تاریخ سند: 9 دی 1354
بازجوئی* از: عبداللّه ، فرزند محمّد جعفر، شهرت اسفندیاری
متن سند:
بهر صورت در ایندورانها بیشتر فعالیتهای من و کارهایم همینها بود و احیانا شرکت در
جلسات مذهبی مانند جلسه «علاّمه نوری» و جلسه «مسجد نو» بود.
من که علاقه داشتم به
جلسات مختلف مذهبی در نقاط مختلف سری بزنم و ببینم چه خبر است، جلسه ای را که هفته ای
یکبار شبها در مسجد نو واقع در خیابان صفّاری تشکیل می شد یافته بودم.
در این جلسه
برنامه های قرآن خواندن و مسئله
گوئی برقرار بود و گهگاه شخصی
که به او «حاج آقا» می گفتند می آمد
و صحبتی می کرد.
او درباره مسئله
اسلام و قرآن بسیار خوب حرف
می زد و از افراد جلسه هم
سئوالاتی می کرد و همه را به حرف
زدن وامیداشت.
من که از روش او
خوشم آمده بود از او مسائلی را
پرسیدم و او جواب میداد و از
همینرو او هم نسبت بمن علاقه ای
داشت.
بعدها که جلسه تعطیل شد
و من هم بعلّت کار زیاد و درس
نتوانستم در آن شرکت کنم دیگر
«حاج آقا» را بجز دو سه بار بطور
اتّفاقی ندیدم.
توضیحات سند:
* تذکر : بخشی از بازجوئی که
در رابطه با شهید اندرزگو
می باشد آورده شده است.
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید علی اندرزگو به روایت اسناد ساواک صفحه 264