موضوع : حزب ایران نوین
تاریخ سند: 26 دی 1350
موضوع : حزب ایران نوین
متن سند:
به : 321 از : 20 ه 21 شماره : 24053 /20 ه 21 در حزب ایران نوین دسته بندیهایی وجود دارد و بهمان نسبت که تعداد دسته ها فزونی پیدا می کند کارهای حزب نیز با گرفتاری و مشکلات فراوان مواجه است.در حال حاضر این افراد در حزب دسته هایی درست کرده اند.
الموتی ـ فروتن و یارانش ـ رادفر و دارودسته اش ـ منوچهر آزمون با عده ای ـ در باشگاه مطبوعات دو دسته وجود دارد که یکی دارودسته عباس شاهنده1 و دیگری را کاظم مسعودی2 هدایت می کند ـ امیرقاسم معینی3 هم با عده ای ـ کارگران هم که مدتها است چندین دسته هستند.
نظریه شنبه : بی شک تعداد زیادی از نیروی این افراد صرف ساختن خودشان می شود.
و همیشه اصطکاک هایی بین آنها وجود دارد که قسمت زیادی از اوقات حزب صرف خنثی کردن این اصطکاک ها می شود.
نظریه سه شنبه : با توجه به گزارشات قبلی وجود دسته بندی در حزب ایران نوین صحت دارد و با توجه به این موضوع نظریه شنبه صحیح است.
پی نوشت تیمسار مدیریت کل بهره برداری گردد 25 /10 رونوشت برابر اصل است اصل در 211513 جلد 22 بایگانی است به پرونده منوچهر آزمون 91028 بایگانی فرمائید 30 /10 /50
توضیحات سند:
1ـ عباس شاهنده بعد از سال 1320 وارد کار روزنامه نگاری شد و با حمایت سرویسهای اطلاعاتی انگلیس روزنامه فرمان را منتشر کرد.این نشریه نخستین بار در 31 خرداد 1322 به صورت یک نشریه عصر در تهران منتشر شد.
سردبیران آن شاهنده، هادی هدایتی و جعفر ندیم بودند.
در سال 1323 ه ش ارگان حزب آزادی شد که توقیف گردید و در 13 بهمن 1323 توسط حزب توده جبهه آزادی با شرکت برخی جراید تاسیس شد، روزنامه فرمان نیز به این جبهه پیوست و تا سال 1324 از حزب توده پیروی می کرد.
در این سال نیز توقیف شد و به جای آن نشریه توده ای دماوند انتشار یافت و در آذرماه 1325 فرمان ارگان اتحادیه کارگری (وابسته به حزب دمکرات قوام) شد.
شاهنده روابط نزدیکی با قوام داشت و روزنامه اش توسط عوامل سرشناس بریتانیا چون مهندس خسرو هدایت، دکتر مهیمن و جعفر شریف امامی کارگردانی می شد.
شاهنده در جریان ملی شدن نفت نقش مرموزی داشت و بر ضد دکتر مصدق فعالیت می کرد و در 14 اسفند 1330 در تظاهرات تهران دفتر روزنامه به آتش کشیده شد و شاهنده با سردبیران چند روزنامه دیگر مدتی متحصن بودند.
شاهنده با اقبال هم روابط نزدیکی داشت و مدتی نیز دبیر حزب ملیون شد.
او در تمام صحنه ها مدافع سلطنت و دربار بود و بعد از سال 1330 همواره مدافع و حامی رژیم بود.
ر.ک : ظهور و سقوط پهلوی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج 2، ص 291.
2ـ کاظم مسعودی در سال 1305 متولد شد.
تحصیلاتش فوق لیسانس است.
خدمت مطبوعاتی را از سال 1325 آغاز کرد و مدیریت موسسه مطالعاتی آژنگ را به عهده داشته است.
طی خدمت مطبوعاتی خود سالهای خبرنگاری، نویسندگی، سردبیری و مدیریت نشریات مختلف را داشته و از سال 1332 روزنامه آژنگ روزانه و هوایی را انتشار می دهد.
به انگلیسی و فرانسه آشنا است و 15 بار به دریافت نشان های مختلف از جمله نشان تاج و نشان درجه یک سپاس نائل آمده است.
از تألیفات وی می توان از کتاب «نی زرد» و «آلمان، سرزمین شکست و پیروزی» نام برد.
به غالب کشورهای جهان سفر کرده است.
ر.ک : چهره مطبوعات معاصر، غلامحسین صالحیار، ص 38.
3ـ امیرقاسم معینی، نام پدر محمود، در سال 1304 ه ش متولد شد.
وی از سال 1325 کارمند وزارت کار، رئیس اداره مشاغل، معاون اداره بازرسی، کفیل اداره کل استان فارس، معاون سازمان بیمه های اجتماعی کارگران، مدیرکل مشاغل و کاریابی، معاون فنی وزارت کار، مشاور وزارتی و عضو هیئت مدیره سازمان های بیمه های اجتماعی، نماینده مجلس شورای ملی از شاهرود و رئیس کمیسیون حزب ایران نوین بود.
وی در سال 1355 به عنوان وزیر کشور و در 1356 به سمت وزیر کار و اموراجتماعی در کابینه آموزگار منصوب شد.
برابر تحقیقات ساواک وی با آموزگار دوست بوده و به توصیه و پافشاری سایر اعضای جمع دوستان تحصیلی، ابتدا به ریاست اداره و سپس به سمت مدیرکلی وزارت کار رسید.
همچنین تحقیقات ساواک در سالهای 51 و 56 حاکی است که در زمان نمایندگی مجلس، به طورکلی انتصاب شهرستان حوزه انتخابیه اش با صلاحدید وی صورت می گرفت و چنان چه یکی از رؤسای ادارات شهرستان مذکور (شاهرود) برخلاف توصیه و نظر وی رفتار می نمود، ترتیب انتقالش را فراهم می کرد و در وزارت کار نیز اغلب انتصاباتش به توصیه و سفارش دوستانش از جمله متنفذین سبزوار، منوچهر کلالی (دبیرکل حزب ایران نوین) عطاءاللّه خسروانی و ...
صورت می گرفت.
وی دارای نشانهای 2500 ساله شاهنشاهی، نشان بیست و پنجمین سال سلطنت پهلوی، نشان تاجگذاری، نشان درجه یک کار، نشانهای درجه 3 و 1 همایونی بوده است.
وی در سال 63 طبق اعلام وزارت اطلاعات به انفصال دائمی از خدمات دولتی محکوم شد.
ـ اسناد ساواک، پرونده انفرادی.