صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 25 مهر 1346


متن سند:

به: 316 از: 20 ه 3 شماره: 23047 /20/ه 3 در تاریخ 19 /7 /46 در جلسه ایکه در منزل فلسفی با حضور عده ای تشکیل گردیده بود یکنفر اظهار داشت آقا وکلا و وزراء رفتنی هستند فلسفی گفت آقا اینها کاری نمیکنند شخص مزبور گفت پس چرا داد و قال میکنند و ادامه داد هارون به بهلول گفت دلت میخواهد خلیفه شوی گفت خیر زیرا خلیفه رفتنی است و بهلول ماندنی من تا بحال مرگ سه خلیفه را دیده ام ولی خلیفه مرگ بهلول را ندیده است و حاضرین با خنده گفتند بله خلیفه رفتنی است فلسفی گفت ما کاری نداریم ولی اصولاً خیلی بد است و ادامه داد خبر تازه ایکه بمن رسیده است یکنفر تلفنی اظهار داشت که در گاردن پارتی که در پارک فرح در میدان جلالیه است یکنفر پشت بلندگو بعنوان مسخره تقلید من و راشد و فاطمی را در میآورد و حرفهای رکیک میزنند نگفت تقلید من چیست ولی درباره راشد گفت که یک روز راشد از یک کوچه میگذشته چند نفر قمار میکردند راشد گفت بکنید من هم در منزل قمار میکنم یک دفعه به پلیش تهران گفتم بعد حالا دوباره تلفن کرد مجددا گفتم فکر میکنم آخوند باشد باین سرهنگ نواب هم احتیاطا گفتم خوب کاری کردم حالا اگر ادامه پیدا کند من یک جا شدیدا حمله خواهم کرد چون دائما اینها بما گفته اند اگر مطلبی هست بما بگوئید.
ب

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 324

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.