تاریخ سند: 11 خرداد 1343
اداره دادرسی ارتش
متن سند:
تاریخ: 11 /3 /1343
اداره دادرسی ارتش
نام و شهرت بازپرس . سرهنگ ستاد بهزادی
نام و شهرت متهم . شیخ عباس طبسی
به تاریخ 8 صبح دوشنبه 11 /3 /43
س . خود را معرفی نمائید و مفاد و تبصره 125 اصلاحی قانون دادرسی کیفری به شما تفهیم میشود، مواظب اظهارات خود باشید.
ج . نام عباس شهرت واعظ طبسی فرزند غلامرضا سن 29 سال دارای شناسنامه شماره 459 صادره از مشهد شغل و محل کار مبلغ مذهبی و محصل با سواد اهل مشهد ساکن مشهد خیابان خواجه ربیع مذهب شیعه اثنی عشری تبعه ایران پیشینه کیفری ندارم دارای عیال و اولاد و از مفاد ماده و تبصره 125 اصلاحی آئین دادرسی کیفی مطلع شدم هر وقت اقامتگاه خود را تغییر دادم اطلاع میدهم مواظب اظهارات خود هستم. واعظ طبسی
س . برابر محتویات پرونده شما متهمید به اقدام برضد امنیت داخلی مملکت آیا به این اتهام منتسبه معترفید یا خیر؟
ج . خیر صرفاً اتهام است ولذا جداً تکذیب مینمایم. واعظ طبسی
س . جریان و نحوه و علت دستگیری خود را مشروحاً بیان کنید؟.
ج . بنده به اتفاق چند نفر از مفاخر حوزه علمیه مشهد به نمایندگی از طرف حضرت آیتالله قمی به منظور استفسار حال حضرت آیتالله خمینی مشهد را به قصد قم ترک گفتیم و در قم در راه آهن دستگیر و به طهران اعزام شدم. گفته شده که شما متهم هستید به اقدام علیه امنیت داخله مملکت درحالی که هیچگونه دلیل و مدرکی برای این مدعای خود ندارند. واعظ طبسی
س . شما در تاریخ 25 /1 /43 در بالای منبر ضمن وعظ چه مطالبی اظهار نمودید؟ عیناً بنویسید؟
ج . در منزل حضرت آیتالله خمینی پیرامون وحدت و یگانگی و هدف مقدس روحانیت مطالبی ایراد نمودم. ضمناً متذکر شدم ایده عالی و مترقی روحانیت اجراء برنامههای مذهبی و پیروی از آداب و سنن اسلامی است و در این راه لحظهای توقف نخواهد کرد. واعظ طبسی
س . شما در این جلسه سخنرانی در پیرامون تکذیب مفاد مقاله روزنامه اطلاعات آیا اظهار ننموده اید که علماء مخالف لوایح ششگانه بوده و تا پای مرگ در این راه ایستادگی خواهند نمود؟
ج . خیر قبلاً در منزل آیتالله قمی سرمقاله روزنامه اطلاعات را مبنی بر موافقت جامعه روحانیت با لوائح ششگانه به نمایندگی از طرف حضرات آیات خمینی، قمی و میلانی تکذیب نموده ام. واعظ طبسی
س . علت تکذیب شما چه بوده؟ و پس از اتمام سخنان شما مستمعین چه عکس العملی نشان دادند؟
ج . علت تکذیب انجام وظیفه مذهبی و امتثال اوامر مطاع مراجع و زعماء بزرگ شیعه و مردم عکسالعملی نشان ندادند. واعظ طبسی
س . این مراجع و زعماء بزرگ شیعه که درمورد لوایح ششگانه اظهار عقیده نمودهاند کدامند؟ و عقیده خود شما در این مورد چیست؟
ج . حضرات آیتالله خمینی، آیتالله میلانی، آیتالله قمی، آیتالله شریعتمداری، آیتالله خوئی،1 آیتالله حکیم2 و سایر رهبران مذهبی ما که پیروی از فرامین آنها از وظایف حتمیه هر فرد مسلمانی است و لذا بنده هم در مورد لوائح ششگانه عقیدهای جز عقیده آنها ندارم. واعظ طبسی
س . آیا به عقیده شما این مراجعی که نام بردید و یا هر مرجع تقلید و مذهبی دیگری مأذون به اظهار عقیده در امور سیاسی و اجتماعی مملکت میباشد؟ (مستندات خود را بیان کنید)؟
ج . به حکم قانون اساسی کلیه افراد کشور میتوانند در امور سیاسی بحث کنند و با توجه به اینکه سیاست به معنی تدبیر در امور اجتماعی است و اسلام تمام نیازمندیهای بشر را در دسترس ما قرار داده، بنابراین جامعه روحانیت به ویژه مراجع نامبرده و سایر رهبران بزرگ این شایستگی [را] دارند که مسائل سیاسی و اجتماعی را تجزیه و تحلیل نمایند. واعظ طبسی
س . آیا این شایستگی را دارند که اظهار نمایند (ما برای مخالفت با امور مملکتی تا پای جان ایستادگی میکنیم) و مردم را تحریک به شورش و آشوب و زد و خورد نمایند که منجر به از بین رفتن عدهای بیگناه گردد؟
