظلوم ایران!
برحسب وظیفه شرعی لازم دانستم که شما برادران ایمانی و ملت مسلمان جهان را گوشزد نمایم:
از روزی که روحانیت احساس خطر دینی کرد و زور و تهدید غیرقانونی هیئت حاکمه را مشاهده نمود برای جلوگیری از خطرهای بزرگ به طرق مختلف اقدام و نظریات خود را بهوسیله اعلامیه و بیانات روشن ساخت، تا آنجایی که حادثه اَسفبار مدرسه فیضیه قم و سپس جریانات غیرقابلتحمل دوازدهم محرمالحرام (پانزدهم خرداد) رخ داد و حکومت جبار برخلاف انسانیت و مدنیت، یکی از مراجع بزرگ تشیع حضرت آیتالله خمینی دامت برکاته و عده از آیات و حجج و مبلّغین و متدینین را به طهران آورده و در گوشه زندانی که برای مجرمین و خائنین مملکت ساخته شده جای داد. حضرات علمای اعلام و مراجع بزرگ شیعه در همان روز به وقاحت و پردهدری و تجاوز علنی هیئت حاکمه تحمل ننموده، بیدرنگ از قم و مشهد مقدس و کلیه شهرستانهای ایران برای تعقیب هدفهای مقدس و دینی و معنوی خود و استخلاص حضرت آیتالله خمینی و سایر آیات و خطبا عظام و محصلین والا مقام و رجال برجسته و شخصیتهای بزرگ، از کلیه طبقات به مرکز مهاجرت نمودند تا عملاً نشان دهند که منویات و منظور اصلی حضرت آیتالله خمینی و سایر آیات و حجج، هدف واقعی عموم مراجع شیعه و جرم و گناه همه یکسان است و نظری جز حفظ مبانی اسلام و استقلال مملکت نداشته و ندارند. در مدت توقف یکماه و نیم، حضرات علماء اعلام و عموم مهاجرین و بزرگان دینی، مرکز تشکیل هیئت اسلامی در تهران شروع شد، با اینکه اجتماعات با مشکلات بسیار مواجه بود و مجامع دینی کاملاً تحت مراقبت بود، مراجع دین و علماء اعلام هرروز در تعقیب اقدامات خود مذاکرات لازم را به عمل آورده و با وحدت نظر، آنچه را که به صلاح ملت و مملکت بود، اقدام گردید. متأسفانه هنوز نظرات مراجع شیعه و آنچه را که ملت در انتظار اوست تأمین نشده است و فقط عدهای از آقایان علما و خطبا و اهل علم و رجال آزاد شدهاند. معلوم نیست مسئولین امور چرا روزبهروز بر خشم و غضب مردم میافزایند، عوض اینکه به اعمال وحشیانه و تجاوزات علنی خود خاتمه دهند و از نصایح روحانیت پیروی کنند و در مقابل تشنج و ناراحتی ملت چاره بیندیشند، مجدداً به کارشکنیهایی پرداخته و با اقدامات خائنانه و ارعاب و تهدید، حضرات آقایان علما و بزرگان دین را به مراجعت و عودت به شهرستانهای خود وادار و بدینوسیله موجبات تنفر و انزجار شدید مردم ایران و جهان را با ملاحظه آزادی مسکن به خود متوجه ساخته و در عصری که مردم از تمام جریانات روز مطلعاند، صفحۀ ننگین تازهای را بر اوراق تیره جنایات خود میافزایند.
