موضوع: کنگره جبهه ملی در آمریکا
متن سند:
شماره: ۳۱۱/۳۱۵ تاریخ:۱۸/۶/۴۳
موضوع: کنگره جبهه ملی در آمریکا
در کنگره دانشجویان مقیم آمریکا که از تاریخ ۲۸ اوت (ششم شهریور ماه) شد که نامهای به مراجع عالیرتبه آمریکایی از قبیل سناتور همفری. رابرت کندی۱ و داگلاس فرستاده شود. این نامه در مورد تصمیم اخیر دولت برای الغاء پاسپورت عدهای دانشجویانی که فعالیت مضره دارند میباشد . در کنگره مذکور دکتر چمران۲ طی یک سخنرانی اظهار داشته است که از اروپا خبر رسیده که دولت و سازمان امنیت به وزارت امور خارجه و سفارتخانهها و کنسولگریهای دولتهای مکاتبه دستور داده است که پاسپورت عدهای از دانشجویان لغو گردد. این عده عبارتند از:
ازآمریکا: پرویز طاهرپور - سیف پور فاطمی - محمد حسن لباسچی - حسین حسین مردی - محمد نخشب۳ -امیر کجوری - مجید تهرانیان - علی شمس
از انگلستان: حمید عنایت۴ - جمشید انور - محسن رضوانی - حسن رسولی.
از فرانسه: پرویز نعمان - فرج الله اردلان۵ - راستین - حبیب الله مینو - مهدی ظریف فیروز - عسگری - فیروز گهری
از ایتالیا: کامبیز دولتشاهی - هوشنگامیر پور - مهردار.
از اطریش: جمشید هرمز - حشمت الله خضوعی - سیدعلی سادات گوشه - چنگیز پهلوان - هرمز درویش - پرویز عتیقی.
از آلمان: هوشنگ حمزوی عابدی - منوچهر بوذری - بهرام راستین - حسن ماسالی - مهدی خانبابا تهرانی - ایرج فاطمی
سپس دکتر چمران افزوده است که اخیر سرلشگر مزینی۶ کسی که در قتل افشار طوس۷ دست داشته در اروپا است و خیال دارد به اتفاق عدهای به لوس آنجلس، واشنگتن و نیویورک مسافرت نماید. نامبرده سعی خواهد کرد علیه سازمانهای دانشجویی اقدام کرده ادارهای به نام اطلاعات ایران در نیویورک تأسیس نماید. ما برای این که دوستان خود را از دست ندهیم بایستی آنها را درامر پاسپورت راهنمایی کنیم حسن لباسچی سؤال نموده است چه راهی میتوانیم برای کمک به دوستان خود انتخاب نمائیم. دکتر مصلح پور گفته است که رئیس اداره مهاجرت قول داده مادامی که دانشجویان در مدرسه حضور یابند اشکالی از لحاظ پاسپورت برای آنها نخواهد بود.
سپس شاهین قائمی شروع به صحبت نموده و گفته است که «دولتآمریکا عاشق ما نیست و تا حالا هم اگر رابرت کندی کمک میکرده برای این است که او جلوتر از وزارت خارجه نگاه میکند. تمام دعوایش هم با وزارت خارجهآمریکا روی همین اصل بوده. آشنائی او هم با ما هنگامی که میخواست به ایران برود و ما مانع شدیم شروع شد. ولی بعد از کشته شدن کندی مثل این که اوضاع برگشت یک نفر از وزارت خارجهآمریکا که مأمور میز مخصوص ایران است و اسمش «tiger»» میباشد ما را خواست و شروع کرد با لحن تند فحش دادن که شما روزنامه مردم را در آمریکا تکثیر میکنید شما عمال کمونیست هستید ما به شما اجازه نخواهیم داد که با دولت ایران مخالفت کنید. موضوع دیگری پیش آمد که جالب بود ما رفتیم آرام وزیر امور خارجه را ببینیم بچهها شروع کردند به شوخیهای بیمزه یک مرتبه در وزارت خارجه آمریکا صدا پیچید که شما میخواستید آرام وزیر خارجه را بکشید. یک روزی هم به دکتر شایگان تلفن شد که ظرف سه روز ازآمریکا اخراج خواهد شد ملاقاتهائی انجام دادیم و معلوم شد که این عمل را مأمورین سازمان امنیت برای ترساندن وی قبل از آمدن شاه انجام دادهاند.
