تاریخ سند: 8 تیر 1342
درباره: رفتن جناب آقای حاجی صدوقی از یزد به تهران
متن سند:
شماره: 387 تاریخ: 8 /4 /1342
از: نیروی مقاومت ملی یزد و نائین
[به:] ریاست محترم سازمان اطلاعات و امنیت استان دهم ـ اصفهان
درباره: رفتن جناب آقای حاجی صدوقی از یزد به تهران
پیرو شماره 311 ـ 25 /3 /1342
چنانکه شنیدم، آقای نامبرده بالا برای تحصن در حضرت عبدالعظیم به سوی تهران رهسپار1 و گویا به نام دیدن دخترش2 از اینجا رفته، بدیهی است هرگونه آگهی دیگر که به دست آید، بیدرنگ گزارش خواهد شد.
فرمانده نیروی مقاومت ملی و پادگان یزد و نائین
سرهنگ محسن خلیلی3
با سابقه در انفرادی این شخص. 12 /4
شماره 311 در پرونده کلی روحانیون میباشد. یک نسخه تهیه و در انفرادی صدوقی گذاشته شود.
توضیحات سند:
1. در گزارش دیگری پیرامون این موضوع آمده است: «مستخرجه از بولتن هفتگی خبرهای کشور، مورخه 15 /4 /42 شماره: 1012 /330 "فعالیتهای علماء و روحانیون" به دنبال ورود آیتاله شریعتمداری و نجفی به تهران، در هفته گذشته آیتاله میلانی از مشهد... و آیتاله محمد صدوقی از یزد... به تهران آمدهاند و احتمالاً چند نفر دیگر از روحانیون طراز اول هم به تهران خواهند آمد. روحانیون یاد شده به اتفاق روحانیون طراز اول تهران مذاکرات و مشاوراتی به عمل آورده، تصمیماتی در مورد وقایع 15 خرداد 42 اتخاذ خواهند کرد. بگذارید روی انفرادی آیتاله صدوقی و پروندهاش ارائه شود. 22 /4 /42»
2. این ادعا در حالی است که آیتالله صدوقی(ره) در تاریخ 5 /4 /1342، طی اعلامیهای درباره این حرکت نوشت: «بسمه تعالی. اکنون که عازم تهران و حضرت عبدالعظیم هستم، از این مسافرت پیروی از نیات مقدس آیتالله العظمی العظام و مراجع بزرگ است که برای دفاع از حریم تشیع و قرآن کریم و هماهنگی با یگانه پرچمدار مذهب جعفری و مرجع عالیقدر شیعه حضرت مستطاب آیتالله العظمی و حجتالکبری آقای حاجآقا روحالله خمینی متع الله المسلمین بطول بقائه در حضرت عبدالعظیم تشریففرما شدهاند. عموم برادران ایمانی و همشهریان گرامی را به خدا میسپارم... محمد صدوقی. 4 صفرالخیر 1383» انقلاب اسلامی در یزد، ج 1، ص 429.
3. سرهنگ محسن خلیلی شورینی: فرزند رمضانعلی، در سال 1295ش در قریه شورین از توابع همدان متولد شد. تحصیلات دبستانی و دبیرستانی را در روستای محل تولد و همدان سپری نمود و بعد به دبیرستان نظام کرمانشاه رفت و پس از آن، در سال 1319 ش از دانشکده افسری تهران، با درجه ستوان 2 فارغ التحصیل و به فعالیت در محلهای مختلف مشغول گردید. در سال 1332 به دانشکده نظامی رفت و لیسانس گرفت و زیردست تیمور بختیار، ترفیع درجه یافت و سرهنگ 2 شد. از سال 1338 ش به یزد آمد و در مقام فرماندهی نیروی مقاومت ملی و پادگان یزد و نائین قرار گرفت. به علت علاقهای که به سرکوب داشت، در سال 1341ش، متقاضی انتقال به ساواک گردید که به علت سوءاستفادههای مالی او در زمان حضور در رفسنجان، این انتقال صورت نگرفت. این تقاضا در سال 1344 نیز تکرار شد که این بار هم با موافقت همراه نبود. (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 1 صفحه 20