ج . اولاً کلیه قوانین مملکتی باید با نظر مراجع تقلید باشد و در صورتی که مشارالیهم مخالف باشند به حکم قانون جنبه قانونی پیدا نمیکند. بنابراین مراجع و روحانیت حق مشروع خود را از دولت مطالبه کردهاند و اما در مورد تحریک نمیدانم بازپرس محترم با... دارند روحانیت و مراجع پیرو قرآن و آیات آسمانی هستند و خدا فرموده هر کس بدون مجوز قانونی فردی را از بین ببرد محکوم به فنا بوده و گناهی بس بزرگ مرتکب شده و در روز رستاخیز کیفر میشود. چطور حاضر میشوید بفرمائید مراجع تقلید مردم را تحریک نموده و به آشوب و بلوا دعوت کردهاند و آیا این موضوع جز اتهام بدون مدرک چیز دیگری است. واعظ طبسی
س . آیا به عقیده شما گفتن این جمله: (ما تا پای جان در این راه ایستادگی میکنیم) تحریک نامیده نمیشود؟ و منظور از ادای چنین جملهای این نیست که در مقابل دولت و مأمورین انتظامی مقاومت نمائید؟ شما چنین جملهای را که خود معترف به گفتن آن هستید چگونه تعبیر مینمائید؟
ج . من و روحانیت صریحاً گفته ایم که در راه اجراء منویات رسول اکرم تا پای جان ایستاده ایم و چون متأسفانه یک روح بدبینی بین روحانیت و دولت ایجاد شده، لذا سوءتفاهم گردیده است و هنوز سابقه ندارد که در اثر گفتار بنده و یا مراجع تقلید تحریکی به وجود آمده باشد و مردم در برابر مأمورین انتظامی عکس العملی نشان داده باشند بلکه همیشه مراجع تقلید در اعلامیهها و بنده ضمن گفتارم مردم را به نظم و آرامش دعوت کردهایم. واعظ طبسی
س . شما تا کنون چند بار و به چه اتهاماتی دستگیر شده اید؟
ج . سه مرتبه و در تمام موارد به اتهام اقدام برضد امنیت و خوشبختانه کوچکترین مدرکی علیه بنده نداشته اند. واعظ طبسی
توضیحات سند:
1. آیتاللهالعظمی سید ابوالقاسم خویى، فرزند سید علىاکبر، از مراجع بزرگ شیعه در رجب سال 1317 ﻫ ق. آبان 1278ﻫ ش در شهر خوى پا به عرصه وجود نهاد. در 13 سالگى به نجف اشرف مشرف شد و از محضر استادان بزرگ آن حوزه کهن بهره برد و خود نیز از استادان علوم آن دیار شد. ایشان از جمله موفقترین شاگردان آقا ضیاء عراقى و مرحوم نائینى و کمپانى بود و خود موفق به پرورش شاگردان بزرگى شد. در ماجراى لایحه شاهانه انجمنهاى ایالتى و ولایتى به مخالفت با رژیم پهلوى برخاست. وى پس از 94 سال خدمت و تحمل فشارهاى بى شمار از سوى دولت بعثى عراق، روز پنج شنبه هشتم صفر 1413ﻫ ق برابر با 17 مرداد 1371 ﻫ ش به سراى باقى شتافت. از وى کتابها و مقالات ارزشمندى از جمله کتاب رجال او باقی مانده است.
2. آیتاللهالعظمی سید محسن حکیم، یکى از فقها و مراجع نامدار شیعه در سال 1264 ﻫ ش در خاندانی از علم و تقوا، در لبنان متولد شد. پدرش علامه سید مهدى حکیم و مادرش نواده آیتالله آقا شیخ عبدالنبى کاظمى، صاحب کتاب «تکملۀالرجال» مىباشد. خاندان حکیم یکى از خاندانهاى اصیل و عرب در عراق مىباشد که شخصیتهاى علمى و اجتماعى بزرگى از آن برخاستهاند. آیتاللّه حکیم از محضر علمای بزرگى چون حاج سیدمحمد کاظم یزدى، حاج شیخ محمدکاظم خراسانى، میرزاى نائینى، آقا ضیاءالدین عراقى، شیخالشریعه اصفهانى و برخى دیگر تلمذ نموده است.
مرحوم آیتاللّه حکیم بعد از رحلت آیتاللّه العظمى بروجردى، مرجعیت عامه شیعه را به دست گرفت و در تنظیم امور ادارى حوزههاى علمیه و تأسیس مدارس و تربیت مبلغین سعى و کوشش بلیغ مبذول داشت و در غنا بخشیدن به فرهنگ اسلامى شاگردانى را تربیت نمود. ایشان یکى از موفقترین مراجع تقلید شیعه در امر تألیف و تصنیف بود. آیتالله حکیم در امور جاری و سیاسی دخالت داشته از جمله:
1. شرکت در جهاد مردم عراق علیه استعمار انگلستان
2. تکفیر حزب شیوعى و اشتراکى
3. کمک به جنبشهاى آزادیبخش
4. شرکت در نهضت اسلامى ایران
آیتالله حکیم دارای فرزندانی برومند، عالم و لایق بود که در دوران زعامت پدر بزرگوار خود از معاونت و یارى او خوددارى نکردند و پس از رحلت آن بزرگوار اغلب آنان به دست دژخیمان نظام عفلقى عراق به فیض شهادت نائل آمدند. خاندان حکیم یکى از کانونهاى مقاومت و شهادت در عراق به شمار مىآید.
این عالم بزرگوار پس از عمرى تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن سرانجام در 12 خرداد سال 1349 به ملکوت اعلى پیوست. مدفن آن مرحوم در نجف در مقبره مخصوص جنب کتابخانه خود مىباشد.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک صفحه 166