تاریخ سند: 30 آذر 1342
موضوع: آیتاله چهلستونی . علیاصغر اعتمادزاده
متن سند:
شماره: 791/ ع
یکی از مخالفین سرسخت دربار شاهنشاهی و دولت آیتاله حاج میرزاعبداله سعید تهرانی معروف به چهلستونی میباشد (اخیراً با اینکه از دربار شاهنشاهی برای شرکت در سلام رسمی دعوت گردید برای عدم حضور به مشهد رفت) چون پیر شده دستورات او وسیله شیخ حسن سعید تهرانی فرزندش انجام میشود و برای مخالفت با اصلاحات ارضی از بنیصدر همدانی مالک عمده همدان و شیخالعراقین بیات عمده مالک اراک وجوهی دریافت و در گذشته اقداماتی نمودند که خوشبختانه روی خواسته ملت موفقیت حاصل نکردند.
بلندگوی اینها شیخ علیاصغر اعتمادزاده واعظ میباشد که در جریان 15 خرداد دستگیر و زندانی گردید فعلاً هم علیاصغر اعتمادزاده1 و فرزندش نجمالدین اعتمادزاده واعظ هرکجا مینشینند از وضعیت حاضره بدگوئی میکنند کما اینکه چند روز قبل شیخ نجمالدین اعتمادزاده اظهار داشته طبق نص صریح قرآن هر مسلمانی برخلاف دستورات اسلام عمل نماید خونش مباح میباشد و چون اعلیحضرت فقید رضاشاه کبیر و اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی اقداماتی برعلیه دین مبین اسلام درباره نسوان و بیحجابی و راهدادن آنها به مجلسین نمودند خونشان مباح میباشد.
ضمناً برابر اطلاع حاصله شیخ علیاصغر اعتمادزاده از افرادی است که ماهیانه در حدود چهار هزار ریال از شرکت برق برای سخنرانی کارگران دریافت میدارد.
هستند افراد و وعاظ مسلمان که جز شاهدوستی و میهنپرستی و ارشاد مردم به حق و حقیقت نظریه دیگری نداشته اوقات خود را با گرسنگی بهسر میبرند ولی امثال علیاصغر اعتمادزاده که تمکن مالی نیز دارد و مخالف ترقی و اعتلاء ایران میباشد و همواره بدگوئی مینماید بایستی از بودجه دولت ماهیانه چهارهزار ریال دریافت دارد و همین موضوع باعث یأس و دلسردی و عصبانیت وعاظ و طلاب موافق دولت گردیده است.
ت ـ ﻫ
8
بهرهبرداری شد 9 /10 /42
اصل در پرونده آیتاله میرزاعبداله سعید تهرانی و رونوشت در پروندههای نامبردگان فوق بایگانی و سپس پرونده شیخ علیاصغر اعتمادزاده ارائه شود.
7 /10
توضیحات سند:
1.
حجتالاسلام علیاصغر سعید تهرانی معروف به اعتمادزاده: در سال 1281 ش در تهران متولد شد.
پدرش میرزا ابوالحسن اعتماد از وعاظ و منبرهای معروف تهران بود.
وی پس از تحصیلات مقدماتی جهت فراگیری علوم اسلامی عازم حوزه علمیه قم شد.
مدت پانزده سال از اساتید برجسته حوزه قم به ویژه آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بهرهمند شد.
به دنبال سخنرانی در تکیه اصفهانیها واقع در بازار تهران و انتقاد از دستگاه حاکمه در 12 خرداد 1342 به اتهام تحریک مردم و ایجاد بلوا و آشوب دستگیر و به جمع بازداشتشدگان قیام پانزده خرداد پیوست.
زندانیان پانزده خرداد به رسم یادگار بین هم مکاتباتی انجام دادهاند که بسیار خواندنی و عبرتآموز است.
یکی از این نامهها که توسط حجتالاسلام علیاصغر اعتمادزاده به حجتالاسلام محسن محدثزاده فرزند محدث کبیر حاج شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیحالجنان نوشته شده و در آن به چرایی زندانی شدن خود و دیگر علماء اشاره کرد، چنین است:
الم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون.
[سورۀ عنکبوت آیه 1 و 2] عقلا و دانایان اگر بخواهند قیمت و ارزشی شییء را بهدست بیاورند او را آزمایش و امتحان کنند، اگر آن صفات ممدوحه در نظر عرف و اجتماع در او بود ارزش او را به همان مقدار تعیین کنند، در کوهها و جمادات و در اشجار و درختان و حیوانات.
ارزش سنگها از نظر داشتن معادن مساوی نیست.
قیمت درختان از نظر ثبات شناسان یکی نیست.
ارزش حیوانات مثلاً اسب عربی با سایر اسبها و[همچنین] دو انسان نیز برای داشتن صفات عالیه از یکدیگر متمایز میشود و این امتیاز و برتری بعضی نسبت به بعضی برای امتحان است.
اگر امتحان نباشد صفات عالیه در مردان بزرگ ظهور و بروز نمیکند (معنی آیه شریفه) آری فی تقلب الاحوال علم جواهر الرجال[منلایحضرهالفقیه، جلد 4، صفحه 388].
مردان خدا در راه دین شکنجهها دیدهاند، بالای دار و امثال آن رفتند زن و فرزند و هرچه داشتند دادند.
جمعی گوشه زندانها افتادند.
البته مقام بلند مستلزم فداکاری و جانبازی است (در آیه فوق میفرماید مؤمن گمان نکند با ایمان آوردن او را به حال خود میگذاریم بلکه او را امتحان کنیم).
بنابراین امتحان حق مختص به مؤمن است کما فی ایمانه زید فی بلائه[اصول کافی، جلد 2، صفحه 253] .
برای زیادی ایمان بلاء او زیادتر، مصیبتش عظیمتر و مقامش عالیتر و هرچه در جوهر نفس او از صفات ممدوحه یا مذمومه مانند طلا در موقع سنگ محک زدن زرگر ظاهر گردد.
به هر جهت با جمعی از آقایان علماء و وعاظ به جرم امر به معروف و نهی از منکر ما را زندانی نمودند و یکی از رفقای ارجمند جناب ثقۀالاسلام و زبده الفضلاء آقای حاج آقا محسن، آقازاده حجتالاسلام محدث کبیر قمی، آقای حاج شیخ عباس قمی اعلیالله مقامه هستند، امید است خداوند سبحان دنیا و آخرت به ایشان پاداش عنایت کند و زندانی بودن او را مانند زندانی شدن یوسف که مقدمه سلطنت او بود قرار دهد.
اعتماد واعظ 14 /4 /42
(یادداشتهای زندان، مرتضی شریفآبادی، موزه عبرت ایران، چاپ اول، سال 1384)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 56