ملت شرافتمند و با شهامت ایران! بدانید که دستگاه جبار برای رسیدن به مقاصد شوم خود از هیچگونه ظلم و ستم و تعدی و تجاوز دریغ نمینماید و به خواستههای مشروع ما جواب مثبت نمیدهند و گمان میکنند با زور سرنیزه میتوان بر مردم حکومت کرد. جراید و روزنامهها شدیداً سانسور و بسیاری از نامهها و تلگرافات به طور تحقیق نمیرسد؛ با این وصف ادعا نیز میکنند قلوب بیست ملیون افراد مملکت با آنها است. خوب است از یکایک مردم استفسار شود که قلوب شماها با کی است؟ ادعا نمودن آسان است، خود مردم انزجار خود را عملاً نشان دادند (آیا) با این وضع میشود مملکتداری کرد و رضایت خاطر مردم را جلب نمود؟ (آیا) حسن تدبیر همین است و رویه زمامداری همین است و مفهوم آزادی همین است؟ علاقه به قرآن و روحانیت همین است؟ حاشا ثم حاشا! در مملکتی که مخالفان اسلام و عمال یهود و نصاری و اجانب آزادانه به شهوترانی و هوسرانی خود بدون شرم و حیا از خدا و ملت ادامه میدهند ولکن روحانیون و متدینین حق اظهار هیچگونه مطالب حقّه و مقاصد دینی ندارند و دنیای کنونی در مقابل این همه تحمیلات و زورگویی بر یک مشت مردم ستمدیده انگشت تحیر به دندان گرفته و سکوت وحشتناک و بهتآور همهجا را فرا گرفته، غیر از این انتظار نخواهد رفت. این است خدمات یکساله دولت که روزی با تصویبنامههای غیرمشروع، یک روز هم توقیف شخصیتهای بزرگ دینی و رجال و دانشمندان، یک روز هم حمله به مردم بیدفاع،2 روزی هم ریختن خون هزاران نفر مردم بیگناه و استقلالطلب، یک روز جعل اکاذیب و افترا بر جامعه روحانیت که ساحت قدس آنها از این تهمتها مبرا است.
حقیر با صراحت به همه اعلام میکنم که عالم روحانیت هدف مقدس و مشروع خود را به شدت تعقیب نموده تا انحلال امور نامشروع و استخلاص حضرت آیتالله خمینی و آیات دیگر و سایر طبقات از رجال و دانشمندان و تجار و کسبه و محصلین، استقامت خواهد ورزید و از هیچگونه ارعاب و تهدید و توقیف از مقاصد شرعی خود دست نخواهد برداشت. یک مملکتی که در تمام دنیا مذهب رسمی آن تشیع است و نظرات مراجع در آن معتبر است، در اختیار هوی و هوس اشخاص معلومالحال نمیشود قرار گیرد.
ملت ایران! بدانید که من از این دولت جبار که موجب اینهمه قتل و کشتار مرد و زن و کودک و اسارت و زندانی هزاران افراد متدین و استقلالطلب را فراهم کرده است، بیزارم.
آری! نهتنها من بیزارم بلکه هر فرد مسلمان و آزادمرد هر کشوری و هر فرد باوجدان که در هر آیینی باشد از این دولت تحمیلی و ستمپیشه سراپا تزویر، متنفر و منزجر است. با چنین شرایط رسماً هیئت حاکمه قابل اعتماد نخواهد بود. تا کی باید ملت مسلمان در قید اسارت به سر برد؟ تا کی در این قفسهای تاریک نفسها باقی بماند؟ تا کی حضرت آیتالله خمینی و سایر آیات و برادران دینی ما در گوشه زندان زیست کنند؟ تا کی بنشینیم و مشاهده کنیم که بعضی از مطبوعات و جراید و دستگاه تبلیغات دروغپرداز به روحانیت حمله کنند؟ دیگر کاسه صبر لبریز شده. خدایا تو گواهی که مرگ بر این زندگی ترجیح دارد. اولیاء امور بدانند که دست انتقام بسیار قوی و چنگال مرگ و نابودی بر سر ظالمین سایهانداز و خدای قاهر و توانا در کمین آنان است «إنَّ رَبَّکَ لَبِالمِرصادِ3» و مسببین امر بدانند که در محکمه عدل الهی یقیناً جوابی نخواهند داشت «وَ ما عَلینَا إلاَ الّبَلاغ4 فَهَل أنتُم مُنتَهُونَ».5 در خاتمه امری که خیلی مهم میباشد آن است که حقیر لازم میدانم که به پدران و مادران داغدیده و اطفال یتیم و بیسرپرست، آنهایی که در راه دین جانبازی کردهاند و همچنین اشخاصی که6 در گوشه زندانها گرفتار شده و عائله آنها به سختی و ناراحتی زندگی میکنند، از هرگونه مساعدت و کمک مادی و معنوی دریغ ننمایند که عندالله مُثاب و مأجور خواهند بود.
10 ربیع الاول [6 /2 /1342] ـ تهران
شهابالدین7 الحسینی المرعشی النجفی
توضیحات سند:
1. قرآن کریم، سوره مبارکه هود، آیه 113.
2. در اصل: غیر بیدفاع.
3. قرآن کریم، سوره مبارکه فجر، آیه 14.
4. قرآن کریم، سوره مبارکه یس، آیه 17.
5. قرآن کریم، سوره مبارکه مائده، آیه 91.
6. در اصل: که باشد.
7. در اصل: شهابالدیی.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 43