درباره: استفاده مقامات عراقی از محمود پناهیان
ژنرال فرقه پوشالی دمکرات آذربایجان
به جای تیمور بختیار
متن سند:
ب: جانشین بختیار
نخست وزیری
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
س.ا.وا.ک
امنیت داخلی
شماره: تاریخ: ۲۸/۵/۱۳۴۹
بولتن: ویژه
درباره: استفاده مقامات عراقی از محمود پناهیان
ژنرال فرقه پوشالی دمکرات آذربایجان
به جای تیمور بختیار
این بولتن شامل ۳ برگ است
به عرض رسید۲۲/۶
تیمور بختیار در زمان حیات خود بمسئول جنبش به اصطلاح آزادیبخش ملت ایران اطلاع داده بود که با محمود پناهیان ژنرال فرقه پوشالی دمکرات آذربایجان که چندین سال در شوروی اقامت داشته و فعلاً در عراق به سر میبرد ملاقات و گفتگوهای مفصلی به عمل آورده و قرار است با یکدیگر همکاری نمایند. پس از مرگ تیمور بختیار گزارش منابع مختلف حاکی است که محمود پناهیان از طرف دولت بعثی عراق به جانشینی تیمور بختیار منصوب و حتی دفتر کار وی نیز به کاخ محل اقامت تیمور بختیار انتقال یافته و نامبرده ضمن مکاتبه با برخی از دوستان خود در اروپای شرقی و غربی و دعوت آنها جهت عزیمت به عراق درصدد سرو سامان بخشیدن به عواملی که در اختیار تیمور بختیار قرار داشتهاند بوده و در این راه تلاش فراوانی مینماید و از حمایت همه جانبه حکومت عراق برخوردار است.
این احتمال نیز وجود دارد که نامبرده در مدت اقامت در شوروی با ملامصطفی بارزانی نیز دوستی و آشنائی داشته است و دولت عراق نیز به همین مناسبت خواسته باشد از وجود وی استفاده نماید. با توجه به اینکه انتشار خبر اقامت رضارادمنش دبیرکل حزب منحله توده در بغداد و ارتباط وی با تیمور بختیار سبب شد که وضع و موقعیت رادمنش در حزب منحله توده و همچنین نزد مقامات دولت شوروی متزلزل شده و وی از بغداد خارج گردد به نظر میرسد چنانچه چند خبر در مطبوعات در مورد عزیمت محمود پناهیان به عراق و استفاده مقامات عراقی از نامبرده انتشار داده شود این امر سبب گردد مقامات دولت شوروی در صورتی که در اعزام وی به عراق دخالتی داشته باشند وی را از عراق خارج نمایند.
ضمناً صدام حسین قبل از عزیمت به شوروی با مذاکراتی که با تیمور بختیار و محمود پناهیان به عمل آورده بود قرار بوده در شوروی با مقامات آن کشور مذاکره نماید که اجازه دهند که حدود ۲ الی ۳ هزار نفر از ایرانیان تحصیلکرده مقیم شوروی برای کار در عراق و فعالیت علیه ایران به عراق فرستاده شوند.
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد سوم، بختیار در عراق صفحه 465