تاریخ سند: 10 مهر 1350
[موضوع:]آقای حاج شیخ عبدالرسول قائمی
متن سند:
[از:] 6 ﻫ [تاریخ:]10 /7 /1350
[به]: 312 [شماره:] 10823/ ﻫ
[موضوع:]آقای حاج شیخ عبدالرسول قائمی
نامبرده بالا امام جماعت مسجد نو آبادان که به تهران و زیارت مشهد مسافرت کرده بود در مورخ 1 /7 /50 مراجعت و در تاریخ 2 /7 /50 حاج شیخ غلامعلی روحیان بهبهانی ساکن آبادان مدرسه علمیه و امام جماعت مسجدی واقع در احمدآباد خیابان 5 فرعی و داماد آقای قائمی و عدهای از بازاریها که گرداننده حسینیه اصفهانیها هستند از قبیل برادران زریباف و حاج عباس شفیعی و سید محمد موسوی که ایشان تازه وارد آبادان شده و اهل قم میباشد و در حال حاضر مداحی و قرآنخوانی میکند و فعلاً در حسینیه اصفهانیها ساکن است به دیدار آقای قائمی آمده بودند ضمن صحبتهای معموله آقای قائمی اظهار داشته آقای فلسفی موقعی که در مسجد ارگ به منبر رفته در مورد پسر برادر خمینی1صحبت و اظهار داشته که علت فوت وی شاید در اثر مسمومیت بوده و دلیل اینکه چنین حرفهائی را میزنم چون دیگر آخر عمرم است و مو سیاهی در بدن ندارم و اگر این مطلب را نگویم نزد خمینی خجالت میکشم که حاضرین در مسجد با شنیدن این جمله شروع به گریه نموده و وضع مجلس متشنج شده است. آقای قائمی سپس اضافه کرد که نواری از احمد کافی در تهران اخذ و با خود آوردهام نمیدانم این نوار سخنان فلسفی است یا خیر و تقاضا کرده ضبط صوتی فراهم نمایند و با مراجعه به حسینیه اصفهانیها ضبط صوتی آورده شد زریباف نوار را بکار انداخته ولی در نوار جز دعای ندبه که احمد کافی آن را خوانده بوده مطالبی شنیده نشده است. بعد از تمام شدن نوار، بازاریها که به اتفاق زریباف آمده بودند از منزل آقای قائمی خارج گردیدهاند. ـ توصیفی
نظریه شنبه: خبر صحت دارد.
توضیحات سند:
1. منظور مرحوم محمد ناصر پسندیده میباشد.
منبع:
کتاب
آیتالله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 234