تاریخ سند: 16 دی 1354
موضوع : سیدعلی اکبر ابوترابی
متن سند:
از : 21 ﻫ
به : 6520 /21 شماره : 6520 /21
روز 13 /10 /54 سیدعلی اکبر ابوترابی اظهار میداشت اخیراً محمد محمدزاده را که در کمیته1 بوده به زندان قصر 2 آوردهاند و پدر و مادرش با وی ملاقات نموده اند؛ ولی مسعود محمدزاده فعلاً در کمیته میباشد.
از وی سئوال شد شما امسال برای محرم به قزوین خواهید رفت؟ پاسخ داد: خیر با وجودی که پدرم تأکید کرده که به قزوین بروم ولی اخیراً که در تهران بودم یک نفر از دوستان که تازه از زندان کمیته آزاد شده بود مرا ملاقات کرد و گفت در سئوالاتی که از من میکردند خیلی اسم شما را میآوردند و چگونگی رفتار شما را از من میپرسیدند، لذا شما مواظب خودتان باشید، چون ممکن است به ساواک قزوین دستور داده باشند که مزاحم شما بشود.
روی این اصل من استخاره کردم که به قزوین بروم بد آمد و حالا قصد دارم به کاشان دروازه فین همان محلی که قبلاً میرفتم بروم.
نظریه شنبه .
محمد و مسعود محمدزاده برادران همسر سیدعلی اکبر میباشند که فعلاً در زندان هستند.
نظریه یکشنبه .
مراتب جهت استحضار به عرض میرسد.
شراره
نظریه دوشنبه .
مراتب جهت بهره برداریهای لازم به استحضار میرسد.
پارسا
نظریه سه شنبه .
نظری ندارد.
رهبر
آقای خوانساری .
بهره برداری شود.
27 /10
توضیحات سند:
1.
کمیته مشترک ضد خرابکاری: رژیم طاغوت در اواسط سال 1350 برای تداوم و هماهنگی مبارزه علیه گروهها و جریانهای مخالف و نیز سرکوبی سریعتر آنها، تشکیلات جدیدی به نام «کمیته مشترک ضد خرابکاری» یا «کمیته مبارزه با خرابکاری» با شرکت شهربانی٬ ژ اندارمری٬ ساواک و اداره دوم ارتش به وجود آورد.
اولین رئیس این کمیته «سپهبدجعفرقلی صدری» بود.
پس از وی به ترتیب سرتیپ رضا زندیپور٬ سرتیپ علی اصغر ودیعی ٬ سرتیپ جلال سجدهای و سرهنگ هرمز آیرم ریاست کمیته را به عهده داشتند.
محل کمیته در ساختمان زندان موقت شهربانی در مجاورت شهربانی کل و در مرکز شهر در باغ ملی واقع بود این موقعیت برای دسترسی و سرعت عمل نیروهای عملیاتی کمیته بسیار مناسب بود.
سرهنگ غلامرضا نجاتی در کتاب تاریخ سیاسی 25 ساله ایران مینویسد : «برای اجرای سیاست اختناق٬ سرکوب و شکنجه کمیته مشترک ضد خرابکاری تأسیس گردید.
گردانندگان این کمیته مخوف، افسران و درجهداران ارتش و شهربانی و مأموران کارآزموده ساواک بودند.
که به طورمستقل با همکاری با کمیته مشترک فعالیت میکردند.
عملیات کمیتهها٬ منحصربه شکنجه دادن زندانیان و اقرار گرفتن از آنها نبود٬ اعضای کمیته جنایات متعددی نیز مرتکب شدند و زنان و مردان بی شماری را سر به نیست کردند، و گاه بهطور دسته جمعی افرادی را کشتند.
» محل کمیته مشترک ضد خرابکاری هم اکنون به موزه عبرت ایران تبدیل شده است.
2.
زندان قصر: اولین زندان متمرکز تهران بود.
