تاریخ سند: 18 بهمن 1336
گزارش از اکیپ افشین
متن سند:
سند شماره 168
گزارش از اکیپ افشین تاریخ: 18 /11 /36
محترماً به استحضار عالی میرساند
ساعت ۹ صبح روز شنبه 8 /11 /36 جهت بازرسی از منزل و محل کار حسن مباشریان فرزند یدالله شغل چرمفروش مأموریت یافتیم پس از بازرسیهای لازم تعداد ۶۳ کتاب قابل بررسی و یک جلد کتاب (زور علیه عقیده که متعلق به مجاهدین خلق1 میباشد) و هفت عدد کاست قابل بررسی و ۵ عدد ماژیک با رنگهای مختلف که احتمالاً برای نوشتن شعارهای مضره بر دیوار استفاده میشود مشاهده شد حتی یک عدد قلم درشت نویس نیز وجود داشت در ضمن باید متذکر شوم بسیار تحت تأثیر گفته مذهبی و شعار آن میباشند
با رعایت کامل مقررات با پسرش مهدی مباشریان دانشجوی سال سوم کامپیوتر تهران و لازم دیده شده جهت بازرسی بیشتر به پایگاه شماره یک دلالت شوند.
ضمناً از روشن کردن رادیو خیلی سخت ناراحت میشد و اجازه نمیداد موقع بازرسی عکس خانوادهاش بخصوص مونثها دیده شود و در حال آمدن به پایگاه حسن مباشریان اظهار داشت پسرم آدم شاهدوستی میباشد، مهدی مباشریان با عصبانیت گفت ساکت باش نظری از تو نخواستن؛ و با این ماژیکها داخل کوچه بیدآبادی درب منزلها نوشته اند:
قرآن آری ششم بهمن نه- قرآن آری حکومت دیکتاتوری نه- اسلام آری ششم بهمن نه- درود بر خمینی مرگ بر؟
توضیحات سند:
1- سازمان مجاهدین خلق (منافقین): فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی محدود نهضت آزادی و عدم کارایی سیاستهای اعلام شده آن، عدهای از جوانان و روشنفکران مرتبط با نهضت آزادی را واداشت تا به مبارزه مسلحانه روی آورند.
سازمان مجاهدین خلق- که بعدها پس از افشای ماهیتش از سوی مردم ایران عنوان «منافقین» گرفت. در سال ۱۳۴۴ پایهگذاری شد. اطلاعات پایهگذاران سازمان از مسائل اسلامی بسیار سطحی بود: تشکیلات، جزوات آموزشی و ایدئولوژیکی و مشی مبارزاتی سازمان دقیقاً برگرفته از سازمانهای چپگرای حرفهای بود. کتابها و جزوات آموزشی و مشی عملی اعضای سازمان را مخلوطی از نگرشها و شیوههای مارکسیسم، مائوئیسم و ظواهری از مسائل اسلامی و عمدتاً با گرایشهای ناسیونالیستی تشکیل میداد این سازمان توانست با استفاده از خلاء موجود و بهرهگیری از تجارب سازمانهای دیگر و اتخاذ شیوه قهرآمیز در مبارزه تحت پوشش سازمانی به ظاهر اسلامی عده بیشتری از جوانان و دانشگاهیان،- در مقایسه با دیگر احزاب و گروهها- را جذب نماید.
اما عمق و گستردگی التقاط در آن جمع، باعث شد عده زیادی از اعضای این سازمان در سالهای ۱۳۵۴ - ۱۳۵۲ رسماً راه ارتداد را در پیش بگیرند. آنان در یک تصفیه خونین عناصری را که بر وجهه دینی سازمان تکیه میکردند از سر راه برداشتند و اعلامیه تغییر مواضع ایدئولوژیک صادر کرده و علناً به کمونیسم گرویدند و منحط رین سازمانهای چپگرا، نظیر گروهک پیکار را ایجاد و تقویت نمودند.
تعدادی از اعضای سازمان نیز پس از دستگیری با نوشتن توبهنامههای متعدد و اظهار ندامت، از مهلکه اعدام گریختند. زمانی که به برکت قیام دوباره مردم در سال ۵۶ و ۵۷ از زندان آزاد شدند به فکر تجدید سازمان تشکیلات متلاشی شده خود افتادند که مردم ایران با کارنامه سیاه عملکرد منافقین پس از پیروزی انقلاب آشنایی کامل دارند. کارنامهای که انفجارها و ترورهای کور، پناه بردن به دامن غرب و آمریکا، مزدوری برای صدام در طول جنگ و جاسوسی برای بیگانگان، صفحات سیاه آن را تشکیل میدهد.
امام خمینی از دیرباز- در زمانی که منافقین اطمینان بسیاری از شخصیتهای مذهبی کشور را جلب کرده بودند- اسلام خواهی منافقین را پوششی برای اهداف حزبی و سازمانی آنها میدانستند و علیرغم تلاشهای بسیار این گروهک هرگز موفق به گرفتن تأییدیه از حضرت امام (ره) برای سازمان خود نشدند.
ر. ک: کوثر، ج ۱، ص ۲۶۲ و ۳۶
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 1 صفحه 241