دوستان بدانید که رابرت کندی در عرض چند روز استعفا خواهد داد و مسلما او برود ما دیگر پناهگاهی نخواهیم داشت و وضع وخیم خواهد شد اگر گلدواتر به ریاست جمهوری انتخاب شود که واقعاً وضع ما دچار مخاطره خواهد شد. من در کمیته پیامها پیامی به اعضای عالیرتبه دولتآمریکا با نظر شما تهیه خواهم کرد و این پیام را میفرستیم و میگوئیم این لیست سیاهی است که دولت تهیه کرده است و یا از آن اطلاع پیدا کردهایم ما خواستار کمک خواهیم شد ما باید از نظر اخلاقی و تحصیلی خود را در بهترین صف نگهداریم که دولت از این نظر دستاویزی نداشته باشد وکلای مجلس و سناتورها را خواهیم دید و در این مورد با آنها مفصلا صحبت خواهیم کرد.» یوسف توسلی گفته است «بلی ما نباید به دست دولت و رژیم جنایتکار ایران آتو بدهیم حرف شما را تصدیق میکنیم.»
مینو عزیزی اظهار نموده «ما میدانیم که آمریکا خود بزرگترین عامل استعمار است به منظور اصولی بودن جریان بایستی که در نوشتههای خود نسبت به آمریکائیها متوجه و مواظب باشیم زیرا آمریکائیها از این طریق که ما در نوشته هایمان به آنها توهین کردهایم ممکن است ما را در فشار قرار دهند.»
فتوکپی عین نامهای که توسط مجید تهرانیان انشاء و تحریر شده است که به مراجع عالیرتبه آمریکائی ارسال شود به پیوست تقدیم میگردد ضمن هنگام بحث پیرامون پاسپورتهای الغاء شده حسن موسوی پیشنهاد کرد تا افراد مستقیمۀ پاسپورت خود را به سفارت نبرند بلکه این عمل توسط سرپرستی انجام گیرد و در این مورد از سرپرستی گواهینامهای بگیرند که به تحصیل اشتغال دارند و آن وقت پاسپورت خود را ارائه دهند این موضوع مورد تصویب قرار گرفت و قرار شد دانشجویانی که جزو لیست سیاه هستند پاسپورتشان را مستقیماً به سفارت تحویل ندهند.
توضیحات سند:
_____
١- رابرت فرنسیس کندی متولد ۱۹۲۵ میلادی یکی از رجال سیاسی آمریکائی، برادر جان اف کندی که در طی سالهای ۱۹۶۱ - ۱۹۶۴ دادستان کل بود وی در این دوره سیاست مبارزه با فساد پیش گرفت. و در سال ۱۹۶۵ سناتور شد. در سال ۱۹۶۸ در اثر اصابت گلولهای به قتل رسید. قتل خاندان کندی توسط باند مخوف سرمایه داری در آمریکا، هنوز از اسرار پشت پرده میباشد که گشوده نشده است.
۲- شهید دکتر مصطفی چمران (۱۳۱۱ ش - ۱۳۶۰ش) شهید دکتر مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ در تهران متولد شد.