در زمان ریاست سوئدیها بر شهربانی ( نظمیه) تهران، زندان نظمیه در محل اداره شهربانی ( بخشی از وزارت امور خارجه فعلی ) در میدان توپخانه واقع بود.
این زندان مرکب از دو یا سه اتاقک کوچک معروف به حبس نمره و یک و چند اتاق و یک زیرزمین برای زندانیان عمومی بود.
با ایجاد حکومت دیکتاتوری رضاشاه، محل قبلی تکافوی خیل عظیم زندانیان را نمیکرد.
لذا سرتیپ درگاهی، رئیس نظمیه تقاضای یک محل وسیع برای ایجاد زندان تهران را نمود .
محلی که برای این کار در نظر گرفته شد قصر وسیع قاجار ( حد فاصل سه راه زندان، پل سیدخندان، خیابان شریعتی و خیابان پلیس فعلی ) بود که دارای ساختمانهای قدیمی و وسیعی بود و البته متروکه شده بود، این مجموعه که در سال 1168 خورشیدی ساخته شده بود.
محل مناسبی برای ایجاد زندا ن تشخیص داده شد.
و بین ارتش، مخابرات و زندان تقسیم گردید.
زندان قصر در تاریخ 11 آذرماه 1308 به دست رضاشاه افتتاح شد.
فاز اولیه زندان که در آن زمان افتتاح شد 192 اتاق بود با گنجایش 800 زندانی.
بعدها و تا زمان ساخت زندان اوین در دهه چهل، این زندان تنها زندان پایتخت بود.
در این دوران زندان قصر توسعه زیادی پیدا کرد.
پس از انقلاب اسلامی ایران این زندان محل حبس زندانیان غیرسیاسی بود.
در اوایل دهه هشتاد این زندان تعطیل و به باغ موزه تبدیل شد .
اولین زندانی زندان قصر، سازنده آن یعنی سرتیپ درگاهی بود، او تنها دو روز پس از همراهی رضاشاه در مراسم افتتاح زندان، در همان زندان محبوس شد.
قوام السلطنه، صارم الدوله، صولت الدوله، عبدالحسین تیمورتاش، بزرگ علوی و پنجاه و سه نفر و هم چنین دکتر تقی ارانی برخی از زندانیان معروف این زندان هستند.
از زندانیان معروف پس از انقلاب میتوان به هویدا و اغلب اعدام شدگان رژیم پهلوی اشاره کرد.
تا پیش از انقلاب اسلامی ایران، بزرگترین و معروف ترین مورد فرار از زندان قصر، مربوطه به سید فرهاد نامی از مخالفین رضاشاه بوده است.
اندکی پیش از وقوع انقلاب اسلامی ایران، درهای زندان قصر باز و دیوار آن توسط زندانیان تخریب شد.
در میان خلاص شدگان از زندان، دو آمریکایی متهم به اختلاس نیز حضور داشتند که ماجرای فرار آنها توسط نویسنده آمریکایی کن فالت نگاشته شد و فیلم فرار عقابها نیز از روی آن ساخته شد.
فرخی یزدی، شاعر سیاسی و پرآوازه ایرانی که خود از مقتولین دوران رضاشاه به شمار میرود، غزلی گفته با مطلع «ای دژ سنگدل قصر قجر قاجار» که متأسفانه مفقود شده است.
هم چنین بزرگ علوی نیز در آثار خود به این زندان و خاطرات خودش از آن اشاره کرده است.
خاطرات آیتالله خلخالی، نشر سایه، تهران 1380؛ تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، جلد پنجم، نشر ناشر، 1363 تهران؛ فرار عقابها، کن فالت، حسین ابوترابیان، نشر نو، 1363تهران؛ دیوان فرخی یزدی، حسین مکی، انتشارات امیرکبیر، 1357 تهران، صفحه 69 مقدمه
منبع:
کتاب
آیتالله سید عباس ابوترابی به روایت اسناد ساواک صفحه 97