تاریخ سند: 3 تیر 1346
متن سند:
شماره : 5914/ ه
از : 5 / ه
به : 316
صبح روز 31 /3 /46 بعد از جلسه درس طلاب
علوم دینی در مدرسه بروجردی کرمانشاه 1
خ اسداللّه روحانی، 1شیخ
اسداللّه روحانی نامه ای از آیت الله نجفی تسلیم
شیخ عبدالجلیل جلیلی1 نمود که در آن
درخواست کمک نسبت به اعراب گردیده بود.
جلیلی پس از قرائت نامه اظهار داشت آقای
شریعتمداری هم یک نامه برای من فرستاده
که کمک کنیم ولی فایده ای ندارد مردم کمک
نمی کنند در این هنگام روحانی خطاب به
جلیلی اظهار داشت شما یک جلسه تشکیل
دهید و از مردم دعوت کنید مردم هم کمک
می کنند و به وسیله اعلامیه به مردم اطلاع دهید جلیلی پاسخ داد نمی گذارند اعلامیه چاپ
شود مگر اعلامیه های آقایان خمینی و شریعتمداری را چاپ کرده اند آنها پلی کپی است نامبرده
اضافه کرد اصولاً من با روحانیون کرمانشاه کاری ندارم مگر اینها نبودند که برای گرفتن قرآن به
استانداری رفتند ولی من از روز اول کاری با دستگاه نداشتم و برای قرآن گرفتن هم نرفتم و گفتم
مخالفم حالا هم می گویم مخالفم یعنی اگر شاه به این وضع باشد والا سابق که خوب بود و اوضاع
این طور نبود من از کرمانشاه تا شاه آباد رفتم برای ملاقات با او اکنون هم اگر شاه برخلاف قوانین
اسلام کاری نکند من می شوم جزو سازمان او در این موقع روحانی گفت یک عده علنا با دستگاه
تماس دارند و یک عده هم شبها به سازمان می روند.
جلیلی پاسخ داد باز آنها که شب می روند
سازمان بهترند و لااقل روز با دستگاه تماس نمی گیرند که مردم را اغوا کنند به علاوه من اگر
بخواهم به سازمان بروم به رئیس سازمان می گویم بیاید با او تماس می گیرم دیگر چطور بروم
سازمان؟ مجددا روحانی گفت اصلاً مردم می گویند جلیلی اگر با دولت تماس
نداشت نمی گذاردند به ترکیه برود جلیلی
پاسخ داد اینها تهمت است به آقای خمینی
گفتند دست سیاست بود او را گاهی به ترکیه و
اکنون به عراق برده اند و به سایر مراجع مثل
گلپایگانی و آقای شریعتمداری هم این نسبتها
را می دهند ولی اینها مدرک ندارد اما کار آقایان
علامی و حاج آقای شجاع و میبدی و شیرازی
علنی است مجددا روحانی به جلیلی گفت شما
چرا با آقای شریعتمداری تماس دارید جلیلی
پاسخ داد من اگر می دانستم که او با دولت
سروکار دارد قطع رابطه می کردم ولی او با دولت
مربوط نیست منتهی مجامله می کند و ساکت
است روحانی اظهار داشت این دارالتبلیغ
شریعتمداری خودش مضر است و نباید با او
همکاری کرد در این موقع شیخ علی اصغر
طلایی که در جلسه حضور داشت گفت بله اصولاً دارالتبلیغ ریشه حوزه قم را زده است و این
مسجد عمادالدوله هم در کرمانشاه یک شعبه از آن است جلیلی پاسخ داد خیر این طور نیست
نمی شود به آقای شریعتمداری چنین نسبت داد که در دارالتبلیغ منویات دولت عمل می شود
روحانی پاسخ داد اگر نمی شود چرا طلاب دارالتبلیغ به آقای خمینی فحش می دادند و طلاب
اطراف شریعتمداری طرفداران آقای خمینی را کتک می زدند جلیلی گفت این مربوط به آقای
شریعتمداری نیست با هم مخالف هستند مجددا طلایی اظهار داشت شریعتمداری خودش در
منبر گفته این خونهای بی گناه را که در 15 خرداد ریخت باید به گردن چه کسی گذارد منظورش
آقای خمینی بود جلیلی گفت اولاً دروغ است و بر فرضی شاید منظور شریعتمداری شخص
دیگری بوده باشد مجددا روحانی به جلیلی گفت طلاب شما هم با دستگاه همکاری دارند
جلیلی سوال کرد مثلاً کی روحانی پاسخ داد مثل آقای متانت که در شورای داوری قصد داشت
وارد شود.
جلیلی پاسخ داد من به او گفتم داخل شود ولی هنگامی که زنها وارد شورا شدند او هم
استعفا داد روحانی گفت آقای جزایری هم در قصرشیرین دعا کرده جلیلی گفت من خودم در
قصر شیرین سوال کردم معلوم شد دروغ بوده زیرا بالای منبر رئیس سازمان نوشته به دست او
داده که دعا کند و او هم روی منبر نوشته را خوانده است و هرکس بود این مواقع همین عمل را
انجام می داد.
نظریه منبع ـ منبع نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات ـ شیخ اسداللّه روحانی که اصولاً گلپایگانی و از طلاب مقیم کرمانشاه
می باشد در این جلسه انتقاداتی به جلیلی داشته و به فرض خود وی را سازمانی تشخیص داده و
بدین وسیله قصد داشته وسیله زیرپاکشی از روز جلیلی مستحضر شود.
نظریه رئیس امنیت داخلی ـ با این که شیخ عبدالجلیل جلیلی در مجالس و محافل خصوصی در
بین روحانیون مخالف خود را با دولت ابراز می دارد لیکن بنا به مسافرتی که در مورد آقای
خمینی به ترکیه نموده چند نفری از طلاب و روحانیون نسبت به وی مظنون هستند که با
دستگاه همکاری دارد زیرا عقیده مندند چنان چه مشارالیه مخالف دولت می شد اجازه رفتن به
ترکیه و تماس با آقای خمینی را به وی نمی دادند و به همین جهت شیخ روحانی صحبت های
فوق را به طور سرپوشیده اظهار نموده است.
رونوشت برابر اصل است.
رونوشت برابر اصل و اصل در پرونده عبدالجلیل جلیلی است
توضیحات سند:
1ـ حاج شیخ عبدالجلیل جلیلی فرزند علامه حاج شیخ محمد هادی جلیلی کرمانشاهی از دانشمندان معروف
و معاصر کرمانشاه است که در سال 1302 هجری شمسی در کرمانشاه متولد گردید.
وی دوران تحصیل را در
قم و نجف گذرانید و از محضر آیات عظام مرعشی نجفی، بروجردی و گلپایگانی کسب فیض نمود.
در نهم ذی
الحجۀ 1377 قمری به سرپرستی مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی در کرمانشاه منصوب گردید و ضمن تأمین
شهریه طلاب مدرسه، به تدریس خارج فقه و اصول مشغول گردید و هم اکنون عده ای از فضلا و طلاب آن
سامان از محضر درس ایشان بهره مند می گردند.
تألیفات وی عبارتند از رساله ای در تربیت، رساله در صلوۀ
مسافر و شرح صلوۀ مختصر النافع.
ایشان طی بیست سال اخیر خدمات ارزنده ای نظیر تأسیس کتابخانه،
احداث مسجد و تجدید بنای حسینیه و مسجد انجام داده است.
ر.ک: گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی،
ج 6، صص 366 ـ 364
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 37