تحصیلات را در مدرسه انتصاریه، دارالفنون و البرز به پایان رساند. دانشکده فنی را در سال ۱۳۳۶ در رشتهی الکترو مکانیک به پایان رساند. و یک سال در همان دانشکده به تدریس مشغول شد. در سال ۱۳۳۷ با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به آمریکا اعزام شد و پس از تحقیقات علمی از دانشگاه برکلی کالیفرنیا موفق به اخذ دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما گردید. از پانزده سالگی در درس تفسیر آیتالله سید محمود طالقانی در مسجد هدایت و در درس فلسفه و منطق استاد شهید علامه مرتضی مطهری و بعضی اساتید دیگر شرکت میکرد. مبارزات سیاسی اجتماعی را با فعالیت در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، در دوران نهضت ملی شدن نفت آغاز کرده بود. در آمریکا جزو اعضای افتخاری کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در آمریکا بود به دلیل نوشتن مقالهای در نقد ماتریالیسم و مارکسیسم از کنفدراسیون اخراج گردید. برای اولین بار در آمریکا انجمن اسلامی دانشجویان را پایه ریزی کرد. پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ رهسپار مصر شد و مدت ۲ سال در قاهرهآموزش نظامی دید. و دورههای چریکی پارتیزانی رااموخت. مدتی مسئولیت تعلیم فن چریکی را به عهده داشت. بعد از فوت جمال عبد الناصر به لبنان رفت و با کمک و یاریامام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان سازمان «امل» را پایه گذاری نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت. مدتی در نخست وزیری به عنوان معاونت درامور انقلاب فعالیت کرد. در جریان توطئههای دشمن در کردستان، به سال ۱۳۵۸ عازم منطقه شد و فرماندهی پاوه را عهده دار شد. سپس به وزارت دفاع منصوب و در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از تهران به مجلس راه یافت. نمایندگی حضرتامام خمینی در شورای عالی دفاع را داشت و در بررسی وضعیت ارتش و ارائه گزارش به رهبری تلاش مینمود و با آغاز حملات وحشیانه رژیم بعثی عراقی و جنگ تحمیلی راهی جبهههای نبرد شد. اولین حمله چریکی را علیه تانکهای عراقی در چند کیلومتری شهرهای اشغال شده هدایت نمود. با راهنمایی و کمک شهید چمران ستاد جنگهای نامنظم در اهواز شروع به کار نمود. سپس ایجاد واحد مهندسی و آغاز کارهای فنی نظامی. شهید چمران در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در ش هر سوسنگرد، منطقه دهلاویه به شهادت رسید. - گلزار مشاهیر، تهران، مریم آقا شیخ محمد، ۱۳۷۷ - شهید دکتر مصطفی چمران به روایت اسناد ساواک، تهران، ۱۳۷۸
۳- محمد نخشب رهبر جمعیت آزادی مردم ایران، نهضت خداپرستان سوسیالیست که فعالیت سیاسی را از آغاز دهه ۱۳۲۰ در حزب ایران آغاز و در بهمن ۱۳۳۱ از حزب ایران انشعاب و جمعیت آزادی مردم ایران را تشکیل داد. این جمعیت در تداومایدئولوژی و برنامههای خداپرستان سوسیالیست، اسلام و سوسیالیسم را مرام خویش قرار داد و به دفاع از ناسیونالیسم نهضت ملی ایران و حکومت دکتر مصدق پرداخت. این جمعیت روزنامه «مردم ایران» را ارگان خود قرار داد و شعارش «مردم ایران متحد شوید» و دفاع از مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی بود. در دهه ۱۳۴۰ راهیآمریکا شد و به عنوان کارمند سازمان ملل متحد مشغول کار گردید و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در آمریکا درگذشت. از آثار وی: - نقد ماتریالیسم - نزاع ماتریالیسم و کلیسا ۴- حمید عنایت ۱۳۱۱ - ۱۳۶۱ استاد، محقق، نویسنده معاصر فارغ التحصیل دانشکده حقوق دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد و دکترای علوم سیاسی لندن، مدتی در خارطوم به تدریس پرداخت، و سپس به ایران بازگشت. از سال در دانشگاه آکسفورد عقاید سیاسی تدریس میکرد. کار مطبوعاتی را از سال ۱۳۳۳ آغاز نمود، در ابتدا به حزب توده پیوست سپس عضو کنفدراسیون و جامعه سوسیالیستها شد. در دهه ۱۳۴۰ به تدریج از سیاست جدا و به تدریس و تألیف و ترجمه مشغول شد از آثار وی: - سیاست ارسطو -اندیشههای سیاسی عرب - تاریخ طبیعی ترین - اسلام و سوسیالیسم در مصر -اندیشه سیاسی در اسلام معاصر - بنیاد فلسفه سیاسی در غرب ۵- فرج اردلان مسئول دفتر جبهه ملی ایران در الجزایر دههی ۱۳۴۰ بود. ۶- سرلشکر منصور مزین، فرزند میرزا علی اکبر مزین الدوله، در سال ۱۲۸۱ شمسی به دنیاآمد. در سال ۱۲۹۷ وارد خدمت نظام شد و در دوران رضاخان از افسران مورد اعتماد وی به شمار میرفت. در سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ از عناصر توطئه گر در مجامع نظامی و سیاسی کشور بود. اسناد موجود از روابط نزدیک مزینی در سالهای ۱۳۲۵ - ۱۳۲۷ با پرویز خوانساری، سر تیپ هوشمند افشار، دکتر مظفر بقائی کرمانی حکایت میکند. مهمترین مشاغل نظامی در این دوران تا بازنشستگیاش در تاریخ ۱/۶/۱۳۳۵ چنینآمده است: فرمانده لشکر ۲ مرکز، رئیس اداره سر رشته داری ارتش، رئیس شهربانی کل کشور، فرمانده واحدهای فرهنگی ارتش و فرمانده ناحیه غرب کشور (باختران - کردستان - لرستان). منصور مزینی در سال ۱۳۳۲ به علت افشای نقش برادرزاده اش، سرتیپ علی اصغر مزینی، در قتل سرتیپ افشار طوس نام خود را به «مزین» تغییر داد. سرلشگر مزین پس از بازنشستگی، در سال ۱۳۳۶ به مدیریت کارخانه زاینده رود و ریاست سندیکای کارفرمایان منصوب شد. و در سال ۱۳۳۷ مدیر عامل شرکت برق توربین اصفهان گردید. او در این سمت با مهدی میراشرافی رقابت و اختلاف شدید یافت. مزین سپس نماینده مخصوص شاه و رئیساملاک پهلوی در گرگان و گنبد و بیرجند شد و طی سالهای مدید به چپاول و اجحاف عجیبی در این خطه پرداخت که فردوست در خاطرات خود به گوشههائی از آن اشاره نموده است. درباره دزدیها و سوء استفادههای سرلشگر مزین در شمال تعداد زیادی شکوائیه و سند. از جمله تحقیقات «دفتر ویژه اطلاعات» به ساواک و ضداطلاعات ارتش - در دسترس است که به تنهائی کتاب مستقلی درباره فساد محمدرضا پهلوی در زمینه غصب اراضی خواهد شد. خاطرات فردوست، ج ۲، مؤسسه مطالعات سیاسی، تهران، ۱۳۷۱ ۷- سرتیپ محمود افشار طوس در زمان رضاشاه ریاست قسمتی ازاملاک پهلوی در مازندران را به عهده داشت. بعد از شهریور ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۱ کار مهمی به عهده نداشت. در همین سال دکتر مصدق که وزارت دفاع را بر عهده گرفت. سر تیپ افشار و گروهی از افسران «گروه ملی» را تشکیل دادند و به مصدق نزدیک شدند. دکتر مصدق ابتدا فرمانداری نظامی را به وی محول کرد. سپس در رأس شهربانی کل کشور سعی مینمود بین مخالفین و افسران بازنشسته و دولت میانجی باشد. در اول اردیبهشت ۱۳۳۲ رئیس شهربانی به خانهای که متعلق به حسین خطیبی نوری بود رفت. طبق نقشهای که قبلاً با دکتر مظفر بقائی کرمانی طرح ریزی شده بود، در آنجا ابتدا بیهوش و سپس به خارج از تهران انتقال یافت و سرانجام در غار تلو در لشگرک پس از چهار روز جنازه او پیدا شد. قتل افشار طوس در تهران بازتاب وسیعی پیدا کرد و فرماندار نظامی طی اعلامیههای متعدد پرده از روی این جنایت برداشت و عاملین قتل را که عدهای از افسران بازنشسته بودند معرفی نمود. و عاملیت دکتر بقائی را در قتل تشریح کرد. پرونده به سرعت تشکیل یافت و عبدالعلی لطفی وزیر وقت دادگستری لایحه سلب مصونیت دکتر بقائی را به مجلس داد و صریحاًاعلام نمود به موجب مدارک متفق او در این قتل دست داشته استاما پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پرونده در بایگانی باقی ماند. نخست وزیران ایران، دکتر عاقلی
منبع:
کتاب
چپ در ایران به روایت اسناد ساواک / کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا صفحه 227